یکی از مقاصد و اهداف قرآن فراخواندن به تزکیۀ نفس بشری است؛ زیرا رستگاری انسان در دنیا و آخرت، جز به وسیلۀ تزکیه ممکن نیست؛ چنانچه خداوند متعال میفرماید: «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلحَ مَن زَکَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا»[الشمس:10-7]؛ ترجمه: «و سوگند به نفس آدمی و به آنکه او را ساخته و پرداخته است؛ سپس به او تبهکاری و تقوا را الهام نموده است، کسی کامیاب میگردد که نفس خود را پا کیزه نگه دارد و پرهیز کند و آن کسی ناکام میگردد که نفس خود را آلوده کند».
منظور این است که الله متعال در تخلیق نفس انسان، ماده و استعداد گناه و طاعت را گنجانده است؛ سپس به انسان اختیار و قدرت داده تا او با قصد و ارادۀ خود یکی از این دو را اختیار کند، راه معصیت یا راه طاعت. از روی همین اختیار، به او اجر و عقاب داده میشود و با این تفسیر، این شبهه که «وقتی گناه و طاعت در آفرینش انسان گذاشته شده است؛ پس او بر انجام آن مجبور است و در اینصورت نباید مستحق ثواب و عذاب باشد؛» برطرف میشود و کسیکه به اختیارِ خود طاعت خدا را بهجا آورد و ظاهر و باطن خود را پاک کرد، پیروز است و کسیکه نفس خود را باگناه و معصیت پرورش داد محروم میشود.
نقش قر آن در پیشرفت و تکامل انسان
پیروان ادیانِ تحریف شده، همه اتفاق دارند که انسان در گذشته بهتر از حال بوده؛ اما به تدریج گرفتار انحطاط شده است. آنان در این مورد مبالغه کردند؛ حتا معتقد بودند گذشتگان از نظر علمی و صنعتی نیز پیشرفتهتر بودند و فعلاً علم در حال ضعف و سقوط است و هیچ ترقی و پیشرفتی صورت نگرفته است؛! تا سه قرن پیش همین عقیده حاکم بود؛ اما ناگهان نیروی علم بر این حدس و گمان، خط بطلان کشید و این توهمات و خیالات را به کلی بیارزش ساخته و ثابت نمود که نوع بشر در حال پیشرفت علمی و تکامل تدریجی و اوجگرفتن به سوی کمال است و این پیشرفت، نتیجه و اثر طبیعی و ضروری قانون تکامل است، تا جاییکه نبرد سختی بین پیروان ادیان و طرفداران علم و معرفت آغاز گردید که در نتیجه، علم پیروز میدان گردید و کلیساها افیون ملتها خوانده شد و فاقد اعتبار گردید؛ اما اسلام بر خلاف ادیان دیگر، برای علم اهمیت قایل بوده و هزار سال قبل از نظریهپردازی اروپا قانون تکامل انسان را پایهگذاری کرد؛ چنانچه قر آن میفرماید: «وَمَا أوتیتُم مِّن العلمِ إلا قَلیلًا»[الاسراء:85]؛ ترجمه: «از علم جز مقدار کمی به شما داده نشده است.» «قُل رَّبِّ زِدْنِي عِلمًا»[طه:6]؛ «بگو پروردگارا، بر علم من بیفزا».
بر اساس آیات یادشده، علم، پدیدهای است که از دید انسان پنهان است و باید برای دستیابی به آن در آینده تلاش کرد. مسلمانان، اول به علم و صنعت روی آوردند و راه پیشرفت را برگزیدند و به اکتشافات علمی و صنعتی دست یافتند و اینگونه به علم و تکامل اهمیت داده و عملاً این حقیقت را به اثبات رساندند و اگر مانند پیروان ادیان تحریفشده به سقوط و تنزل علمی-انسانی معتقد میبودند، برای ملتی مانند عرب، آن ترقی و پیشرفت چشمگیر در چند سال معدود، بسیار سخت و مشکل بود؛ زیرا پیشرفت نیاز به ایمان به تکامل و ترقی دارد.