سپاس خدای دو جهان را سزاست كه در كتاب با عظمت قرآن، شيوه تربيت انسان را، به عرصه بيان آورد و اصول هدايت، نيكی و اصلاح بشری را در احكام شرع مقدس اسلام آشكار كرد .
و سلام و درود بر آن سرور محبوب حضرت محمد (صلیاللهعلیهوسلم) كسي كه خداوند متعال او را برای تربيت كل جامعه انسانی برانگيخت و رسالتش بالاترين مراتب افتخار و عظمت و منتهای بزرگي و سروری را برای جامعه بشری به ارمغان آورد.
و سلام و درود بر ياران و ياوران پاك و وارسته اش، كسانی كه برای تمامی نسلهای بعد از خود الگوهای منحصر بفردی بودند كه شيوه بنای امت اسلام و تربيت انسان را به بشريت آموختند.
و سلام و درود بر كسانی كه طريق آنان را بر میگزينند و راه آنان را به نيكی مدام و پيوسته تا روز قيامت دنبال میكنند.
يكی از بزرگترين دست آوردهای اسلام برای بشريت آن بود كه قانونی شامل و فراگير عرضه كرد كه بر مبنای آن می توان جامعه و تمدن مطلوب بنا كرد و قواعد رشد و تكامل اجتماعی را به بهترين وجه متحقق ساخت.
آری دين اسلام دينی است كامل و جهانی كه خواستها و نيازهای جامعه بشری را در زمانهای مختلف پاسخگو بوده و در آينده نيز پاسخگو خواهد بود.
استفاده كامل از اين دين، زمانی ممكن است كه قوانين و مقررات آن، در ابعاد مختلف زندگی، در جامعه و خانواده، اجرا و پياده شوند.
اجرای اين قوانين زمانی ممكن است كه نخست، آشنايی كامل با اين قوانين حاصل شود.
اساس موضوع بحث ما در مورد دو واژه مقدس تعلیم وتربیت (آموزش وپرورش) که لازم ملزوم هم دیگر است میباشد، موضع که در تمام جوامع بشری از اهمیت خاصی بر خوردار بوده حتی قبيلهها و اجتماعهايی نيز که به تعليم کاری نداشتهاند، برای رفتار اجتماعی خود ناچار به ترسيم مرز شناخته شدهای بودند تا از آن فراتر نروند. در اجتماعهايی که به مسألهی تعليم نيز افزون بر تربيت نظر دارند، نياز بيشتری به موضوع تربيت احساس میشود، زيرا چگونگی بکارگيری علوم ومعارف نيز به آدابی نياز دارد.
يکی از اهداف تعليم و تربيت، به وجود آوردن شخصيتی ايدهآل و نمونه است. اين شخصيت بايد با پروردگارش در ارتباط باشد، برنامهی زندگیاش را از او بگيرد، برای اصلاح جامعهاش اقدام نمايد و مفاهيم حاکم بر جامعه را بر بنيانی مستحکم و راست بنا نهد. اين است رسالت معلّم و هدف از تعليم وتربيت. روشن است که تربيت بر پايههايی استوار است که از جامعهای به جامعه ديگر متفاوتاند. اگر پايههای تربيت در جوامع کمونيستی، بر اساس مادّيات، نفی معنويّات و قطع رابطهی دانش آموز با پروردگارش استوار است؛ و اگر ارکان تربيت در جوامع غربی، بر پايه سودجويی و بهرهکشی، خودخواهی و بيبند و باری شکل گرفته است، بدون ترديد پايه های تربيت در جوامع اسلامی بر اساس ايجاد عقيده سالم، احساسات و عواطف پاک و اخلاق والا استوار است که در رابطهی دانش آموز با پروردگار، معلم، همکلاسی، مدير مدرسه و خانوادهاش نمود پيدا میکند.اگر ما بخواهيم اين رنگ و بو را به زندگی ببخشيم، بر ما لازم است که برای پرورش مربّيان موفّق، در زمينه تعليم و تربيت اقدام نماييم. اين مربّی بايد حايز شرايط لازم باشد، تا بتواند نقش يک معلّم و مربّی شايسته و مفيد را ايفا کند.
