در فقه اسلامی، جهاد بهمنظور دفاع از سرزمین اسلام بر زن و مرد مسلمان واجب شده است. در جهاد ابتدایی نیز زنان میتوانند شرکت کنند و تنها از نبرد رودررو با دشمن منع شدهاند. رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم نه تنها زنان را در جنگها شرکت میداد و به آنها نقش واگذار میکرد، بلکه از غنایم بهدستآمده نیز برای آنان سهمی منظور میکرد؛ چنانکه در غزوۀ خیبر (سال هفتم)، بخشی از غنایم را میان ایشان تقسیم کرد و در غزوۀ بنیقریظه (سال پنجم) نیز زنی به نام نسیبه حضور داشت و از غنایم سهمی برد. از کنار هم گذاشتن گزارشها در خصوص حضور زنان در جبهههای نبرد، چنین برمیآید که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم به آن دسته از زنانی که داوطلب اعزام میشدند و مهارت لازم را برای کارهای جهاد، مانند مداوای مجروحان، آشپزی، دوختن مشکها و… داشتند و از شجاعت لازم نیز برای حضور در صحنۀ جنگ برخوردار بودند، اجازۀ حضور میداد.
حضرت امسلمه رضیاللهعنها با شرکت در هشت غزوه (احد، خندق، خیبر، حدیبیه، فتح مکه، حنین، طائف وتبوک) بیشترین حضور را داشته است. امعماره رضیاللهعنها نیز با شرکت در هفت غزوه در رتبۀ دوم قرار دارد.
زنان در عصر نبوی به مشارکت در فعالیتهای جنگی و خدمت به لشکر و مجاهدان میپرداختند. علاوه بر فعالیتهایی نظیر آشپزی، آبرسانی و آمادهسازی مایحتاج مجاهدان، زنان به خدماتی همچون پرستاری، مددکاری، کمکرسانی، و نگهداری از زخمیها نیز مشغول بودند.
حضرت حفصه بنت سیرین رضیاللهعنها میفرماید: «زنی آمد و دربارۀ خواهرش صحبت میکرد که شوهر خواهرش دوازده مرتبه همراه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم جهاد کرده بود و میگفت: «خواهرم در شش غزوه با آنها حضور داشته است.»
در صحیح بخاری روایت شده که حضرت ربیع بنت معوذ میفرماید: «ما زنان، همراه رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم به غزوه میرفتیم. در آنجا به مجاهدین آب میدادیم، زخمیها را مداوا میکردیم و کشتهشدگان و زخمیها را به مدینه بازمیگرداندیم.» پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم مشارکت زنان در این عرصهها را تا زمانی که در چارچوب حجاب، ادب و متانت باشد، تأیید فرمودهاند.
حضرت انس رضیاللهعنه میفرماید: «در جنگ احد، مسلمانان شکست خوردند و اطراف رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم را خالی گذاشتند. آن روز حضرت عائشه رضیاللهعنها، دختر ابوبکر، و امسلیم رضیاللهعنها را دیدم که چادرهایشان را بالا زده بودند و خلخال پاهایشان ظاهر بود. با سرعت مشکهای آب را میآوردند.» راوی دیگری میگوید: «مشکها را بر کمر خود حمل میکردند. سپس مشکهای آب را در دهان مردم خالی میکردند و برمیگشتند تا دوباره مشکها را پر کنند و تشنگان را آب دهند.»
حافظ ابنحجر عسقلانی رحمهالله در کتاب فتحالباری نقل کرده است که زنی به نام «رفیده اسلمیه» در درمان زخمیها کارشناس و با مهارت بود. در غزوۀ خندق، چادری به نام خود برافراشت که در آن از زخمیها استقبال میکرد و به کار امدادرسانی و درمان آنها میپرداخت. هنگامیکه سعد بن معاذ زخمی شد، رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم دستور داد و فرمود: «سعد را به چادر رفیده ببرید تا از نزدیک از او عیادت کنم.»
