خواهرانی که به فریضه امربهمعروف و نهیازمنکر اهتمام میورزند در واقع سهمی از آیه] كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ [{آل عمران: 110 } برای خودشان برگرفتهاند. در پرتو این آیه، معیار برتری این امت در امربهمعرف و نهیازمنکر است. اگر این امت، فریضه امربهمعروف را ترک کند، هیچ برتریای بر امتها و ادیان گذشته ندارد. در جوامعی که فریضه امربه معروف ادا نمیشود یا بدون حکمت و اصول و قواعد اجرا میشود، حرمتها از بین رفته است، بیحیایی و فحشا حاکم شده است، سرقت و ناامنی امانِ مردم را بریده است.
فعالیتهای دَعَوی و تبلیغی خواهران قدمتی به درازنای تاریخ اسلام دارد. حکایتهای آموزندهی حضرت سمیه و حضرت خدیجه رضیاللهتعالیعنهما در مسیر دعوت اسلام روشنتر از روز است. حکایت اسلامآوردنِ امیرالمؤمنین عمربن خطاب رضیاللهعنه را بارها شنیدهاید که تقدیرش با تلاوت قرآن و موضعگیری داعیانه و حکیمانهی خواهر بزرگوار و محترمش دگرگون میشود و کارنامهی پربرگ و پرباری از خود برای جهانیان به ارمغان میگذارد. علامه اقبال لاهوری رحمهالله با اشاره به همین داستان میسراید:
نمیدانی که سوز قرأت تو / دگرگون کرد تقدیر عمـر را
اللهتعالی به زنان چنین نعمت و موهبتی عطا کرده است که توانستهاند با دعوتی پرحکمت و تدبیر و شجاعت و سوزِ دل، سرنوشت بزرگترین دشمنان اسلام را تغییر دهند. بنابراین در شکوفایی و بهکاربستنِ موهبتهای الهی که به شما عنایت شده از هیچ کوششی دریغ نورزید.
جهاد از پایههای اساسی دین اسلام است. رسولالله (صلیاللهعلیهوسلم) از جهاد به «نوک قلهی اسلام» تعبیر کرده است. رسولالله (صلیاللهعلیهوسلم) در حدیثی اسلام را به یک ساختمان باشکوه تشبیه میکند. سپس ارکان/ستونهای آن را برمیشمارد و در پایان میفرماید: نقطی اوج و بالاترین برجِ آن ساختمان، جهاد است. یعنی عزت و شکوه و عظمت مسلمانان در گرو جهاد است.
دو نوع جهاد داریم: یکی همان جهادی که امروز مردان و زنان فلسطینی و شامات در سختترین شرایط ممکن انجام میدهند. جان و مال و زندگیشان را در طَبق اخلاص گذاشتهاند بازهم فریاد میزنند که «یا ربِّ، خُذْ مِنْ أمْوالِنا وَأوْلادِنا وَدِمائِنا ما یُرضِیْک عَنّا»؛ پروردگارا، از اموال و اولاد و خونهای ما آنقدر بگیر که تو را از ما خشنود کند. انگار به زبان حال میگویند:
تا خیال دوست در اسرار ماست / چاکـریِّ جانسپاری کارِ ماست
بر خط و فرمان او سر مینهیم / جانِ شیرین را گروگان میدهیم
نوع دیگر جهاد، جهادِ علمی، فکری و دَعَوی است. در قرآن کریم هرجا یادی از جهاد با شمشیر است، نامی از جهاد علمی و فکری و دعوی نیز هست. چنانکه اللهتعالی خطاب به رسولالله (صلیاللهعلیهوسلم) میفرماید: [وَجاهِدْهُم بِه جِهادًا کَبِیْرًا [.{الفرقان:52} به اتفاق همه مفسران مراد از ضمیر «بِه» در این آیه،« قرآن» است؛ یعنی با پیامهای قرآنی به مصاف کافران برو و با این کتاب مقدس، با آنان به جهادِ فکری و فرهنگی بپرداز.
این آیه در مکه مکرمه نازل شد. در مکه رسولالله (صلیاللهعلیهوسلم) و یارانش، مأمور به جنگ نظامی نبودند، جهادِ بزرگ آنان در مکه دعوت و تبلیغ بود. جهاد فکری و تبلیغی به وسیله پیامهای قرآنی را خدای متعال به این خاطر جهاد کبیر گفت که با قرآن و آموزههایش، نسلی مجاهد و جانبرکف تربیت میشود. جوانانی که امروزه در مقابل متکبرترین و ظالمترین رژیم دنیا ایستادهاند و شوکت او را درهم شکستهاند.
با جهاد علمی، فرهنگی و تبلیغی ارزشهای اخلاقی در جامعه رشد میکند. نهضتی علمی، فکری و معنوی پدید میآید و بهجای فتحِ جسمها، دلها فتح میشوند. در جهاد فکری و تبلیغی، ذهن و ضمیر انسانها تسخیر میشود. یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد.