نویسنده: عبیدالله نیمروزی
سفر به بیشۀ شیران و فاتحان
کلیدواژهها: علامه ندوی، سفر، افغانستان، آسیا.
افرادی که به معنای واقعی در نهضت اسلامی تربیت شدهاند و احکام و آیین آن را به خوبی درک کردهاند، تقسیمات جغرافیایی امروزی برایشان معنا و اعتباری ندارد.
نه افغانیم و نی ترک و تتاریم چمن زادیم و از یک شاخساریم
تمیز رنگ و بو بر ما حرام است که ما پروردۀ یک نوبهاریم
یکی از سفرهای دعوی سید رحمهالله به افغانستان، کشوری که سرزمین فاتحان و شیران اسلام است و دارای یک سری خصوصیتهای منحصر به فردی که در سایر بلاد کمتر یافت میشود، صورت گرفته است.
خوانندگان گرامی!
یکی از امتیازات مطالب زیر این است که این سفرنامه به قلم مبارک علامه ندوی نوشته شده و برادر گرامی ما، جناب مولانا عبدالناصر امینی، آن را ترجمه کرده است. لذا، ما هم مطالب را بدون هیچ تغییری در اینجا ذکر میکنیم، تا همگان از معنویت و فیض این مطالب بهرهمند شوند.
این نوشته، سفرنامۀ حضرت امام سید ابوالحسن علی حسنی ندوی رحمهالله به کشور افغانستان، سرزمین مجاهدان نستوه و فاتحان بلند همت، است.
حضرت امام سید ابوالحسن ندوی رحمهالله در سال ۱۳۹۳هـ.ق (۱۹۷۳میلادی)، از این کشور اسلامی بازدید کردند. در آن زمان، حاکم افغانستان محمدظاهرشاه و متولی امور فکری و فرهنگی آن، پسر عمویش محمدداودخان بود.
حضرت سید رحمهالله وضعیت فکری و فرهنگی افغانستان را با دقت مورد بررسی قرار دادند و متوجه شدند که تهاجم فکری گستردهای در حال رویارویی با این کشور است. ایشان هشدار دادند که اگر علمای دین و داعیان به فکر رفع این مشکلات قبل از وقوع حوادث بزرگ نباشند، فاجعههای بزرگی رخ خواهد داد. متأسفانه، پیشبینی حضرت سید رحمهالله به واقعیت تبدیل شد و هنوز هم این مسئله ادامه دارد.
حضرت سید رحمهالله با توجه به ارتباطات فکری، فرهنگی و سیاسی بین هند و افغانستان و جایگاه ویژۀ افغانستان در اطلس سیاسی جهان اسلام، همیشه نسبت به قضایای این سرزمین حساس بودهاند. زمانی که خبر حملۀ روسها به افغانستان به ایشان رسید، از شدت ناراحتی و پریشانی تب شدیدی بر ایشان طاری شد و در بستر بیماری افتادند. ایشان، همانطوری که در سفرنامۀ خود ذکر کردهاند، از استعدادهای درخشان مردم افغانستان مطلع بودند و نسبت به خطرات موجود و آیندۀ این سرزمین، آگاهی کافی داشتند.
از اجداد بزرگوار حضرت امام، سیداحمد شهید بود که جهاد فی سبیل الله را احیا کرد و در پیشاور حکومت اسلامی تشکیل داد و به کابل سفر کرد. او تصمیم داشت در افغانستان، راه حکومت قدرتمند اسلامی را هموار سازد. حضرت مؤلف رحمهالله از وضعیت اخیر افغانستان بسیار ناراحت بوده و همواره آرزومند بود که جهاد افغانستان به ثمر بنشیند و مجاهدین متحد شوند و پرچم اسلام بر فراز کوههای هندوکش به اهتزاز درآید و دشمنان اسلام نتوانند به این سرزمین ظلم و جور کنند.
زمانی که امارت اسلامی افغانستان تشکیل شد، حضرت سید توصیه کرد که به بُعد علمی و فرهنگی توجه شود و نسل جوان را دریابند و دین را با حکمت و موعظۀ حسنه در دلهای مردم جای دهند. متأسفانه، به توصیههای ایشان چنانکه باید، توجه نشد و اکنون که ایشان از دنیا رحلت کردهاند، افغانستان زیر سلطۀ بیگانگان بسر میبرد. بنابراین، نیاز است که در کنار جهاد و مقاومت مسلحانه، نهضت و جهاد فکری، علمی و فرهنگی وسیع و فراگیری به راه بیفتد.
بر فرهیختگان و عالمان جوان، لازم است که بیدار شده و با غیرت و عزم جدید و برنامهریزی منظم، به تعلیم و تربیت نسل جدید همت گمارند. آنها باید از رهنمودهای حضرت علامه ندوی رحمهالله که در این نوشتار آمده و با وجود گذشت زمان، همچنان از تازگی برخوردارند، الهام بگیرند و با ورود به صحنه به شکلی انقلابی، موجبات تحول و دگرگونی نوینی را فراهم سازند. با مشورتهای منظم، برنامهریزی دقیق و مبتکرانه، استفاده از تجربیات دیگران، اتحاد و همبستگی و دعا و نیایش، میتوان در این مسیر حیاتبخش به پیش رفت و به نتایج شکوهمندی نایل شد.
در پایان، از عزیزان گرامی عبدالناصر امینی و محمدامین عثمانی که به ترجمۀ این اثر همت گماشتهاند، قدردانی میشود؛ جزاهم الله خیراً.
امیدوارم خوانندگان محترم نیز به ارزش این رهنمود گرانمایه و این نوشتۀ پرمغز آگاه باشند و خواندن آن را به دیگران توصیه کنند.
ادامه دارد…