پیش درآمد: یکی از امور خارقالعادهای که درک آن برای عقلگرایان ممکن نیست و از این رهگذر دچار شکوتردید شدهاند و به مخالفت به آن برخاستهاند، مسئلۀ کرامت اولیاء الله و بزرگان دین است؛ معتزله و عقلگرایان جدید که به اکثر امور از عینک عقل مینگرند و آنها را با عقل خود میسنجند، کرامت را انکار کردهاند. ما در این بخش میخواهیم در مورد این مسئله از دیدگاه معتزله و اهل سنت و جماعت با تفصیل بحث کنیم.
انکار معجزه
در رابطه با انکار معجزه باید گفت که اکثر معتزله، معجزات انبیاء علیهمالسلام را قبول دارند، البته در این میان عدهای از آنان، بعضی از معجزات را انکار میکنند؛ به عنوان مثال: نظام معجزۀ شقالقمر را نمیپذیرند. او در این مورد بدون رعایت ادب به اصحاب کرام رضیاللهعنهمأجمعین، چنین لب به سخن میگشاید: «این از دروغهایی است که در آن هیچ نوع خفایی وجود ندارد؛ زیرا خداوند متعال، ماه را تنها به خاطر پیامبر صلیاللهعلیهوسلم و یا به خاطر کسی دیگر که همراه با اوست نمیشکافد، بلکه آن را میشکافد تا نشانهای برای جهانیان و حجتی برای پیامبران و مزجرهای برای بندگان و دلیلی در تمام شهرها باشد؛ پس چگونه عموم این را ندانستند و چطور مردم این مسئلۀ عام را در تاریخ ذکر نکردند و هیچ شاعری از آن یادی نکرد و به خاطر آن هیچ کافری مسلمان نشد و هیچ مسلمانی از آن در برابر ملحدی استدلال نکرد.»
کرامت در لغت و اصطلاح
کرامت در لغت:
جوهری مینویسد: «کرامت ضد لئامت (فرومایگی، بدذات بودن و پست بودن) است.»
در مختار الصحاح آمده است: «ک ر م: (الکَرَم) با حرکت فتحه روی کاف و راء، ضد لؤم (فرومایه بودن) است.»
کرامت در لغت: (کاف، راء و میم: اصل صحیحی است که دارای دو باب میباشد: یکی از آنها حصول شرف و بزرگی در چیزی فی نفسه و یا شرف و بزرگی در خصلتی از خصلتهای اخلاقی است و دیگری کَرْم بسکون راء، بهمعنای قلاده است.»
کرامت در اصطلاح:
بغدادی رحمهالله میفرماید: «بدانکه معجزات و کرامات در اینکه عادتها را نقض کنند با هم مساوی و برابر هستند.»
سفارینی رحمهالله میفرماید: «کرامت امر خارقالعادهای است که مقرون با ادعای نبوت و مقدم نباشد. کرامت به دست بندهای ظاهرالصلاح ظاهر میشود، حالا فرقی ندارد که آن بنده صالح و نیکوکار این را بداند یا نداند.»
علامه جرجانی در «التعریفات» در مورد کرامت مینویسد: «کرامت، امر خارقالعادهای است که از طرف شخص صالحی ظاهر شده باشد که ادعای نبوت ندارد. اما آنچه با ایمان و عمل صالح مقرون نیست، استدراج نامیده میشود و آنچه مقرون با ادعای نبوت است، معجزه میباشد.»