هر دستور و فرمان دینی حاوی حکمتها و دوراندیشیهاست که در لابهلای اجرای آن فرامین و گردننهادن به آنها، مشهود میشود و روی صحنه میآید. تا زمانی که عامل واقعی نشدهایم و برعکس برخی اعمال را با پراکندگی ذهنی و آشفتگی و روانی انجام بدهیم، از لذت مشاهدهٔ برکات، حسنات و حکمتهای پوشیدهٔ آنها محروم و بیبهره میمانیم؛ اما هرگاه با خلوص نیت و عزم راسخ و ارادهٔ مستحکم به انجام اعمال و پایبندی به آنها پرداختیم، در کنار حصول ثواب و کسب رضای خداوند، آثار نیک و برکات آنها را در زندگیمان لمس خواهیم کرد و ایمانافزا و قوتافزایمان خواهد شد.
۱. آشنایی و شناخت
وقتی دو فرد ناآشنا از کنار همدیگر عبور میکنند، هیچ اثری از شناخت در میان آنان هویدا و پدیدار نیست و حس تعلق به همدیگر در وجودشان تحریک نمیشود و جذب همدیگر نمیشوند؛ اما همین دو نفر وقتی به همدیگر با الفاظ سلام اسلامی، سلام میدهند و جواب سلامی دریافت میکنند، چقدر خوشحال میشوند و از رؤیت برادری مسلمان در پهلوی خودشان احساس غرور و شعف مینمایند.
۲. همدیگرپذیری
در مرحلهٔ دوم وقتی دو برادر مسلمان به همدیگر سلام میدهند، یعنی حاضرند همدیگر را پذیرا شوند و به آغوش بگیرند و تا جای ممکن و در حد توان بندگی و استطاعت مادی، به همدیگر کمک کنند و در رفع نیاز فردی و آنی همدیگر تلاش خیرخواهانه نمایند. اینهمهٔ تلاش و ابراز خوشی حاصل سلامی است که به قصد ثواب انجام شده است و مستقیماً دو فرد بیگانه را باهم وصل نموده است.
۳. رفع کدروت و آزردگیخاطر
انسانها از طبیعتهای مختلف برخوردار هستند و گاهی عدهای سختمزاجتر و شماری نیز احساسیتر هستند و شیشهٔ دلشان زود ترَک برمیدارد و میشکند. عدم رعایت همین باریکیها و ردشدن از حد و مرزهای اخلاقی همدیگر، گاهی سبب میشود برخی دلرنجیها در میان آشنایان پیش بیاید و رشتهٔ روابط و تعلقات را بگسلد. اما مطمئناً این دوری از همدیگر همیشگی نیست و تا ابد امتداد پیدا نمیکند؛ اینجاست که یکی باید پا پیش بگذارد و از موکب رعنای هوس و غرور به زیر بیاید و برای آغاز دوباره و یکیشدن از نو اقدامی نماید. سلامدادن همان کلید راهگشاست که سر صحبت را با همدیگر باز میکند و آن دیگری را مجذوب و محبوب دل برادر میگرداند و آغوشش را برای پذیراشدن میگشاید.
۴. ازدیاد محبت و علاقه
سلامدادن دایرهٔ محبت را میگستراند و خطش را امتداد وسیع میبخشد. هرچقدر پروسهٔ سلامدادن عامتر شود و پایههایش در بستر روابط فردی، خانوادگی، فامیلی، اجتماعی و غیره استحکام یابد، محبت و علاقه مجال فراخیتر برای بروز و عرصهای بازتری برای نزدیککردن دیگران به همدیگر پیدا میکند و صفا، صمیمیت، الفت و مرحمت را با موکب خویش به کاروانسرای دلها میآورد.
۵. تربیت کودکان
کودکان نونهالان نوکاشتهای هستند که هنوز ریشهشان پا نگرفته است و ساقهشان استوار و محکم نگشته است و به هر سو که متمایلشان کنند، به همان طرف متمایل میشوند و رفتهرفته با همان تمایلات کودکی بزرگ و قوی میشوند و به همان حالت باقی میمانند؛ ازهمینرو، لازم است که تکتک آموزههای تربیتی را عملاً به کودکان آموزش مستقیم و غیرمستقیم بدهیم و خودشان را در وضعیتی قرار بدهیم که انجامشان بدهند. یکی از همان آموزهها و درسهای مهم دین، سلامدادن است. به کودکانمان آموزش بدهیم که چگونه سلام کنند و در چه مواقعی از چه الفاظی برای سلامکردن کار بگیرند و به آشنا و ناآشنا چطور سلام بدهند. خودمان نیز هنگامی که کودکانمان همراهمان هستند، عملاً گفتههایمان را در میدان عمل به فرزندانمان نشان بدهیم و درسی عملی در سلامدادن بدهیم. این چنین است که کودکان درسشان را در وادی زندگی میآموزند و برای همیشه در ضمیرشان حک خواهد شد.
