نویسنده: شکران احمدی
عوامل ایجاد افراط و تفریط
برخی عوامل است که انسان را از حالت اعتدال به افراط و تفریط میکشاند که مختصراً به بعضی از آنان میپردازیم:
-
ظاهرگرایی؛ یکی از نحلههای فکری که در جهان اسلام تخم تُنداندیشی و افراط را افشاند، ظاهرگرایی است. این تفکر، که در گذشته چندان گنده و جدی نبود، در دهههای پسین، جدی و قابل تأمل شده است. این فکر در جهان اسلام بنابر عوامل متعدد در میان مسلمانان جا باز کرده است و شعارهای جوانپسند و سادهی ایشان موجب جذب هزاران انسان در صفوف آنها گردیده است و جنبشهای تندروانه را شکل بخشیده است.
شیوهی این فکر این است که به ظاهر نصوص و بیتفکر، بر آنها عمل کند و در فهم آنها به توضیحات و تفاسیر سلف مراجعه نکند. چنانکه از نام ظاهرگرایی پیداست، به ظاهر نصوص تأکید میدارند؛ زحمت تعلیل یک حکم دینی را نمیپذیرند، که فرجام آن غیر از سقوط در ورطهی تکفیر چیز دیگری نیست. زمانیکه انسان از خطمشی اعتدال پا بیرون گذارد و برای دیگران ارزشی قایل نباشد و غارت اموال و ریختن خون آنان را مباح بداند، افراطگری به اوج خود رسیده و چنین حالتی است که در دریای تکفیر غوطهور میشود و همگان را متهم به خروج از دایرهی دین اسلام یا اصلا عدم ورود در آن میکند. چنانچه در تاریخ گذشته و حال دیده میشود که دارندگان این تفکر افراطی، در مقابل اهل اسلام، جبهه گرفته و در پی تقابل و مبارزه کردن با آنها بوده و هستند.
علاج و راه برون رفت از این دو راه منحرف، تنها اعتصام به کتابالله و سنت رسولش صلیاللهعلیهوسلم و پیروی از سلف صالح و ترک کردن راههایی که انسان را از راه میانهروی و اعتدال بیرون میکشاند، است.
-
تعصب؛ تعصبورزیدن به یک رأی و قایل نشدن به صحت رأی و نظر دیگران نیز جمود و پافشاری بر درک خویش است.
-
سختگیری؛ یکی دیگر از راهها و چیزهایی که از جادهی اعتدال انسان را منحرف میکند، اصرار و سختگیری و الزام همیشگی دیگران میباشد، درحالیکه خداوند چنین تکلیفی را بر دوش کسی ننهاده است؛ بلکه خداوند اصل آسانگیری را بر بندگان وضع نموده و به آن ترغیب داده است: «یریدالله بکم الیسر ولا یرید بکم العسر»[1]؛ ترجمه: «خداوند بر شما آسانی میخواهد نه مشقت و دشواری؛ زیرا، سختگیری بیمورد هم انسان را از مزاج اعتدال بیرون میکند و در ورطهی افراط میکشاند».
-
درشتی و خشونت؛ یکی از راههای خروج از اعتدال، درشتی و خشونت در برخورد و رفتار و تندی در دعوت است که خلاف رهنمودهای خدا و پیامبر اوست؛ زیرا خداوند به ما امر نموده است تا به فرزانگی و اندرزهای نیکو به راه او دعوت کنیم و به بهترین شیوه با مخالفان به گفتگو بنشینیم، نه با بلاهت و تعبیرهای خشن و دلآزار. خداوند میفرماید: «ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»[2]؛ ترجمه: «(ای پيغمبر) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نيكو و زيبا به راه پروردگارت فراخوان و با ايشان به شيوهای که نيكوتر و بهتر است گفتوگو كن [چراكه بر تو تبليغ رسالت الهی است با سخنان حكيمانه و مستدلانه و آگاهانه و بهگونهی بسزيبا و گيرا و پيدا]».
