علامه ابوزید در کتاب «خالد ابن ولید» مینگارد: «حضرت سیدنا خالد ابن ولید رضياللهعنه تسلط خود را بر «سواد عراق» وسعت بخشیده، شهامت و شجاعت بینظیر خود را به عربهای جزیره نشان داد و آنان را به زانو درآورد.»
بعد از مبارزات بیشمار، تصمیم گرفت به سرزمین فراض (مرز شام، عراق و جزیره) برود تا با تسلط بر آنها، پشت جبههها و سرزمینهای فتحشده را محکم کند و نقطهضعفی را باقی نگذارد.
این تصمیم او برای اطمینان خاطر و مقدمهچینیِ یک حمله به مرزهای ایران بود تا رقبۀ سرزمین اسلامی را بیشتر گسترش دهد.
تجمع مجاهدین جان بر کفِ اسلام در شهر فراض
امام کلاعی رحمهالله مینویسد: «در ماه مبارک رمضان، وقتی مسلمانان از افطار فارغ شده و در شهر فراض جمع شدند، دولت مستکبر و مغرور روم آگاه گردید و از این اقدام مسلمانان به خشم درآمد و به جنبوجوش افتاد.»
از سویی هم ایرانیانی که در برابر حضرت سیدنا خالد بن ولید رضیاللهعنه و مجاهدین اسلام شکستهای زیادی را متقبل شده بودند و از ایشان متنفر بودند، با رومیها یک دست شدند تا مسلمانان را از صحنۀ هستی محو کنند.
همچنان بسیاری از عربهای فراری و کسانیکه خویشاوندان خود را در جنگ با حضرت سیدنا خالد بن ولید رضياللهعنه از دست داده بودند، به منظور انتقام از او به کمک ایرانیان و رومیان شتافتند.
از این جهت، لشکر بسیار عظیمی از رومیها، ایرانیها و عربها تشکیل گردید که کسی را در جنگ حریف خود نمی دانستند.
روبرو شدن لشکر اسلام با سپاه کفر در نهر فرات
این دو لشکر به سوی همدیگر حرکت کردند و در دو طرف نهر فرات با هم مواجه شدند.
امام ابن کثیر رحمهالله میفرماید: «ثم ناهدوا خالدا فحالت الفرات بينهم فقالت الروم لخالد اعبر إلينا وقال خالد للروم بل اعبروا أنتم فعبرت الروم إليهم وذلك للنصف من ذي القعدة سنة ثنتي عشرة فاقتتلوا هنالك قتالا عظيما بليغا ثم هزم الله جموع الروم وتمكن المسلمون من اقتفائهم فقتل في هذه المعركة مائة ألف»؛ رومیان خطاب به خالد گفتند: ای خالد! بهطرف ما بیایید [و پس از استقرار، با ما وارد جنگ شوید.] حضرت سیدنا خالد ابن ولید رضياللهعنه [با قهرمانی، تیزهوشی و دوراندیشی خویش در این رابطه مصلحت را در این دید که مسلمانان را به خطر نیندازد؛ بنابراین] به رومیان گفت: «ما نمیآییم، شما بهسوی ما بیایید تا جنگ را آغاز کنیم.»
بعد از آن رومیان به مسلمانان گفتند که اگر از نهر فرات دور شوند، آنها خواهند آمد و در آنجا مستقر خواهند شد. حضرت سیدنا خالد ابن ولید رضياللهعنه در پاسخ به آنها فرمود: «نه، ما در جای خود میمانیم؛ اما شما پایینتر از ما، از نهر فرات عبور کنید.» رومیان نیز به ناچار، از نهر فرات عبور کردند و به همه دستور دادند تا هر گروه جداگانه بجنگد. بنابراین، لشکر روم در یکطرف، لشکر ایران در یک طرف دیگر و لشکر عربهای همپیمان با کفار به طرف دیگری رفتند.
بعد از آغاز جنگ، درگیری به شدت ادامه داشت و از هر طرف بالای مسلمانان حمله صورت میگرفت؛ بالاخره لشکر جرار اسلام توانست دشمن را شکست دهد و بیش از صدهزار سرباز و فرماندهان دشمن را به هلاکت برساند.
حضرت قعقاع ابن عمرو رحمهالله واقعهی فراض را در قالب شعر، اینگونه توصیف میکند:
لقينا بالفراض جموع روم …….. وفرس غمها طول السلام
بــــدنا جمــعــهم لما التقينا ……. وبيتنــا بــجمــع بني رزام
فما فتئت جنــود السلم حتى ……. رأيـنا القوم كالغنم السوام
ترجمه: (ما در شهر فراض با لشکر روم و اسبهای آنها که طولانیبودن و اسلام آنها را به غم نشانده بود روبهرو شدیم. هنگامیکه با آنها روبهرو شدیم، همهی آنها ضعیف و سست شدند و قرارگاه ما در جمع بنی رزام بود. همواره لشکریان اسلام پایدار هستند؛ حتی که ما اهالی مناطق عراق، ایران و روم را دیدیم که از ذلت و خواری همانند گوسفندان گشتهاند.)
پس از آن، حضرت سیدنا خالد بن ولید رضياللهعنه تا ده روز در فراض باقی ماند و بعد از آن دستور داد تا همه به شهر حیره برگردند.