نویسنده: ابو عرفان

اهمیت حسن بصری در تاریخ اسلام

عرب‌ها ضرب‌المثل مشهوری دارند که می‌گوید: «بعض الرجال کالتاریخ؛ لا یُعاد ولا یُنسی»؛ ترجمه: «برخی از مردان مانند تاریخ هستند؛ نه تکرار می‌شوند و نه فراموش می‌گردند.» از آغاز تاریخ بشریت و پیدایش انسان و نزول او بر زمین تا به امروز، همواره شخصیت‌ها و بزرگانی وجود داشته‌اند که سهم خود را از تاریخ برده‌اند و بخش بزرگی از آن را به خود اختصاص داده‌اند، نام نیک خود را در تاریخ جاودانه کرده‌اند. در مقابل، افرادی نیز بوده‌اند که در تاریخ ثبت شده‌اند، ولی به دلیل اعمال ناپسندشان، قرن‌ها نفرین و عار به نام‌شان افزوده شده است. بنابراین، موضوع بحث در این نوشته صرفاً جایگاه داشتن در تاریخ نیست، بلکه نقش سازنده، تأثیرگذار، سرنوشت‌ساز و ارزشمندی که فرد در تاریخ بر جای گذاشته و با نام نیک و یاد خوب در تاریخ ماندگار شده است، می‌باشد.
امام حسن بصری رحمه‌الله در مدینه‌ی منوره در میان کسانی زندگی می‌کرد که بهترین افراد زمان خود بودند و دین را بدون واسطه و به طور مستقیم از پیامبر اکرم ﷺ آموخته بودند و همواره به تمامی احکام آن شریعت مقدس پایبند بودند. خداوند متعال درباره‌ی آنان فرموده است:«محَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» [الفتح: ۲۹]؛ ترجمه: «محمد فرستاده‌ی خدا است و كسانی كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند، پيوسته آن‌ها را در حال ركوع و سجود می‏بينی، آن‌ها همواره فضل خدا و رضای او را می‏طلبند، نشانه‌ی آن‌ها در صورت‌شان از اثر سجده نمايان است.»
امام حسن بصری (رحمه‌الله) تعالی در زمانه‌ای به دنیا آمده بود و در قرنی زندگی می‌کرد که به بهترین قرن‌ها توصیف و معرفی شده بود، چنانکه رسول معظم اسلام ﷺ می‌فرماید: «خَیرَ أُمَّتِي قَرنِي، ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُم، ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُم»؛ ترجمه: «بهترین امت من، [همین مردمان] قرن من هستند، سپس کسانی که به تعقیب‌شان می‌آیند و سپس کسانی که به تعقیب آنان می‌آیند.»
زندگی در چنین محیطی، اجتناب‌ناپذیر است که شخصیت‌هایی را پرورش دهد که نه تنها نامور تاریخ بلکه تاریخ‌ساز باشند و صفحات تاریخ را با فعالیت‌ها و تأثیرات خود به زرینی بیارایند. امام حسن بصری (رحمه‌الله) در قلب چنین جامعه‌ای به دنیا آمد، در میان چنین رادمردانی رشد یافت و به کمال رسید. دیانت را از مکتب این بزرگان و در چنین عصری آموخت و همواره در مسجد النبی ﷺ رفت و آمد داشت، اصحاب کرام را ملاقات می‌کرد، از آنان سماع می‌کرد و در نتیجه، حافظ قرآن گردید و احادیث فراوانی را فرا گرفت و از اقوال و نظرات اصحاب کرام که از منبع نبوت سیراب شده بودند، آموخت.
امام حسن بصری (رحمه‌الله) از کودکی دارای هوش بالایی بود و در نوجوانی به شدت زیرک و هوشیار بود، به گونه‌ای که در چهارده سالگی در مدینه‌ی منوره به یادگیری نوشتن و ریاضیات پرداخت. وی جوانی مستعد و پرتلاش بود که بر اساس توانایی‌هایش به عنوان کاتب والی خراسان، ربیع بن زیاد حارثی منصوب شد. اما در جوانی، ارتباط او با بیت‌الله الحرام و یادگیری علوم و معارف اسلامی مختلف از اصحاب کرام هرگز قطع نشد و وی همواره در پی یادگیری دانش و علم بود و از هیچ تلاشی در این راه دریغ نورزید.
مادر امام حسن بصری (رحمه‌الله) خدمتکار ام المؤمنین ام سلمه (رضی‌الله‌عنها) بود و امام حسن بصری در کودکی رابطه‌ی نزدیکی با ام المؤمنین داشت. بسیاری از مورخان نوشته‌اند که وقتی مادرش به دلیل کارهایش ناچار به ترک او می‌شد، ام سلمه (رضی‌الله‌عنها) او را در آغوش می‌گرفت و به او شیر می‌داد و با او بازی می‌کرد تا زمانی که مادرش بازمی‌گشت. برخی گفته‌اند که فصاحت امام حسن بصری از برکت شیر ام المؤمنین نشأت گرفته است.
این رابطه‌ی نزدیک امام حسن بصری با اهل بیت رسول‌الله ﷺ قطعاً باعث برکت بوده و این امتیاز سبب شده است تا او در زمان طفولیت، بسیاری از مسائل را در بیت رسول‌الله ﷺ بیاموزد که سرانجام از ایشان یک امامی زاهد، پیشوایی پارسا، عالمی ماهر، فقیهی برجسته، محدثی خبره و شخصیتی الگو و نمونه ساخت که در طول تاریخ اسلامی همواره نقش او برجسته است.
 همچنین امام حسن بصری (رحمه‌الله) شاهد یورش بر خانه‌ی سیدنا عثمان (رضی‌الله‌عنه) و شهادت او در حین تلاوت بود. او بغاوت را از نزدیک مشاهده کرد و سرنوشت آن را نیز دیده و در چنین شرایطی رشد کرد و به جوانی رسید.