-
بدگمانی به دیگران؛ یکی دیگر از راههایی که انسان را مبتلا به افراطگرایی میکند و از راه اعتدال بیرون میکشاند، همانا بدگمانی نسبت به مردم است. انسان زمانی که عینک بدبینی را به چشم نهاد، راه اعتدال را منحنی میبیند و بدیهای مردم را بزرگ جلوه میدهد و خوبیهایشان را نادیده میگیرد. اگرمانند ذرهها باشد آنها را مانند کوه میبیند! رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: «إیاکم والظن؛ فإن الظن أکذب الحدیث»[3]؛ «از گمان بد بپرهیزید؛ زیرا گمان بد، دروغترین سخن است».
نتیجه
بعد از کنکاش و تأمل در مبانی و مفاهیم آیات و احادیث و متون دینیمان به این حقیقت میرسیم که اسلام ویژگیهایی دارد که در ادیان و مکاتب دیگر نظیر آن دیده نمیشود؛ از جمله آسانگیری در امور و عدم خشونت، که یک اصل اساسی است؛ و همچنین ترجیح صلح بر جنگ، اصل دیگری است که کسی نمیتواند از آن چشمپوشی کند. همانگونه که یکتاپرستی عمدهترین اصل اسلامی است، جمع بین ماده و معنا، دنیا و آخرت و اعتدال و میانهروی نیز از اصول دیگر اسلام است و هر آن که به یکسو بلغزد، به هر نیتی که باشد، از راه راست انحراف ورزیده و به خطا رفته است.
اعتدال به عنوان یک اصل قرآنی در همهی شئون زندگی فردی و اجتماعی و تمامی فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و عقیدتی مطرح، و در اسلام، قلمرو وسیعی دارد و در همه جا به عنوان یک اصل خللناپذیر اسلامی و قرآنی مطرح میگردد و این اصل قرآنی که منطبق با فطرت و عقل خدادادی است، اسباب رشد و کمالیابی انسان را رقم میزند؛ ولی افراط و تفریط موجبات سقوط انسان را فراهم میآورد. اگر کسی بخواهد به مسئولیت خویش عمل کند، میبایست در همهی امور، راه اعتدال و میانهروی را در پیش گیرد و با داشتن حد و اندازه، در امور مختلف و محوری کردن اعتدال در تمام برنامهها، خود را به «امّت وسط» نزدیک نموده و با این روش، آسایش و خوشبختی را نه تنها برای خود، بلکه برای دیگران نیز به همراه آورد و از آموزههای وحیانی قرآن و سنت نبوی و سیرهی سلف صالح برمیآید، که هرگونه خروج از حدود اعتدال و میانهروی و گرایش به دو سوی افراط و تفریط به معنای خروج از صراط مستقیم و جادهی حقیقت و حقانیت بوده و رهسپاری در بیراههی هبوط و سقوط فردی و اجتماعی است.
منابع:
-
عثمانی، محمدشفیع، تفسیر معارف القرآن، تالیف، ترجمه؛ محمدیوسف، حسین پور انتشارات شیخ الاسلام احمد جام.
-
سربازی، محمدعمر، تفسیر تبین الفرقان، انتشارات شیخ الاسلام احمد جام.
-
سید قطب، تفسیر في ظلال القرآن، مترجم: مصطفی خرم دل، نشر انسان.
-
القرضاوي، دکتر یوسف، الصحوة الإسلامیة بین الجحود والتطرف، مترجم: عبدالرسول گذرانی؛ نشر احسان.
-
البخاري، محمد بن إسماعیل، الجامع المسند الصحیح، المحقق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، دار بیجا، الطبعة الأولی، 1422هـ.
-
القشیری النیسابوری، أبوالحسن، مسلم بن الحجاج المسند الصحیح، المحقق: محمد فؤاد عبدالباقي، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
-
ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، نشر دار صادر، بیروت، 1414 ق، چاپ سوم.
-
أبوعبدالله أحمد بن محمد بن حنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی، المحقق: شعیب الأرنؤوط – عادل مرشد، وآخرون، مؤسسة الرسالة.
-
العیني، أبومحمد، محمود بدرالدین، شرح سنن أبی داود، المحقق: أبوالمنذر خالد بن إبراهیم المصري، مکتبة الرشد – الریاض،1420 هـ -1999 م، الطبعة الأولی.