چنانچه قبلاً در بخشهای گذشته بحث شد، حضرت سیدنا خالد رضیاللهعنه با توانایی و استعداد خداوندی توانست در مقابل دشمن ایستادگی کند و سپس همۀ آنها را مجبور به صلح نماید.
اکنون در این بخش از زندگی حضرت سیدنا خالد رضیاللهعنه، میخواهیم پیرامون رشادتهای دیگر او در جنگهای مختلف بحث نماییم. لذا محور بحث ما بیشتر شامل جنگهایی مانند مرجالروم، حمص، حاضر، قنسرین و مرعش خواهد بود.
خالد در مرجالروم و حمص
علامه ابوزید شلبی رحمهالله در کتاب خویش مینویسد: در سال پانزدهم هجری، در عصر شکوفایی فاروقی، هرقل، پادشاه رومیان، در شهر بزرگ حمص سکونت داشت و آن را به عنوان پایگاه نظامی و مهماتی خود قرار داده بود. همینکه به او خبر رسید که لشکرهایش در دمشق و اردن شکست خوردهاند و مسلمانان قصد فتح حمص را دارند، لشکری را به فرماندهی شخصی به نام «توذر بطریق»، کشیش کلیسای روم، به حمص فرستاد و پشت سر آن لشکر دیگری به فرماندهی فرد دیگری به نام «شنس رومی» به منظور کمک به توذر و دفاع از اهل حمص روانه کرد.
مسلمانان در شهری در غرب دمشق، به نام مرجالروم، با همان لشکرهای جدید روم روبهرو شدند. جنگ شدیدی رخ داد. حضرت سیدنا ابوعبیده رضیاللهعنه در مقابل لشکر شنس و حضرت سیدنا خالد رضیاللهعنه در برابر لشکر توذر قرار گرفت.
امام طبری رحمهالله در تاریخ خویش مینویسد: «فقتلهم مقتلة عظيمة وقتل أبوعبيدة شنس وامتلا المرج من قتلاهم فأنتنت منهم الأرض وهرب من هرب منهم»؛ «حضرت سیدنا ابوعبیده ابن الجراح رضیاللهعنه با لشکر شنس جنگ و خونریزی شدیدی را به راه انداخت و در همان جنگ، ایشان شنس را به قتل رساند. در آن وقت، تمام شهر مرج پر از مقتولین روم شد و زمین به علت لاشههای آنها متعفن گشت و بسیاری از مردم آن دیار پا به فرار گذاشتند.»
توذر به زعم اینکه سپاه اسلام با لشکر شنس مشغول باشد، پا به فرار گذاشت تا خودش را با لشکرش به دمشق برساند؛ ولی حضرت سیدنا خالد رضیاللهعنه به تعقیب او به راه افتاد. در شهر دمشق، یزید ابن ابوسفیان نیز برای مقابله با او آماده شده بود. لذا هر دو لشکر اسلام، لشکر خالد از جلو و لشکر یزید از پشت سر، آنها را احاطه نمودند و همه را از پای درآوردند. خود توذر توسط حضرت سیدنا خالد رضیاللهعنه به هلاکت رسید و تمام غنایم جامانده بین هر دو لشکر اسلام تقسیم شد. به این نحو، شهر مرجالروم نیز فتح گردید و تحت سیطرۀ اسلام قرار گرفت.
خالد در شهر مشهور حمص
به محض اینکه خبر کشته شدن توذر و نابود شدن لشکرش به هرقل رسید، فوراً از شهر حمص بیرون رفت و نمایندهای را بر آن گمارد؛ به او دستور داد که جز در روزهای سرد از پناهگاههای خود برای جنگ با مسلمانان بیرون نیایند، شاید سرما بتواند مسلمانان را از پای درآورد.
حضرت سیدنا ابوعبیده رضیاللهعنه از مسیر بعلبک بهسوی حمص حرکت کرد و پشت سر او خالد به راه افتاد. همۀ مسلمانان شهر حمص را به شدت محاصره کردند. فصل سرما به پایان رسید و دشمن نتوانست با مسلمانان وارد جنگ شود، لذا مجبور شدند تا بدون خونریزی صلح نمایند. مسلمانان با آنها صلح نموده و آن شهر را فتح کردند.