به خاطر فهم دقیق و دریافت همان علتی که چرا غربیها قرون وسطی را عصر تاریک مینامند؟ باید اشاره کرد که «قرون وسطی به زمانی بین سدههای ۵ میلادی تا ۱۵ میلادی اطلاق میشود؛» نگاه عمومی به این دوره متأثر از اندیشمندان دوران رنسانس، نگاهی کاملا منفی بوده و سرشار از جهالت و فقر و بدبختی و… نشان داده میشود.
این درست است که اروپا به ویژه در سدههای اولیهی قرون وسطی دوران تاریکی را تجربه کرد که همراه با ناامنیهای حاصل از تهاجمات گاه و بیگاه اقوام بربر، حملهی ساراسنها یا راهزنان، فقر، فقدان امکانات شهری به دلیل نابودی زیرساختهای شهرنشینی توسط تهاجمات اقوام بربر، جهل و خرافات بود؛ اما علت اساسی این فلاکتها عدم پیروی از وحی الهی و نداشتن یک فکره و طریقهی معین برای رشد فکریشان بود.
به عنوان مثال: در اوایل قرون وسطی کمتر از ۱۰٪ زمینها قابل کشت بود؛ اما در اواخر قرون وسطی شرایط در اروپا تغییر کرد که در ادامه به این تحولات اشاره خواهد شد.
در قرون وسطی و تا پیش از تأسیس دولتهای مستقل در فرانسه و اسپانیا و انگلیس نه تنها هیچ شهری وجود نداشت؛ بلکه هیچ ساختار سیاسی قدرتمندی هم به وجود نیامده بود؛ اما امت اسلامی بهترین نظام سیاسی را داشت و در جهان، حرف اول از دولت اسلامی بود؛ امت اسلامی امت واحد بود نه چندین کشور. امت دارای نظام سیاسی مشخص، که اساساً از وحی پیروی میکردند و قانونشان بر گرفته از قول الله و رسول، نه مردمِ جامعه و ملت اروپا بود؛ در این دوره قدرت اصلی در دستان پاپ به عنوان رهبر مذهبی اروپا و فئودالها به عنوان تامین کنندهی امنیت و حداقل معیشت برای سرفهای خود بود.
هر چند در مقاطعی کسانی چون شارلمانی و سلسلههایی مانند «مرونژینها و کارولنژینها» حکومتهایی تشکیل دادند؛ اما در عمل، قدرت اصلی در دستان فئودالها بود و حتی در اواخر قرون وسطی نیز برخی از فئودالها قدرت بیشتری نسبت به شاهان فرانسه یا آلمان داشتند؛ ازهمین خاطر غربیها این دوره را عصر تاریک مینامند.
در عصر کنونی هرگاه اسمی از تمدن گرفته شود فوراً در ذهن مردم خطور میکند که این دستآورد یونانیها و رومیها بوده است و اگر اندکی عقبتر ازین بیائیم، فکرمیکنند تنها غربیها مبتکر و مخترع بودند؛ درحالیکه چنین نبوده؛ زیرا در قرون وسطی، که به عنوان قرون تاریک یاد میشود، امت سلامی در اوج تمدن میزیسته است که از زوایهی غرب، در اروپا اوج تاریکی بوده است؛ اما اگر از زوایهی اسلام بنگریم، عصر تمدن و عصر طلایی برای مسلمانان یاد میشود.
برادران و خواهران مسلمان! اسلام، خود دین سلامتی مادی و معنوی در عالم دنیا و عالم برزخ و عالم قیامت میباشد که نهایتاً انسان را وارد دارالسلام میکند. اسلام، دین شامل و کاملی میباشد که نحوهی زندگی کردن مادی و معنوی را به بشر تعلیم میدهد. اسلام مانند ایدئولوژی دموکراسی تنها فکر مادیگرایی ندارد و همچنین مانند مسیحیت و هندوئیزم، تنها به فکر معنویت نیست؛ بلکه اسلام برای تمام ابعاد زندگی برنامهی منظم دارد؛ زیرا اسلام یگانه دین و آیین ثابت آسمانی در کُرهی خاکی میباشد و زندگی نه تنها مادیت است و نه هم معنویت؛ بلکه هر دو باید جمع شوند تا نتیجهی آن رشد، ترقی، تمدن و سعادت دارین باشد.