امام مسلم رحمهالله از حضرت امعطیه رضیاللهعنها روایت کرده است که گفت: «در هفت غزوه با رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم شرکت داشتهام؛ مرا نزد اسباب و وسایلشان میگذاشتند، و برایشان غذا میپختم، زخمیان را مداوا و از بیماران پرستاری میکردم.»
علامه ابنحجر رحمهالله میفرماید: «اسماء بنت یزید، دختر عموی معاذ بن جبل رضیاللهعنه، در جنگ یرموک شرکت کرده که در آن روز نه نفر از رومیان را با ستونی از ستونهای خیمۀ خود به هلاکت رساند.»
کتابهایی که در مورد غزوات رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم نوشته شده است، قهرمانیهای زنان را در غزوههای اسلامی ثبت و ضبط نموده است. نسیبه دختر کعب، معروف به امعماره، زنی بود که برای آبرسانی به مسلمانان در غزوۀ احد رفته بود. وقتی که مسلمانان شکست خوردند، آنچه را در دست داشت، بر زمین گذاشت و به وسط معرکۀ جنگ رفت تا از رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم دفاع نماید. او در این غزوه زخمی شد و زندگیاش را فدا نمود تا رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم زنده بماند. او مرگ را در تحقق بخشیدن اِحقاق حق و نابودی باطل، شیرین پنداشت. اینجا بود که رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم برای او و همسر و فرزندش دعا نمود و در مورد او فرمود: «به هرطرف که نگاه میکردم، امعماره را مشاهده مینمودم.» و اینگونه فرزندش را خطاب کرد: «جایگاه مادر تو از جایگاه فلانی و فلانی بهتر است.» امام احمد رحمهالله نقل میکند که شش زن از زنان مؤمن، همراه سپاهی که خیبر را محاصره کرده بودند، حاضر بودند. آنها تیرها را به مجاهدین میدادند، آرد را خمیر میکردند، زخمیها را مداوا میکردند و شعر میسرودند.
امسلیم، در جنگ حنین خنجری به دست داشت و با آن شکم هر کافری را که به او نزدیک میشد، پاره میکرد. امام مسلم رحمهالله از حضرت انس رضیاللهعنه، پسر امسلیم، روایت میکند که امسلیم در روز غزوۀ حنین خنجری را برداشت. همسرش ابوطلحه او را دید و به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم گفت: «ای رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم! این امسلیم است که خنجری به دست دارد.» رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم به او گفت: «این خنجر چیست؟» امسلیم گفت: «آن را برداشتهام که اگر مشرکی به من نزدیک شود، شکمش را پاره کنم.» رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم تبسم نمود.
حضور زنان در معرکهها
زنان مسلمان در بسیاری از معرکهها حضور فعالی داشتند؛ از جمله در جنگ یرموک همراه مسلمانان جنگیدند. هرگاه سپاه اسلام دچار ضعف میشد یا برنامهای از آنها فاش میشد، زنان بر تپهای بالا میرفتند و مؤمنین را به جنگیدن تشویق میکردند. آنها شوهران و برادرانشان را که از جنگ میگریختند، با سنگ میزدند و در میان سپاه میدویدند تا کفۀ جنگ به نفع مسلمانان بالا رود.
سعیده دختر عاصم، میگوید: «آن روز (جنگ با رومیها بود) همراه زنان بر بلندای تپه بودم. وقتی جناح راست لشکر دچار شکست شد، عفیره دختر غفار، ما را اینگونه خطاب کرد: «ای زنان مسلمان! مواظب مردان باشید، فرزندانتان را به دست بگیرید و با تشویق و تحریک به جنگ، به استقبالشان بروید.» اینجا بود که زنان مسلمان به مقابله برخاستند و سپاهیان را با سنگ میزدند. دختر عاص بن منبه، فریاد میکشید: «خداوند مردی را که از حفاظت زنش فرار میکند، رسوا سازد.» زنان به شوهرانشان میگفتند: «شما شوهران ما نیستید اگر این مردان کافر را از ما دور نکنید.»