هدف از نگارش سیره‌ی امام حسن بصری رحمه‌الله

از نظر لغوی، سیره یا سیرت در زبان فارسی‌دری به معنای راه و روش، طریقه، سنت، خو، مذهب، عادت و حتی نظم و ترتیب آمده است؛ اما در اصطلاح عام، تاریخ رخدادها، شیوه‌ی سلوک و رفتار، سبک زندگی، اخلاقیات یک فرد در عرصه‌های مختلف زندگی فردی، فکری، اخلاقی، عبادی، اجتماعی و سیاسی را سیره گویند که برگرفته از دوران زندگی او است.
سیره‌نگاری از آغاز اسلام تا به امروز به مثابه یک سنت دیرپا در دین مبین اسلام و در جامعه به عنوان یک فعالیت با اهمیت و مؤثر شناخته شده است. این کار تاریخی نخستین بار توسط معاصرین عصر نبوت و صحابه‌ی مکرم (رضوان الله تعالی علیهم اجمعین) با توجه ویژه‌ای آغاز شد. آنان به حفظ، ضبط و ثبت سیره‌ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) پرداختند و زندگی‌نامه‌ی آن حضرت را به عنوان میراثی گران‌بها برای نسل‌های آتی به یادگار گذاشتند. در زمان‌های بعدی، این رویکرد سیره‌نگاری به شکل دقیق‌تری در خصوص خلفای راشدین، سلاطین، علمای دینی و حتی دیگر اقشار جامعه در قالب «تذکره‌نویسی» یا «شرح حال‌نویسی» ادامه یافت.
در قرآن عظیم الشأن نیز به مبحث الگوگیری تذکر داده شده است که در آن تذکر، بحث سیره و سبک زندگانی و شیوه‌ی رفتار و کیفیت و چگونگی زندگی رسول‌الله (صلی الله علیه وسلم) به عنوان الگو و نمونه‌ای برای زندگی معرفی شده است که باید به آن تمسک بجوییم و تقلید کنیم و الگو بگیریم که برترین انسان و شایسته‌ترین الگوی تأسی هستند؛ چنانکه الله تعالی می‌فرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» [أحزاب: ۲۱]؛ ترجمه: «یقیناً برای شما در زندگی رسول‌الله (صلی الله علیه وسلم) سرمشق نیکویی است، برای کسی‌که به الله و روز آخرت امید دارد و الله را بسیار یاد می‌کند.»
بدون شک، الگوها و شخصیت‌های برجسته در جامعه‌ی اسلامی، همواره تأثیرات عمیق و ماندگاری بر زندگی مردم و تربیت نسل‌ها داشته‌اند و در شکل‌گیری شخصیت و جامعه‌ی مسلمانان نقش مؤثری ایفا کرده‌اند. بر همین اساس، اسلام با نگاهی عمیق به تربیت انسانی، مردان و زنانی را که در زمینه‌های فکری، عقیدتی، رفتاری، اخلاقی، اجتماعی، انسانیت، خداشناسی و پایبندی به ارزش‌های دینی برتری داشته و در میان همنوعان خود برجسته و الگو هستند، به عنوان الگوهایی ممتاز معرفی کرده است تا نسل‌های بعدی با الهام از زندگی آنان، راه و روش زندگی خود را بیابند.
در اسلام، الگوبرداری نه تنها مجاز، بلکه یکی از ضروریات دینی به شمار می‌رود که می‌تواند به حذف رذایل و ترویج فضایل در جامعه کمک کند. این الگوبرداری، که در زبان عامیانه گاهی به تقلید معروف است، در زمینه‌های نیکوکاری و رفتار پسندیده، یک عمل پسندیده به شمار می‌آید و به عنوان یک راه میانبر برای اصلاح، تزکیه و تزیین به سیرت نیکوکاران و صالحان عمل می‌کند؛ همانطور که امام شافعی (رحمه الله) فرموده است:
أُحِبُّ الصَّالِحِینَ وَ لَستُ مِنهُم                                        وَ أَرجُوا أَن أَنَالَ بِهِم شِفَاعَة
ترجمه: «من انسان‌های صالح و نیک را دوست دارم؛ گرچه از ایشان نیستم، لیکن امید دارم شفاعت آنان شامل حال من شود.»
بنابراین، هدف از سیره‌نگاری و مضمون اصلی آن، آموزش است؛ تا ما بتوانیم سیره‌ی شخصیت‌ها و افراد شایسته‌ی امت اسلامی را بیاموزیم و الگو بگیریم. با تأسی از نحوه‌ی زندگانی و سبک رفتارشان، می‌توانیم برای خود و در جامعه‌ی خود، در کنار هم‌نوعان و در کمال آرامش و متانت، زندگی خوبی در سایه‌ی بندگی رقم بزنیم. چه زیبا است که از بین شخصیت‌های فراوان اسلامی، امام حسن بصری (رحمه‌الله) را به عنوان الگوی خود انتخاب کنیم؛ چرا که او در تقوا و پارسایی، زهد و خداشناسی، اخلاق اجتماعی، عبادت و پرستش و… الگویی کامل و شخصیتی نمونه بوده است.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version