نویسنده: عبیدالله نیمروزی
بزرگمرد عرصۀ دعوت و اصلاح
نامهای دردمندانه
علامه ندوی در یکی از نامههای دردمندانه به دوست عزیز و صمیمی خویش مولانا مسعود عالم ندوی که در عراق بود، بخشهایی از جراحات قلبی خویش را نسبت به امت اسلام به تصویر میکشد و نامهای مینویسد که میتوان گفت: تاروپود آن را دردمندی و خیرخواهی تافته است. ایشان مینویسد: برای تخمریزی دین در کشتزار دلها از هیچ تلاشی فروگذار نکنید. حجت را به اتمام برسانید. شب و روز را یکی کنید، قلب را سوز و بدن را بیتابی عطا کنید، خون جگر و خون دیده روان سازید، آنگونه که دجله و فرات بر کمظرفیتی خود ماتم کنند. گریبان هر یکی را گرفته بگویید: ای آهوی پریشان صحرای عرب! ای آبروی عالم! ای آرزوی ابراهیم و محمد علیهماالسلام! کجا گم گشتهای؟ آیا حاصل دعای نیمهشبی و آه سحرگاهی سیدنا عمر رضیاللهعنه، خون شهادت مثنی بن حارثه، شکسته شدن استخوان و پایمال شدن ابوعبید ثقفی، پرچمداری سعد بن ابیوقاص، جگرسوزی، اشکریزی و تأثیر بسزای سخنوری علی بن ابیطالب، تشنگی جگرگوشهٔ رسول و آبروی شهیدان و ارزانی خون خاندان رسالت، کاوشگری فکری ابوحنیفه، تعزیر جرم عشق احمد بن حنبل، حمایت سنت ابنجوزی و دردمندی عبدالقادر جیلانی فقط همین است که تو پرچمدار ائمه ضلالت و غبار راه آن قرار بگیری؟ در این گورستان عراق صوری دیگر دمیده، شور قیامت برپا کنید. گرفته چینیان احرام و مکی خفته در بطحا.
در مورد حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم در ذخیرۀ احادیث آمده است که گاهی در اوقات نماز، از درون ایشان صدایی چون دیگ جوشان بیرون می آمد. و در این عصر نیز خداوند عزوجل به یکی از افراد امت رسول عربی صلیاللهعلیهوسلم بخشهایی از این بحر جوشان و سیل خروشان درون را عطا گردانیده است. چنانکه در غمخواری برای امت و دردمندی و دلسوزی به حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم تأسى جسته است.
بلال عبدالحی حسنی ندوی مینویسد: یکی از صفات بارز مولانا درد و فکر امت، دلسوزی و اشکریزی بود که از اسلاف ایشان به ارث مانده بود، سپس با مصاحبت حضرت مولانا محمدالیاس بر آن افزوده گشت، تمام زندگی حضرت مولانا تصویر همین درد و فکر بود. با آگاهی از اوضاع جهان اسلام و برنامهریزیهای دشمنان اسلام، طبیعت و مزاج ایشان دگرگون و مضطرب میگشت و شب و روز را در همین فکر و اندیشه میگذراند که کار اصلاح امت را چگونه به انجام برساند تا تغییری آنی صورت گیرد. برای این امر تدبیر میکرد، میکوشید و با خطابه و تحریرات خویش سعی و تلاش میکرد. همچنین در خلوت شب در بارگاه پروردگار خویش الحاح و تضرع میکرد و به دعا میپرداخت. در چنین برههای از زمان که دشمنان اسلام در هر کوی و برزنی با به راه انداختن بوق و کرنای تبلیغات انحرافگر و فاسد خویش برای همۀ اقشار امت اسلام اعم از پیر و جوان، زن و مرد، کوچک و بزرگ در حال برنامهریزی مستمر و فعالیتهای همهجانبه هستند، بیفکر نشستن علمای اسلام و آگاهان امت محمدی علىصاحبهاالصلوةوالسلام و فقط شاهد این صحنههای تکاندهنده و هولناک بودن، خیانت و جنایت بزرگی بر دین و آیین مذهب و ملت و جامعۀ اسلامی میباشد و بدون تردید، اگر حالات بر همین منوال پیش بروند، در اسرع وقت، عالم اسلام در پرتگاه ذلت و خواری سقوط خواهد کرد.
کارنامههای ارزشمند و احیاگر حضرت علامه ندوی در این برهۀ حساس از عصر حاضر، یقیناً بسیار ارزشمند و قابل تقدیر میباشند و هنوز هم جامعۀ زخم خورده و ناهموار اسلامی در انتظار مردانی نشسته است که چون عمر فاروق درس احساس مسئولیت و دردمندی را برای امت زنده گرداند و یا چون حضرت عمر بن عبدالعزیز، برای احیای قوانین اسلامی و زنده گردانیدن سنتهای نبوی علىصاحبهاالسلام قدمهایی بردارد و یا بسان حسن بصری در راه آگاه ساختن جامعۀ بهخوابرفته و غفلتزده، با نیزۀ سخنان دردمندانه، حجاب غفلت را از گوشهای مسلمانان بزداید.
آری! امروزه جامعۀ اسلامی نیاز به مردانی دارد که آب آن را بهجوی آن بازگردانند و انسانهای راه گم کرده را به مسیر حقیقی ایمان و اسلام برسانند و چونان مفکر اسلام، حضرت علامه سید ابوالحسن علی ندوی، با بیقراری و بیتابی، دردهای جامعه را احساس کرده در راه اصلاح و مرهم گذاشتن بر آن در حرکت باشند. این است همان حقیقتی که انسان را با انسانیت آشنا کرده به او معنا میبخشد و این راه راهی است که خداوند عزوجل ایشان را به مراتب عالی هدایت و نصرت خواهد رساند و در مورد اوصاف حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم نیز چنین آمده است که بهترین منزلت را در نزد ایشان کسی داشت که نصیحت و خیرخواهی او فراگیرتر میبود.
ادامه دارد…