ابتداء بطور مختصر اهمیت علم و تعلیم آن را بیان میکنیم، خداوند متعال علم وخواندن وقلم را گرامی داشته است ودر نخستین آیاتی که بر قلب نازنین پیامبرش محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوسلم) نازل کرده، به این امر اشاره کرده است. {اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (1) خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ (2) اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ (3) الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (4) عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ} [… علق/ 1 ـ 5} «بخوان به نام پروردگارت که آفريد، انسان را از علق (نطفه زالو مانند) آفريد، بخوان و پروردگارت بزرگوارتر است کسي که به قلم انسان را آموخت، انسان را چيزی آموخت که نميدانست. ورسولالله (صلیاللهعلیهوسلم) در مورد اهمیت علم وتعلیم آن میفرماید:« خَيركُم مَنْ تَعَلَّمَ القُرْآنَ وَعلَّمهُ» رواه البخاري . بهترين شما کسيست که قرآن را آموخته و آن را تعليم دهد. علم در اسلام شامل تمام علوم سودمند دینی یا دنیوی، نظری یاتجربی، فرض عین یا فرض کفایه و…. میشود، بشرطیکه این علوم در خدمت دین ودنیا باشد و پایههای تمدن وپیشرفت را بسازد وزندگی وانسانیت را ارج نهد وتفسیر نماید. در این باره جای دارد نقل قول زیبائی دانشمند و نویسنده بزرگ اسلام علامه سید ابوالحسن علی ندوی رحمهالله را نقل کنیم که میفرماید: تمام علوم وفنون را از هرکسی واز هرکجای دنیا کسب کنید اما بعنوان مواد خام وبا نیروگاه ایمان خود آن را تصفیه کنید ونا خالصیهای آن را دور بیندازید. احترام و اهميت خاصى است كه اسلام براى مساله” تعليم” و” تعلم” قائل شده است، تا آنجا كه مسلمانان را ملزم مى سازد كه همه در ميدان جنگ شركت نكنند، بلكه گروهى بمانند و معارف اسلام را بياموزند. يعنى جهاد با جهل همانند جهاد با دشمن بر آنها فرض است، و اهميت يكى كمتر از ديگرى نيست، بلكه تا مسلمانان در مساله جهاد با جهل، پيروز نشوند در جهاد با دشمن پيروز نخواهند شد، زيرا يك ملت جاهل همواره محكوم به شكست است.چنانچه ضرب المثل معروف است تا جهل وجود داشته باشد جاهل بر ما حکومت خواهد کرد.
ودر مورد مسئله تربیت باید گفت که تربیت را باید از خانواده وفرزندان تان شروع کنید ومهمترین نقش را در این راستای پدر ومادر ایفا میکنند. نقل است كه فرزندانتان را بر اساس سه خصلت تربيت نماييد: 1ـ دوست داشتن پيامبراکرم (صلیاللهعلیهوسلم)، 2ـ دوست داشتن اهل بيت وصحابه او 3ـ و تلاوت قرآن مجيد قطعاً فرزندانی که بر پايههای فوق، تربيت شوند خداوند متعال آنانرا به اوج عزت و عظمت نايل میگرداند.
وظيفه پدر و مادر در قبال تربيت فرزند، بسيار سنگين است؛ بايد آنان از هنگام تولد تا وقتیکه فرزند به سن بلوغ رسيده و روی پای خود میايستد مواظب او بوده و او را به بهترين روش تربيتی که رسول اکرم (صلیاللهعلیهوسلم) و بزرگان دين بيان فرمودهاند، تحت نظارت و کنترل خود تربيت کنند. خداوند متعال در اين مورد میفرمايد:
ترجمه: «ای مؤمنان! خود و اهل خود را از آتش (دوزخ) حفظ کنيد».منظور از نجات دادن خانواده و فرزندان از آتش جهنم، دور نمودن آنان از اعمالی است که سبب دخول آنان به جهنم میشود.
