اومانیزم، که در فارسی-دری به انسانگرایی، انسانمداری و مانند آن ترجمه شده است، نگرش یا فلسفهای است که با قرار دادن انسان در کانون هستی، اصالت را به رشد و شکوفایی او میدهد.در مجموع، نگرش اومانیستی بر دو اصل استوار است:
الف) انسان، محور هستی است و لذتهای جسمانی، هدف نهایی فعالیتهای بشری به شمار میرود.
ب) خاستگاه شناخت، انسان است و آدمی باید برای رسیدن به سعادت، تنها بر استعدادهای درونی خویش تکیه کند و نیازی به تعالیم بیرونی، مانند وحی، ندارد.
در این دیدگاه، انسان بهجای خداوند متعال در کانون هستی قرار میگیرد و تواناییهای انسان برای هدایت یافتن و تسلط بر طبیعت، کافی شمرده میشود. کنار گذاشتن خدا و محوریت دادن به انسان و امیال و لذّات او، تنها با بهرهگیری از آیینهای ساختگی بشری ممکن خواهد بود و شیطانگرایی، بهعنوان یکی از گزینههای ممکن برای رسیدن به این مطلوب، مطرح میشود.
۳. سیکولاریزم؛
سیکولاریزم به معنای دخالت ندادن دین در شئون مختلف زندگی اجتماعی انسان است و از ویژگیهای تمدن و فرهنگ غربی به شمار میآید. پیروان این نگرش، تأثیر دین را به جنبۀ شخصی و خصوصی زندگی انسان محدود میدانند. غرب سیکولار با فاصله گرفتن از آموزههای دینی، مسیرِ روی آوردن به انحرافات فکری و فرقهای، از جمله شیطانپرستی را آسانتر نمود. با توجه به اینکه بررسی اصول سیکولاریزم میتواند این مدعا را ثابت کند، اشارهای کوتاه به مبانی آن خواهیم داشت.
الف) علمگرایی تجربی:
سکولاراندیش معتقد است که بر پایۀ علم تجربی میتوان به تدبیر امور جامعه پرداخت. پشتوانۀ این تفکر، نوعی مادیگرایی است که قلمرو هستی را به مادیات محدود میکند و ماورای عالم ماده را قابل شناخت نمیداند.
ب) عقلگرایی:
در اندیشۀ سکولاریزم، همۀ رفتارهای آدمی برآمده از عقل تعریف میشود، آنهم عقلی که از مبادی دینی بهره نمیگیرد. یکی از مهمترین عوامل شکلگیری عقلگرایی، آموزههای مسیحیت تحریفشده است. شعار عقلگرایی و علمگرایی محض، بدون نیاز به آموزههای وحیانی و آسمانی که به دلیل بدرفتاری اربابان کلیسا سر برآورد، بر رواج اندیشههای انحرافی غربی بیشتر دامن زد و زمینۀ پذیرش فرقهها و گروههای انحرافی را برای برآوردن خواستههای نفسانی و پشت کردن به ارزشهای دینی فراهم نمود. بدون شک، شیطانگرایی و شیطانپرستی تأثیرگذارترین ابزار مقابله با آموزههای دینی بود که بنیانگذاران، حامیان و هواداران آن میتوانستند در سایۀ آن به خواستههای نفسانی خود دست یابند و رویگردانی تودههای ملت را از آرمانها و آموزههای دینی سبب شوند.