در آغاز اسلام نیز دربارهی چندهمسری محدودیتی نبود؛ اما نتیجهی این ازدواجهای نامحدود چنین شد که مردم نخست، با توجه به حرص زیادی که داشتند نسبت به تعدد زوجات اقدام میکردند؛ ولی نمیتوانستند حقوق آن همسرانشان را ادا بکنند و زنان در عقد نکاح آنها بهصورت اسیر زندگی میکردند؛ چند زنی که در عقد یک شخص قرار میگرفتند، از عدل و مساوات بین آنها نام و نشانی نبود، با هر کدام که دلبستگی بیشتری داشت، او را مورد نوازش قرار میداد و نسبت به حقوق دیگر زنها کاملاً بیتوجه بود.
اجازهی چندهمسری فقط در دو جا از قرآنکریم آمده است و آن دو جا عبارتاند از:
۱. «فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ»؛ «از زنان مورد پسند خویش دو، سه و یا چهار زن را نکاح کنید و اگر میترسیدید که (بین همسران خود) عدالت کرده نمیتوانید؛ پس یک زن [بگیرید] یا از زنانی که مالک آنها هستید [استفاده کنید] این کار شما از ظلم و ستم بهتر جلوگیری میکند.»
۲. «وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا»؛ «هرگز نمیتوانید بین زنان عدالت کنید هر چند به آن (از دل و جان) بکوشید، ازاینرو، [از همسر خود] طوری رو مگردانید که وی را بمانند زن در حال تعلیق قرار دهید، اگر راه اصلاح و پرهیزگاری را پیش گیرید؛ پس حقا که خداوند آمرزگار و مهربان است.»
از این آیات، همانطور که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم و اصحاب رضیاللهعنهم و جمهور علمای اسلام برداشت کردند، موارد زیر برداشت میشوند.
ـ بالاترین حد چندهمسری چهارتا است و بیشتر از آن اجازه نیست؛
بعد از اینکه ازدواج بدون قید بود و مردم طبق خواهشات خود عمل میکردند و هر کسی که میخواست زنان بیشتری انتخاب میکرد و اگر هم کسی میخواست زنان کمتری برمیگزید؛ اما اسلام آمد و این قانون را اصلاح کرد و فقط اجازهی چهارتا را داد و وقتی که این آیه نازل شد «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلاثَ وَرُبَاعَ» به دنبال نزول این آیه پیامبر صلیاللهعلیهوسلم دستور دادند هر کسیکه از چهار همسر بیشتر دارد چهار تا را نگهدارد و بقیه را رها کند.
ابنماجه روایت میکند که غیلان بن مسلمهی ثقفی درحالی مسلمان شد که یازده تا زن داشت، پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: «چهارتا را انتخاب کن!»
همچنین روایت شده است که قیس بن حارث فرمودند: «درحالی مسلمان شدم که هشت تا همسر داشتم و پیامبر صلیاللهعلیهوسلم را در جریان گذاشتم؛ پس ایشان صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: چهارتا از اینها را انتخاب کن.»
در مسند امام شافعی رحمهاللهتعالی واقعهای از حضرت نوفل بن معاویه رضیاللهعنه منقول است که چون او مسلمان شد، پنج زن داشت؛ آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم او را به طلاق دادن یک زن امر فرمود.
ـ زمانی که اسلام برای چندهمسری، چهار زن را بالاترین درجهی آن تعیین کرد؛ پس این چهار همسری را هم همینگونه بیقیدوشرط نگذاشت؛ بلکه اسلام در صورتی به مسلمانان اجازهی چندهمسری را میدهد که آن مرد بتواند نفقهی آنها را بدهد و بتواند خودش را از زیر بار مسئولیت درآورد که این را الله متعال به عنوان عدالت یاد کرده است و عدالت این است که شوهر بتواند از لحاظ معیشت و معاشرت بین همسرانش عدالت را قایم بکند و اگر نتوانست عدالت را بین آنان قایم کند، شرعا اجازه ندارد که بیش از یک زن بگیرد؛ چنانکه الله متعال در قرآن میفرمایند: «فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ»؛ «پس به نکاح یک زن یا به ملک کنیزک بس کنید.» اسلام با این قانون، زندگی زن را از هرجومرج و اختلال حفاظت میکند.
اما آن مواردی که به عواطف و احساسات انسان مربوط میشود، از توان و ارادهی او خارج است که بتواند آنها را کنترل بکند و انسان به عدالت در این امور موظف نگردیده است و قرآنکریم هم به همین اشاره دارد، چنانکه میفرماید: «وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ»؛ «و نتوانید که همهی زنان را در دوستی برابر دارید و اگر چند جهد کنید به همه میل مکنید (که عدل در نفقه و قَسم به جای نیاورید) که این یکی را آویخته بمانید.»
با اینکه پیامبر صلیاللهعلیهوسلم به بهترین و شایستهترین صورت ممکن بین امهاتالمؤمنین عدالت میکرد؛ باز هم دعا کرده و میفرمود: «اللهم هذا فعلي فيما أملك، فلا تلمني فيما تملك ولا أملك» «پرودگارا این چیزی است که در توان من است؛ پس مرا دربارهی چیزی که در قدرت تو است و در توان من نیست، ملامت مکن».
چون دل انسان به اختیار الله متعال است و هرگونه که بخواهد آن را میگرداند و هیچ انسانی بر آن کنترل ندارد.
ـ چندهمسری علاجی است که اسلام آن را بنابر مشکلات و نقصانهای خانوادگی جایز قرار داده است.