نکتههای اجتماعی
انسانها همزیستگرا هستند و انزوا و دوری از جامعه و مردم برخلاف سرشت طبیعیشان است. دوست دارند همیشه در کنار چند نفر دیگر زندگی کنند و به تنهایی و بیکسی جواب رد بدهند. نباید فراموش کرد که بودن در جامعه و خواستن زندگی اجتماعی، خواهان رعایت برخی اصول نانوشتهٔ جامعه و پایبندی به شماری از راهکارهای زندگی همگرایانه است. یکی از این اصول مهم، احساسکردن امنیتخاطر از سوی همدیگر است. اینکه همگان در کمال آرامش و به دور از خطرات ناشی از هر دلیلی، کنارهم زندگی کنند و با پشتیبانی و حمایتگری همدیگر آسوده بیاسایند و راحت زندگی کنند.
یکی از راههای تلقین امنیت از سوی آحاد جامعه در حق دیگران، سلامدادن است. معنا و مفهوم سلام روایتگر و تداعیگر همین امنیت و سلامت و اجتناب از وقوع هرگونه خطر و آسیب است. در این بخش به ذکر برخی نکات اجتماعی سلامدادن میپردازیم.
۱. احساس آرامش
همانطور که پیشتر گفتیم، سلام حامل معنای امنیت و سلامت است و سلامدهنده در حقیقت در ذهن مخاطب این نکته را جا میدهد که تو از جانب من با هیچگونه خطر و تهدیدی مواجه نمیشوی؛ زیرا من با پیغام سلامتی و دوستی پیش تو آمدهام.
۲. تقویت پتانسیل اتحاد
در جامعهای که دارای تنوع قومی بسیار و نژادهای گوناگون است، استحکام پایههای سلام و سلامتی و جمعکردن همهٔ آنان روی یک نقطهٔ واحد و مشترک، یکی از الزامات جامعهداری و زیست مسالمتآمیز است. سلامدادن همین قسمت را قوت میبخشد و به مرور باعث ترویج، فراگیری و همهگیری عنصر اتحاد و انسجام از روزنهٔ سلامدادن میشود.
۳. اخوت و برادری
اینکه افراد یک جامعه از رهگذر قوانین، اصول و مقررات پایبند مقررات دولتی شوند و ناچارانه برای ادامهٔ زندگی در متن و بطن آن جامعه زندگی کنند، چندان مؤثر و ثمربخش نیست؛ بهتر از آن، این است که در جامعه فرهنگهایی را تقویت کنیم و ترویجشان بدهیم که در انسجام و وحدتِ آحاد جامعه بیش از اندازه مؤثر است و کانون کلان و وسیع جامعه را مثل کانون کوچک یک خانواده اداره و محدود میکند و تعلقات را قویتر مینماید و همگان در آن محیط عریض و طویل احساس یکیبودن و در یک خانوادهبودن میکنند. این ثمر حاصل کاشت و داشت بذر سلامدادن است که در سرزمین دلها میروید و خیلی زود به بار مینشیند و ثمر میدهد
۴. اخلاقمدارشدن مردم جامعه
اخلاق مردم متأثر از اوضاع و احوال جامعهای است که در آن زندگی میکنند و نهال وجودشان از آب و مایع آن تغذیه میکند و تنومند میشود؛ ازهمینرو، اگر جامعهای اخلاقمدار میخواهیم، اولین مرحله و آغازین برنامه، ترویج سلامدادن به همدیگر است؛ زیرا سلام کلید گشایش قفل بستهٔ دلها و بازکنندهٔ قفل بستهٔ زبانهاست.
۵. دعوت نامحسوس اما مؤثر
شاید در جوامع مسلمان سلامدادن امری معلومی باشد، چون مروّج و مرسوم است؛ اما در جوامع غربی که فاقد اخلاقیات والا و گسترده هستند و تنها آشنایان به همدیگر سلام میدهند، میشود از دریچهٔ همین سلامدادن به دعوت پرداخت؛ زیرا هرگاه فردی نامسلمان با اینچنین برخورد پراحساس و مسرتبخش از سوی یک فرد مسلمان مواجه شود، طبعاً تیری مستقیم به وجدانش اصابت میکند و در درونش آژیر خطر به صدا درمیآید که چه شد؟! ازهمینرو، کنجکاو میشود و در پی تفحص و تحقیق بیرون میشود و سرانجام به سرای سبز سعادت و خوشبختی ابدی میرسد و وارد حریم پاک اسلام میشود.
نتیجهگیری
با درنظر گرفتن تمام آنچه در موارد بالا ذکر شد، سلامدادن تنها الفاظی محض نیست که از زبان خارج شود و در فضای بیرون محو گردد، بلکه حاوی تأثیرات و برکاتی است که در وجود هر دو طرف گوینده و شنونده یا سلامدهنده و پاسخدهنده متبلور میشود و روی شخصیتشان کارگر میافتد.
سلامدادن یکی از صدها آموزههای دینی با دارندگی پیامهای تربیتی و اجتماعی است؛ زیرا دین اسلام مملو از این قبیل درسها و آموزههاست که در رعایت و اهتمام به آنها، زندگی شکل جذاب و گیرا پیدا میکند و لحظات را ارزشمندتر و اوقات را گرانقدر مینماید.
منابع:
[1]. روایت ابوداوود در سننش با سند حسن و شمارهٔ حدیث ۵۱۹۷؛ همچنین، روایت امام احمد در مسندش با شمارهٔ حدیث ۲۲۱۹۲.