پدر و مادر با اخلاق و رفتار درست بايد الگوی عملی برای فرزند باشند. داستان زندگی رسول اکرم (صلیاللهعلیهوسلم) و صحابه و غزوههای آنحضرت (صلیاللهعلیهوسلم) را برای آنان تعريف نماييد. چنان که صحابه (رضياللهعنهم) میگفتند: ما داستان غزوات رسول اکرم (صلیاللهعلیهوسلم) را برای فرزندانمان تعريف میکرديم. پدر و مادر هر دو در تربيت فرزند نقش دارند، اما چون در دوران کودکی وابستگی فرزند به مادر بيشتر از پدر است؛ نقش مادر در تربيت فرزند، تأثير بيشتری دارد. اقبال به زنان مسلمان توصيه میکند که به دختر گرامی رسول اکرم (صلیاللهعلیهوسلم) تأسي نمايند تا مردانی همچون حسين در دامن خود، تربيت کنند:
مزرع تسليم را حاصل بتول … مادران را اسوه کامل بتول
آن ادب پرورده صبر و رضا … آسيا گردان و لب قرآن سرا
فطرت تو جذبه ها دارد بلند … چشم بنوش از اسوه زهرا بلند
تا حسيني شاخ تو برآورد … موسم پيشين به گلزار آورد
بنابر اين، مادران بايد نقش و تأثير خود را باور داشته باشند و در تربيت فرزندان عزيز خود از هيچ تلاشی دريغ نورزند.
کودک هر آنچه دارد از آغوش مادر است … گر زشت باشد و اگر نيک اختر است
خويی که از نخست کسی را بر سر نشست … او را هماره تا به دم مرگ بر سر است
در دفتر معلم و آموزگار نيست … آن تربيت که زاده دامان مادر است
رفتار مادر از پی سرمشق کودکان … بهتر از هر کتاب و ز هر گونه دفتر است
اگر تاريخ را ورق بزنيم میبينيم که مادران بزرگ و نيکوکار با دعا و توجهاتشان توانستند فرزندان بزرگی را به جامعه تحويل بدهند. شوقی میگويد: يتيم کسی نيست که پدر و مادرش مرده باشند و او را بی پناه و درمانده بر جای گذاشته باشند. بلکه يتيم واقعی کسی است که مادری بيتوجه و پدری سرگرم و مشغول به کار خود دارد.
حضرت علی (رضياللهعنه) توجه ويژهای به تعليم و تربيت فرزندانش حضرات حسن و حسين داشت و آستين همت را برای تعليم و تربيت آنان بالا زده بود و بدين موضوع، اهميت ويژهای ميداد و در اين راستا به خاطر رضای خدا ميكوشيد تا آنها را بر اساس رهنمودهای پيامبر اكرم (صلیاللهعلیهوسلم) و بر مبنای اطاعت و بندگی الله (جل جلاله) پرورش دهد. در پایان وخلاصه سخنانم دو چیز را برای شما در تعلیم وتربیت فرزندان توصیه میکنم.
۱ـ الگوسازی برای فرزندان:
اگر وجود الگوی نيك و نمونه، مهمترين مسأله در امر تربيت نباشد، حداقل يكی از مهمترين مسايل در زمينه تعليم و تربيت ميباشد و اين، ريشه در طبيعت و فطرت انسان دارد كه ميكوشد در زندگیاش، الگويی داشته باشد كه از او الگوبرداری نمايد. ابن خلدون میگويد: “تقليد و الگوبرداری كودك در سن پنج يا شش سالگی شدت مييابد و تا پايان دوران كودكی به صورت تدريجی و معتدلانهای استمرار میيابد”.
۲ـ مهر و عطوفت و نرمی در جريان تربيت:
اميرالمؤمنين علی (رضي الله عنه) به مهرورزی و بردباری آراسته بود و رفتاری نرم و محبتآميز با حسن و حسين (رضياللهعنهما) داشت و منزلت و جايگاه آنان در نزد پيامبر (صلیاللهعلیهوسلم) و فاطمة الزهرا (رضياللهعنها) را ميدانست.
در پایان از خواند منان مسألت دارم که همه من وشما را در راستای تربیت فرزندان صالح عالم دانشمند سالم توفیق عنایت فرماید.