در مورد رسالت عیسی علیهالسلام در قرآنکریم خداوند متعال میفرماید: «قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ یا بَنِیإِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَینَ یدَی مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَینَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِینٌ»؛ «عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! به درستی که من فرستادهی خدا بهسوی شما هستم درحالیکه توراتی را که پیش از من آمده است، تصدیق میکنم و به پیامبری که بعد از من میآید و نام او احمد است مژده میدهم؛ [ولی] هنگامیکه [عیسی] همراه با معجزات روشن و دلایل قطعی به پیش آنان آمد، گفتند: این جادوی آشکاری است».
در این آیه تصریح شده است که عیسی علیهالسلام به عنوان پیامبر بنیاسرائیل مبعوث گردیده است؛ ولی عیسی علیهالسلام آنان را با «یا بنیاسرائیل» مورد خطاب قرار داده است و مانند موسی علیهالسلام «یا قومی» را به کار نبرده است، چرا که ایشان فاقد پدر بوده و نسبتی با آنان نداشته است تا قوم او به حساب بیایند.
از آنجاییکه حضرت عیسی علیهالسلام تصدیق کنندهی تورات بوده و مژدهی آمدن پیامبر خاتم به نام احمد را همانطور که در تورات ذکر شده، داده است و رسالت وی مخالفتی با تورات نداشته که این خود بیانگر آن بوده که دین او مؤید تمام پیامبران گذشته و آینده بوده است. یهودیان میبایست به او ایمان میآوردند؛ ولی با وجود اینکه در گهواره به سخن آمد و با معجزات مختلف مورد تأیید خداوند قرار گرفت، به او ایمان نیاوردند؛ بلکه او را تکذیب کردند و تلاش نمودند که وی را به قتل برسانند.
در این باره خداوند متعال میفرماید: «عَلَى آَثَارِهِمْ بِعِیسَى ابْنِ مَرْیمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَینَ یدَیهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآَتَینَاهُ الْإِنْجِیلَ فِیهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَینَ یدَیهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ»؛ «و به دنبال آنان (پیامبران پیشین که به تورات حکم میکردند) عیسی پسر مریم را بر راه و روش ایشان فرستادیم که [با گفتار و کردار خود] تصدیق کنندهی توراتی بود که پیش از او فرستاده شده بود و به او کتاب انجیل دادیم که در آن هدایت و نوری است [که آنان را از گمراهی در بینش و منش نجات میدهد] و تصدیق کنندهی توراتی است که قبل از آن نازل شده است و برای پرهیزگاران هدایت و پند و اندرز است».
عیسی علیهالسلام از پیامبران بنیاسرائیل بود و شریعت او تورات بود. مسیحیان در انجیلهای خود از عیسی علیهالسلام نقل میکنند که وی نیامده بود که شریعت تورات را نقض کند؛ بلکه آمده بود تا آن را کامل کند و به خواست خدا احکام و آداب و اندرزهای روحی را بر آن بیفزاید.
نعمتهای خدا بر عیسی و مادرش و معجزات او
خداوند متعال میفرماید: «إِذْ قَالَ اللَّهُ یا عِیسَى ابْنَ مَرْیمَ اذْكُرْ نِعْمَتِی عَلَیكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَیدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ كَهَیئَةِ الطَّیرِ بِإِذْنِی فَتَنْفُخُ فِیهَا فَتَكُونُ طَیرًا بِإِذْنِی وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِی وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَینَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ * وَإِذْ أَوْحَیتُ إِلَى الْحَوَارِیینَ أَنْ آَمِنُوا بِی وَبِرَسُولِی قَالُوا آَمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ»؛ «آنگاه که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! به یاد بیاور نعمت مرا که بر تو و مادرت ارزانی داشتم؛ زمانیکه به وسیلهی جبرئیل تو را تقویت کردم [و بر اثر تأیید الهی بهعنوان کودک] در گهواره با مردم سخن میگفتی و در سن میانسالی [هم بهعنوان پیامبر با آنان صحبت میکردی] و [به یاد بیاور] آنگاه که کتاب (خواندن و نوشتن) و دانش راستین و تورات و انجیل را به تو آموختم و آنگاه که به دستور من چیزی را از گِل به شکل پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به فرمان من پرندهای (زنده) میشد و کور مادرزاد و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من شفا میدادی و [به یاد بیاور] آنگاه را که مردگان را به فرمان من [زنده میکردی و از گور] بیرون میآوردی و آنگاه که بنیاسرائیل را از تو منع کردم (نگذاشتم که تو را بکشند یا بدار بزنند) در آن زمان که برای آنان معجزات میآوردی و کافرانِ آنان میگفتند: اینها جز جادوی آشکاری نمیتواند باشد [و از جنس آیاتی که موسی آورده است نیست] و [به یاد بیاور] آنگاه را که [جمهور بنیاسرائیل تو را تکذیب کرده بودند] به حواریون الهام کردم که به من و فرستادهام (عیسی) ایمان بیاورید، آنان [پذیرفتند] و گفتند: ایمان آوردیم و گواه باش که ما تسلیم [اوامر تو هستیم]».
«تورات» به معنی نور و روشنایی است و از «وَرَی الزند»، یعنی آتش از آتشدان خارج شد، گرفته شده است.
لفظ «انجیل» هم مأخوذ از «نجل» به معنی اصل است و جمع آن «أناجیل» است و چون کتاب انجیل اصل و اساس علم و حکمت است به این اسم نامگذاری شده است؛ عدهای هم بر این باورند که لفظ «انجیل» از «نجلتُ الشییء» -یعنی آن را استخراج کردم- گرفته شده است؛ چون به وسیلهی انجیل، علم و حکمت استخراج میشود؛ فرزند را بدین خاطر «نجل» نامیدهاند که از اصل خود (پدرش) پیدا شده است، شاید هم لفظ «انجیل» از الفاظ معرّبی باشد که نمونهای در زبان عربی برای آن نباشد.
منظور از «روح القدس» فرشتهی وحی، حضرت جبرئیل علیهالسلام است که خداوند به وسیلهی وی پیامبران خود را مورد تأیید قرار میدهد، بدین ترتیب که به وسیلهی او آنان را آموزش میدهد و در مواردی که دچار ضعف بشری میشوند آنان را تقویت میکند.
«الحواریون»، جمع حواری است و حواری انسان، کسی است که محبت وی را در دل داشته باشد.