اقلیت مهم دیگر و موجود در پارلمان کمیسیونهای دایمی است؛ در هر یک از این کمیسیونها چند نفر از اعضای پارلمان عضویت دارند و شمارشان براساس تعداد کرسیهای احزاب تعیین میشود. ساحۀ کاری هر کمیسیون مشخص است: بهطور مثال: کمیسیون دارایی، بازرگانی، کشاورزی و صحی. نام دایمی کمیسیون برای تفکیک کمیسیون دایمی و اصلی از کمیسیونهای مؤقتی است که برای مسائل پیش آمده تعیین و سپس منحل میشود. اعضای کمیسیون همیشگی و دایمی نیست، بلکه بسته به انتخابات تازه و تقسیم مجدد کرسیهای پارلمان، در ساختار کمیسیونها هم تغییر و تبدیل رخ میدهد و جابهجاییها صورت میگیرد. نمونۀ این کمیتهها کمیتههای برحال در هر یک از دو مجلس آمریکاست که رئیس هر کمیتهای عضو حزبی است که دارندۀ اکثریت کرسیهاست. کیستی اعضای کمیسیونها نیز براساس درصد آرا و کرسیهای هر یک از دو حزب از اعضای پارلمان مشخص میشود. در سایر کشورها این کمیتهها صورتهای دیگری به خود میگیرد. در کل، این کمیتهها در تمام کشورها قدرت و آزادی عمل بیشتری دارند. کار این کمیتهها بیشتر تحقیق و بررسی دربارۀ پروژۀ قوانین مربوط به حوزۀ تخصص خودشان است؛ بهعنوان نمونه: اگر پروژۀ قانونی مربوط به مسائل کشاورزی تقدیم پارلمان شود، بررسی این پروژه به کمیسیون کشاورزی محوّل خواهد شد. این کمیسیون نیز آن را مورد تحقیق و بررسی قرار میدهد و افراد مرتبط و دخیل در این مسئله را فرا میخواند. آنگاه دربارۀ قبول یا رد و یا تغییر نوعیت پروژه تصمیمگیری میکند. در صورت قبول یا ضرورت ایجاد اصلاحات در آن، پروژه را به پارلمان پیش میکند تا مورد بحث و بررسی قرار گیرد. باتوجه به این مطالب، به این نتیجه میرسیم که کمیتهها یا کمیسیونها تا چه اندازه در تعیین حدومرز محتوای قوانین دست باز دارند و میتوانند مؤثر واقع شوند؛ بههمینخاطر، برخی به کمیسیونهای مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا نام مجلس سوم دادهاند.
این کمیتهها جدا از قدرت بالا و فضای باز کاری، کارهای ناروایی هم انجام میدهد که میتواند امتیاز منفی برای آنها رقم بزند و لکۀ سیاهی در دامنشان قرار بدهد؛ بهعنوان مثال: اعضای کمیتهها قبل از تصمیمگیری دربارۀ موضوعی، برایشان مهم است که بدانند کدام جناح درخواست تصویب مثلاً این قانون را داشتهاند و کدام یک از جناحها با آن مخالف است. پس از آن، به سنجش و سبکوسنگین کردن دو طرف میپردازند؛ در پایان نیز به سود جناحی رأی خواهند داد که قویتر باشد یا منافع آنان را تأمین کند.
دهها مثال دیگر میتوان زد که پارلمان از اقلیت نمایندگی میکند نه از اکثریت. با این که در کشورهای مختلف سازوکار پارلمانها از همدیگر متفاوت است، اما همۀشان سروته یک کرباس و برآمده از یک تنبان هستند.