حضرت علی (رضیاللهعنه) بناء برقول مشهور وصحیح، ده سال قبل از بعثت به دنیا آمد، ابن سعد می گوید: علی (رضیاللهعنه) درقرن ششم میلادی، سی سال بعد از عام الفیل، پس ازگذشت دوازده شب ازماه رجب به دنیا آمد.
حاکم در شرح حال حکیم بن حزام می گوید: بنابر اخبارمتواتر، فاطمه بنت اسد امیر المؤمنین علی را داخل کعبه به دنیا آورد. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغة نوشته است. در باره ی محل تولد علی اختلاف نظر وجود دارد. بسیاری از شیعیان معتقدند که وی درکعبه متولد شده، ولی محدثان این را قبول ندارند ومی گویند: مولود کعبه حکیم بن حزام بن خویلد بن اسدبن عبدالعزیز بن قصی است.
علی(رضیاللهعنه) تحت کفالت رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم)
طبری در«تاریخ الأمم والملوک» به نقل از مجاهد می گوید: یکی از نعتها خداوند واراده ی خیری که نسبت به علی (رضیاللهعنه) داشت، کفالت وسرپرستی پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) بروی بود. سبب ظاهری آن این بود که قریش بابحران اقتصادی شدیدی مواجه شدندوابوطالب مردی عیالمند بود. رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) به عمویش عباس که از سایر بنی هاشم دارایی بیشتری داشت گفت: بردارت ابوطالب مردی عیالمند است ومی بینی که مردم چگونه با مشکل مواجه شده اند. بیا نزد او برویم وبار او را سبک کنیم. من یکی از فرزندانش را نزد خود می برم وتوهم یکی از آنها را پیش خود ببر! عباس با پیشنهاد پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) موافقت کرد؛ بنابر این نزد ابوطالب رفتند واز اوخواستند کفالت فرزندانش را تا رفع بحران به آنها بسپارد ابوطالب گفت: عقیل را برای من بگذارید وهرکدام را می خواهید ببرید، آنگاه رسول خدا(صلیاللهعلیهوسلم) علی راوعباس جعفر (رضیاللهعنهما) را به خانه های خود بردند. علی(رضیاللهعنه) تا زمان بعثت پیامبر (رضیاللهعنه) نزد وی بود وبه رسالت وی ایمان آورد. جعفر (رضیاللهعنه) نیز نزد عباس ماند تا آنکه مسلمان شد واز او بی نیاز گشت.
داستان مسلمان شدن حضرت علی (رضیاللهعنه)
ابن اسحاق میگوید: روزی رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) وهمسرش خدیجه (رضیاللهعنها) مشغول نماز بودند که علی (رضیاللهعنه) وارد شد، واز پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) پرسید این چه عملی است؟ رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) فرمود: این همان دین برگزیده ای خداست که پیامبران خود را برای ابلاغ آن فرستاده است، من تو را به پرستش خدای یگانه که هیچ شریک ندارد فرا میخوانم واز تو میخواهم که به لات وعزی کفر ورزی علی (رضیاللهعنه) گفت: این چیزی است که تا هنوز نشنیدهام. من بدون مشورت ابوطالب نمیتوانم تصمیم بگیرم . رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) که نمی خواست قبل از دعوت عمومی، رازش آشکار گردد، به علی (رضیاللهعنه) گفت: اگر تو ایمان نمیآوری پس این رازها را پنهان نگه دار!.
حضرت علی (رضیاللهعنه) آن شب را پشت سر گذاشت، خداوند در قلبش حقانیت اسلام را القا نمود، صبح روز بعد اول وقت نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) حاضر شد واسلام خود را عرضه نمود. از آن پس درخفا وپنهانی ودور ازچشم ابوطالب به همراه رسول خدا (صلیاللهعلیهوسلم) می رفت(وبا او نماز می خواند) واسلام خود را بنابر رهنمایی پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) آشکار نساخت.
