بِدْعَة: اسم مصدر ابتداع و از ریشۀ بَدْع در لغت عبارت است از هر چیز نوپیدا یا هر پدیدۀ نوآوردهای که نمونۀ پیشین ندارد. به همین مناسبت، خدا به «بدیع السماوات والارض» وصف شده است؛ چون او پدیدآورندۀ آسمان و زمین است، بی آنکه نمونهای پیشین داشته باشند.
فیومی میگوید: «واژۀ بدعت [در تاریخ اسلامی] به تدریج در معنی کم یا زیاد کردن در دین به کار رفت و در همین معنا غلبه و شیوع یافت.»
ازاینرو، این واژه در فرهنگ اسلامی به اصطلاحی تبدیل شد که بر سر آن وفاق چندانی وجود ندارد. از آنجا که این اصطلاح مفهومی دینی یافت، کاملاً روشن است که نسبت به معنای لغوی محدودتر است و تنها نوآوریهایی را که در قلمرو دین رخ میدهد، دربرمیگیرد. ازآنجاکه مجموعۀ آموزههای دینی از ساحت ربوبی و از طریق وحی نازل شده، قرآن کریم هر گونه دخل و تصرفی را در امر دین که به نحو «من عندی» و بیسابقه در مجموعۀ آموزههای مبتنی بر وحی باشد با جملۀ طعنآمیز «ابتدعوها» مردود شمرده است. آیات دیگری همچون آلعمران، ۷؛ انعام، ۶۵ و ۱۹۵؛ اعراف، ۵۲؛ توبه، ۳۱ در بحث بدعت مورد استناد قرار گرفته و حکم بدعت از آنها استفاده شده است.
همچنین ابنمنظور گفته است: «بدع الشيء یبدعه بدعا وابتدعه أنشأه وبدأه… البدیع والبدع» یعنی چیزی که برای اولین بار پدید بیاید، چنانکه خداوند فرموده است: «قل ما کنت بدعا من الرسل.» ترجمه: «بگو: من نوبرِ پيغمبران و نخستين فرد ايشان نيستم (و چيزی را با خود نياوردهام كه كسی پيش از من آن را نياورده باشد؛ بلكه پيغمبران بیشماری پيش از من آمدهاند و توحيد و مكارم اخلاق را به انسانها رساندهاند و من آخرين فرد آنان و ادامهدهندۀ خطّ سير ايشانم.»
در کل، بدعت به هر چیز نوپدیدی گفته میشود که در دین بعد از تکمیل شدن آن، افزوده شده باشد. خداوند فرموده است: «وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا»؛ «پیروان او [عیسی] رهبانیت سختی را پدید آوردند که ما آن را بر آنان واجب نکرده بودیم». یعنی آن را به بدعت نسبت داد.
بدعت در مذهب یعنی بیان قولی که گوینده، آن را به صاحب شریعت و نظایر پیشین آن و اصول قطعیاش منسوب میکند.
ابوالبقا کفوی رحمهالله میگوید: «بدعت به هر آن عملی گفته میشود که بدون نمونۀ قبلی انجام شود.»