نویسنده: ابورائف
چرا مخالف سکولاریزم هستیم؟
در مباحث گذشته در مورد تاریخ و انواع سکولاریزم بحث کردیم و نیز چگونگی گسترش این پدیدۀ شوم در ممالک اسلامی را نیز مورد ارزیابی قرار دادیم، اما آنچه که حائز اهمیت است این است که مسلمانان همواره مخالف سکولاریزم بودهاند و تطبیق و اجرای آن را در سرزمینهای اسلامی، غیرقابل قبول و مورد انکار قرار دادهاند.
دلایل و علل عدم قبول سکولاریزم در جهان اسلام بیشمار و متعدد هستند و تضاد عمیق این نوع حکومت با آموزههای دینی و نیز نقشی که در طرد و انزوای دین از میدان اجرا و تقنین دارد، علت اساسی و مهمی در مردود بودن این نوع نظام در سرزمینهای اسلامی است. از موارد اساسی که به مخالفت اسلام و مسلمانان با سکولاریزم منجر شده است به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:
-
حلال قرار دادن محرمات؛
بخشی از آموزههای شرعی، آنهایی هستند که از جانب خداوند متعال حرام قرار داده شدهاند و هیچگاه تغییر نخواهند کرد، مواردی مانند روابط جنسی نامشروع، حدود و احکام عبادات. اما نظام سکولاریزم، هر نوع رابطۀ جنسی را موکول به رضایت طرفین کرده است و درصورتیکه راضی باشند، گرچه زن و شوهر شرعی و قانونی نباشند، بازهم جزا و حدی بر آنها اجرا نخواهد شد.
این مورد در قانون اساسی مصر و عراق که دو کشور اسلامی هستند اما نظام آنها سکولاری است، نیز یافته میشود.
قوانین سکولاریزم به زنان اجازه میدهد با لباس زیر و لباس استحمام به ساحل دریاها بیایند و در این کار و انتخاب نوع پوشش خود، اختیار کامل دارند.
در موارد جنسی فقط آن مواردی را ممنوع میداند که نوعی تجاوز جنسی یا بردهداری جنسی بهحساب بیاید و در غیر آنصورت هیچ نوعی از مفاسد جنسی را درصورتی که با رضایت طرفین باشد، ممنوع و ناجایز و خلاف قانون نمیداند.
در زمینۀ اقصادی، ربا که حرام شرعی است اساس و پایۀ مستحکم نظام اقتصادی سکولارها بهحساب میآید. بنیان بانکها بر همین اساس و قرضهای ربوی گذاشته شده است و مردم حتی ناخواسته نیز به این کار کشانده میشوند.
در نظامهای سکولاری، شراب و مشروبات الکلی مباح و مجاز هستند و حتی برای خرید و فروش و استفاده از آنها مراکز و فروشگاههای مخصوص و ویژهای برپا شده است و این نوشیدنی حرام، بهعنوان مال ارزشمندی خرید و فروش شده و کارخانهها و مراکز تولیدی بزرگی تاسیس و راهاندازی شده است.
غیر از مواردی که ذکر شد، در بسیاری از امور دیگر نیز محرمات شرعی توسط نظام سکولاری حلال قرار داده شده است و این خود دلیل برای تضاد و تباین این نظام با دین و آموزههای آن دارد.
-
مخالفت آشکار با قوانین دینی؛
سکولاریزم نظامی است که بهصورت علنی و آشکار، زندگی را بر خلاف دین و آموزههای آن برپا میکند و دین را از زمینۀ دولتداری دور میکند. خود این موضوع، سبب دوری از حکم الهی و اجرای قوانین غیر دینی بر روی زمین میگردد و این خود سبب بیدینی جامعه و دوری آن از حکم الهی میگردد.
-
فقدان مشروعیت؛
سکولاریزم و نوع حکومترانی آن، هیچگونه مشروعیتی در ممالک اسلامی و سرزمینهای دینی ندارد، زیرا این حکومت به هیچ یک از اوامر الهی و آموزههای شرعی اعتقاد و توجهی ندارد. افرادی هم که حکومت سکولاری را در جهان اسلام رهبری و ریاست میکنند، فقط نام و تخلصی اسلامی دارند و گاهی نیز در رسانهها اقدام به اجرای بعضی از احکام ظاهری اسلام مانند حج میکنند و با این کار، عوامفریبی کرده و زمینه را برای اجرای قوانین سکولاری خود فراهم میکنند.
این درحالی است که از نظر اسلام و آموزههای آن، اطاعت و فرمانبری در اجرای قوانین و تطبیق آن در جامعه، فقط از آنِ الله تعالی و رسول او است و مسلمانان موظف به اجرای فرامین آنها هستند.
-
حکمرانی اراذل و دستنشاندهها؛
سکولارها افرادی هستند که دستنشاندۀ دیگران هستند و هویت و شخصیت خود را فراموش کردهاند. سکولارها اقدام به برانگیختهکردن نعرههای قومی میکنند و با این کار، حس قومپرستی و ملیگرایی را در وجود مسلمانان شعلهور ساخته و از هویت اصلی که همانا اسلام و تولّی و تبرّی برای الله تعالی است، آنها را دور ساختند. افراد دانا و نیکوکار نیز منزوی شدند و رسانهها و منابر به دست افراد پست و بردۀ دیگران افتاده است.
برای نجات از دست این انسانهای پست و بردۀ دیگران، چارهای نیست جز اینکه مسلمانان علیه این این نوع حکومتها قیام کنند و سرزمینهای اسلامی را از لوث آنها پاک کنند.
-
جایگاه والای شریعت الهی.