در هیچ یک از دورههای شکوفایی اسلام، عرصههای مختلف شغلی و صنعتی تنها به مردان اختصاص نداشته است؛ بلکه زن مسلمان نیز در سایۀ شکوفایی اسلامی، در حرفهها و صنایعدستی نقش بسزایی ایفا کرده است. زنان به دادوستد میپرداختند و در صورت تمایل یا نیاز، مهارتهای مختلف را فرامیگرفتند. آنان با کشت زراعت و غرس نهال، زمین را آباد میساختند و در بسیاری از صنایعدستی موجود، مشارکت و نظارت میکردند.
امام بخاری رحمهالله از حضرت جابر رضیاللهعنه روایت کرده است که زنی از انصار به رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم گفت: «یا رسولالله! چیزی برای شما تهیه نکنم تا بر آن بنشینی؟ من پسری دارم که کارش نجاری است.» پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: «خودت میدانی.» بدین ترتیب منبری برای آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم ساخت.
ابنماجه نیز در کتاب سنن خود روایت کرده است که حضرت زینب، همسر عبدالله بن مسعود رضیاللهعنهما در صنایعدستی ماهر و زبردست بود. به رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم گفت: «من زنی هستم که مشغول به کار صنایع دستی هستم و از آنها میفروشم، نه خودم چیزی دارم و نه شوهر و فرزندانم.» در خصوص تأمین نفقۀ آنها از رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم سؤال کرد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم فرمود: «در این کار خیر، برای تو دو پاداش وجود دارد.»
ابنسعد در کتاب «الطبقات» روایت کرده است که عبدالله ابن ربیعه، در دوران خلافت حضرت عمر فاروق رضیاللهعنه، از یمن برای مادرش، ربیع بنت معوذ، عطر میفرستاد و مادرش عطرها را بهصورت بیع مهلتدار میفروخت؛ یعنی تا وقتیکه حقوق خریداران از طرف ولی امر مسلمین بدانان پرداخت میشد، پسازآن مادر عبدالله پول عطرها را دریافت میکرد و از آن برای خود شغلی تدارک میدید.
یک زن صحابی نامدار به نام امشریک رضیاللهعنها درِ خانۀ خویش را بر روی مهمانان میگشود. مهاجر و غیر مهاجر به خانۀ او میرفتند. کار او عبارت بود از: ادارۀ خانۀ خود و مهمانسرا قراردادن آن برای ارباب رجوع.