مدخل: مرتکب کبیره به کسی گفته میشود که یکی از گناهان کبیره را انجام داده است و اختلاف نظر در خصوص ایمان مرتکب کبیره از اولین اختلافات میان مسلمانان بوده است، جایگاه مرتکب گناه کبیره در بسیاری از مکاتب اسلامی، بیش از اینکه بر گرفته از آموزههای دینی باشد، ناشی از نوع تفکر سیاسی جریاناتی بوده که در این زمینه اظهارنظر مینمودند، مرجئه نیز در پاک جلوهدادنِ هر به ظاهر مسلمانی تفریط نمودند و توجیهگر رفتار ستمکارانۀ حاکمان وقت بودند، در این بخش از مقاله میخواهیم در مورد مرتکب گناه کبیره از دیدگاه فرقۀ مرجئه و اهل سنت بحث کنیم.
دیدگاه مرجئه دربارۀ مرتکب گناه کبیره
از جمله اعتقاد آنان این است که اگر کسی ایمان داشته باشد (اقرار زبانی)، و گناهان کبیرهای مانند کشتن انسانها، زنا، دزدی، آتش زدن قرآن و کعبه را انجام دهد، ضرری به ایمان او نمیرسد و ایمانش مانند ایمان جبرئیل و میکائیل است.
با بررسی دیدگاه مرجئه دربارۀ مسئلۀ مرتکب گناه کبیره در مییابیم که آنان به سقوط عقوبت و مجازات از مرتکب گناه کبیره یقین دارند. آمدی این مطلب را در وقت ارائهی دیدگاه آنان در مورد این مسئله چنین توضیح میدهد: «بعضی از مرجئه معتقد هستند که مؤمن بر لغزشش، مستحق هیچ نوع عقاب و مجازات اصلی نمیگردد چه این مجازات فوری باشد و یا با تأخیر، همانطوری که با شرک به خداوند متعال و انجام طاعت و عبادت، کسی مستحق ثواب و اجر نمیشود؛ پس با وجود ایمان و ارتکاب گناه و معصیت، مستحق عقوبت و مجازات نمیشود، بعضی از مرجئه میگویند که بر لغزشهایش در آخرت مجازات نمیشود؛ بلکه او در دنیا با سرازیر شدن دردها، رنجها، مصائب و نقصانهای مالی، جانی و از بین رفتن ثمرات، مجازات میشود.
اندیشمندان این مکتب، برای توجیه عقاید خود، به آیاتی از قرآنکریم استناد مینمودند که میتوان به یک مورد اشاره کرد:
آیات سوم تا پنجم سورهی بقره اعلام مینماید: «الذين يؤمنون بالغيب ويقيمون الصلاة ومما رزقناهم ينفقون والذين يؤمنون بما أنزل إليك وما أنزل من قبلك وبالآخرة هم يوقنون أولئك على هدى من ربهم وأؤلئك هم المفلحون»؛ ترجمه: «آنانی که به غیب ایمان داشته، نماز را برپا نموده، انفاق مینمایند و به قرآن و دیگر کتب آسمانی و نیز به معاد ایمان داشته باشند، در جادۀ مستقیم هدایت بوده و رستگار خواهند شد». مرجئه از این آیات نتیجه گرفتهاند که در این آیات، از مرتکب نشدن گناه کبیره به عنوان شرطی برای رستگاری یاد نشده است، غافل از اینکه تمام اوصاف فوق، به عنوان ویژگیهای افراد با تقوا بیان شده که در آیهی دوم همان سوره، از آن یاد شده و ارتکاب گناه کبیره با تقوا سازگار نخواهد بود.
«این طرز تفکر اشتباه تا حدی دست افراد به ظاهر مسلمان را در ارتکاب گناه باز میگذارد که عملاً افراد میتوانند، تنها و تنها اسلام خود را اعلام نموده؛ سپس دست به هر جنایتی بزنند».
فرقۀ مرجئه در مشخص کردن گناهان اختلاف کردند، فرقهای از آنان قائل است که هر گناه، گناه کبیره است و فرقۀ دیگر معتقد است: گناهان بر دو قسم است: گناه صغیره و کبیره، مرجئه اجماع دارند که افعال خیر (حسنات) گناهان را چه صغیره باشد یا گناه کبیره از بین میبرند، آنان به این قول الله تبارک و تعالی که میفرماید: «إن الحسنات یذهبن السیئات»؛ ترجمه: «همانا نیکیها از بین میبرند بدیها را» استدلال میکنند، فرقۀ دیگر از مرجئه (عبیدیه) میگویند: به غیر از شرک هر گناهی باشد؛ حتماً بخشیده میشود و انسان وقتی بر توحید و یکتاپرستی بمیرد هر بدی و گناهی انجام داده باشد به او ضرری نمیرساند.
خلاصه اینکه این فرقه اجماع دارند بر اینکه گناهکاران مسلمان کامل الایماناند و کسب گناهان به آنان ضرری نمیرساند و گناهانشان بخشیده میشود و هیچ کسی را کافر نمیدانند مگر اینکه امت بر کافر بودنش اجماع کند و یا اینکه گفتهیشان دربارۀ توحید و یکتاپرستی مخالف با رأی و نظر امت باشد.