روایت صحیحتر که مورد تأیید اکثر راویان است آن است که پس از خدیجه نخستین کسی که به رسول خدا(صلیاللهعلیهوسلم) ایمان آورد وبا اونماز گزارد، علی بود. زیدبن ارقم می گوید: نخستین کسی که با پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) به اسلام گرایید، علی (رضیاللهعنه) بود. ابن عباس(رضیاللهعنه)می گوید: نخستین مسلمان بعد از خدیجه، علی(رضیاللهعنه) بود. محمد بن عبدالحمن بن زراده می گوید: علی (رضیاللهعنه) در سن نه سالگی اسلام آورد. مجاهد می گوید: نخستین کسی که نماز خواند علی بود. وی در آن هنگام ده ساله بود . حسن بن زید می گوید: علی (رضیاللهعنه) بت نپرستید؛ زیرا کودکی خرد سال بود.
قراین وشواهد وطبیعت اشیاء همین چیز را تقاضا می کند؛ زیرا علی (رضیاللهعنه) در آغوش پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) .در محیط اسلامی نبوی ودر خانه ی دعوتگری پرورش یافت که مسئولیت رساندن پیام الهی به همه ی جهانیان به عهده او سپرده شده بود. متأثر شدن از چنین محیط (درصورتی که مانع قوی وانحراف ازفطرت صحیح وجود نداشته باشد) امری طبیعی وموافق فطرت بشری است. برخی از محققان وپژوهشگران بین روایات مختلف در باره ی نخستین مسلمان، اینگونه تطبیق داده اند که پیشگامان اسلام، از میان زنان واهل بیت، ام المؤمنین خدیجه (رضیاللهعنها). از مردان ابوبکر (صلیاللهعلیهوسلم) واز کودکان علی (رضیاللهعنه) بودند. الله اعلم.
برخی ازمؤرخان گفته اند که ابوطالب به علی (رضیاللهعنه) گفت: پسرجان: این چه دینی است پیروآن شده ای؟ علی (رضیاللهعنه) پاسخ داد” پدرجان! به خدا ورسولش ایمان آورده ام واز او پیروی کردم. به گمان آنان ابوطالب به حضرت علی گفت: ای فرزند! بدان که او تورا جز به سوی خیر ونکویی فرانمی خواند، پس خدمت او را لازم بگیر. علی (رضیاللهعنه) کسانی را که برای جستجوی حق وتحقیق در باره اسلام به مکه می آمدند کمک می کرد وبه محضر پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) رهنمون می شد. او دارای فراست وذکاوت ویژه ای بود که خاصه بنی هاشم بود.
بزرگترین افتخار
حضرت علی (رضیاللهعنه) می گوید: روزی همراه؛ پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) له صحن کعبه رفتم، رسول الله (صلیاللهعلیهوسلم) خواست تا تمثال های را که مشرکان بربالای بام کعبه نصب کرده بودند، فروریزد، لذا به من امرکرد، تا بنشینم. آنگاه پایش رابرپایش زیرشانه ام گذاشت تابالا رود. من چون خواستم بلند شوم، ولی نتوانستم. چون ناتوانی مرا احساس کرد پائین آمد وخود را برزمین نشست ومرا برشانه هایش سوار کرد وسپس بلند شد، من احساس کردم که دارم به افق آسمان می رسم، آنگاه بر بالای بام کعبه بالارفتم وتمثال را که بامس یاروی، نصب ومحکم شده بود، از جای کندم وبه دستور پیامبر (صلیاللهعلیهوسلم) برزمین انداختم تمثال همانند شیشه خردشد، سپس فرود آمدم وبه همراه آن حضرت(صلیاللهعلیهوسلم) باسرعت ازآنجا دور شدیم وپشت دیوار خانه ها پنهان شدیم تا کسی از کفار متوجه کار ما نشود.