مطلعشدن حضرت خالد رضياللهعنه از سپاه عظیم ایران
حضرت خالد رضياللهعنه بعد از فتح مناطق مختلف عراق، جهت استراحت لشکر خویش، به منطقهای بهنام «المثنی» اردو زده بود، ایشان در همین منطقه از لشکر جدید ایران مطلع شد.
ایشان به محض احتیاط، حضرت سوید ابن مقرن رحمهاللهتعالی را به عنوان محافظ از مناطق فتحشده گماشت و سپس لشکر خویش را به سه دسته تقسیم کرد که در رأس دستۀ اول حضرت «بسر بن ابی رهم جهنی»، در رأس دستۀ دوم حضرت «سعید ابن مره» و در رأس دستۀ سوم خود حضرت خالد رضياللهعنهوعنهم بهعنوان فرمانده تعیین شدند.
حضرت خالد رضياللهعنه خود با گروهش به جلو رفت و دو گروه دیگر را پشت جبهه به کمین گذاشت.
دقیقاً در ماه صفر سال دوازدهم هجری بود که دو لشکر اسلام و کفر به هم آمیخت، جنگ به جایی رسید که صبر و تحمل از هر دو لشکر دشوار و طاقتفرسا شد و حضرت خالد رضياللهعنه به شدت نیاز به کمک داشت و در انتظار دو گروه دیگر که جهت کمین پشت جبهه بودند، نشسته بود، لحظۀ بسیار حساس و سختی بود که ناگهان دو گروه دیگر از سپاه اسلام ظاهر گشتند و از دو طرف به دشمن حمله نمودند و همه را از پای درآوردند و سرانجام نتیجۀ این جنگ بزرگ نیز به نفع مسلمانان به پایان رسید.
سپاه حضرت خالد رضياللهعنه بهسوی «ألیس»
هنگامیکه لشکر اسلام لشکر کفر را شکست داد، بسیاری از عربهای عراق و مسیحیان و اعراب در این جنگ کشته شدند، این امر باعث شد که عربها کینهی جدیدی را نسبت به مسلمانان در دل بپرورانند که در نتیجه، سبب جنگ جدیدی بهنام «ألیس» شد.
در این جنگ نصارای عرب با ایرانیان متحد شدند و فرماندهی این لشکر به عهدۀ شخصی مسیحی بهنام «عبدالأسود عجلی» بود، پسر این شخص در جنگ «ولجه» کشته شده بود.
حضرت خالد رضياللهعنه نیز خویش را برای این جنگ آماده ساخت و جهت حمله به قرارگاه آنان بهنام «ألیس» شتافت، آنها تازه، سفرۀ غذا را پهن کرده بودند و به لشکر حضرت خالد رضياللهعنه توجهی نکردند، ایشان با لشکر و با شوکت خویش چنان حملهای نمود که همه را تارومار نمود؛ چنانچه میگویند: در این جنگ حدود «هفتادهزار» جنگجوی دشمن به درک واصل شد؛ سپس خود ایشان با مجاهدین اسلام بر سر سفره نشسته و آن غذای لذیذ را نوش جان نمودند.
حضرت خالد رضياللهعنه از این جنگ غنایم، اسیران و منافع بیشماری حاصل نمود، فیء و اسراء را به دست شخصی بهنام «جندلان عجلی» داد و به مدینه رساند.
حضرت خالد رضياللهعنه به این شکل لشکر عظیم پادشاه ایران را از پای درآورد و به زانو نشاند، همانطوریکه واضح و هویدا است لشکر مسلمانان نسبت به لشکر کفار، از نظر اسلحه و مهمات ضعیفتر بودند؛ ولی چنان ایمان قوی و راسخی داشتند که در همۀ میادین، دشمن را شکست دادند.