نویسنده: شکران احمدی
اتحاد و همبستگی؛ راهی برای عزت
در میان قاموسها گلواژهای که در رأس برترینها قرار دارد و بسیار جذاب، دلگشا و زیبا است؛ واژه «وحدت» و «اتحاد» است. اتحاد، به مثابۀ نخ تسبیحی است که مهرهها را کنار هم نگه میدارد و ارتباط منظمی بین آنها برقرار میسازد و آنها را از پراکندگی و دورافتادگی و گمشدن حفظ میکند؛ اگر آن نخ پاره شود، انسجام مهرهها گسسته شده و هر کدام به جایی خواهد افتاد.
وحدت، عامل مهم حرکتبخش برای انقلابها بوده و انسانها را در گذر پیشرفت بهسوی پیروزیها، از دستاندازها و گردنههای صعبالعبور، عبور میدهد، به ناتوانیها توان بخشیده و دشواریها را آسان میکند و ناممکنها را ممکن میسازد.
مفهومشناسی وحدت و همبستگی
وحدت در لغت به معنای «یکی بودن» است که از آن به «واحد» تعبیر میکنند، ولی اتحاد در اصطلاح آن است که: دو امر دارای نقاط متفاوت، جنبههای مشترک خود را تقویت کنند و از این جهت خود را هرچه بیشتر به یکدیگر نزدیک کنند و بهتعبیر دقیق علمی، اتحاد یعنی تقویت «مابهالاشتراک» در عین «حفظ مابهالامتیاز».
اهمیت اتحاد و همبستگی در اسلام
وحدت و همفکری یکی از مواردی است که تداوم ملتها به آن بستگی دارد و به همین دلیل، تمامی ملتها به وحدت و همبستگی اهمیت قایل شدهاند و برای حفظ این امر عظیم برخی امور را در فرهنگ خود مقدس و مهم شمرده و آنها را محور همبستگی خود قرار دادهاند.
در این خصوص دین مبین اسلام نیز از سایر ادیان مستثنا نبوده و اهمیت خاصی برای این موضوع قایل شده است. قرآن کریم بر این نکته تاکید کرده است که وحدت، مایۀ استواری و نیرومندی است و اختلاف موجب شکست و سستی و از دست دادن قوت و قدرت میگردد.
خداوند در قرآنکریم در مقام بحث از جنگ بدر که در جریان آن تعداد مسلمانان کمتر از یک سوم مشرکان بود و توشه و سلاح و آمادگی کمتری داشتند؛ اما سرانجام پیروزی از آن مسلمانان گشت، میفرماید: «و فرمان خداوند و پیامبرش را اطاعت نمایید و نزاع نکنید که سست شوید و قدرت و شوکت شما از بین برود و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است». [انفال: 46].
قوانین، شرایع و آداب اسلام، فرد را جزء گسستناپذیری از وجود هستی جامعه و امت و اندام متصل و پیوسته به پیکر آن میداند که چه بخواهد و چه نخواهد بهرۀ غذایی، رشد، نمو و احساس خویش را از طریق آن پیکرِ کل میگیرد و در هر چه بدان برسد سهیم است. خطاب الهی این وضع را مقرر داشته و امر و نهی را تنها متوجه فرد ننموده است؛ بلکه کل جامعه را مورد تأدیب و ارشاد و راهنمایی قرار داده است. فرد از دروسی که به جامعه داده میشود سهم تعلیمی خود را میگیرد و پند و نصیحت خویش را میابد. سیاق تشریع و قانونگذاری در قرآن و سنّت بدین منوال است: «یاأیها الذین آمنوا ارکعوا واسجدوا واعبدوا ربکم وافعلوا الخیر لعلکم تفلحون» [حج: 78]؛ (ای کسانی که ایمان آوردهاید! (برای آفریدگار خویش) رکوع و سجده کنید و پروردگار خود را پرستش نمایید و کارهای نیک انجام دهید، تا رستگار شوید.)
خداوند مسلمانان را از اختلاف و تفرقه در دین و گروهگروه شدن که همدیگر را لعنت و نفرین کنند و با هم سخت دشمنی ورزند، همانگونه که پیشینیان و پیروان ادیان دیگر میکردند، برحذر داشته است: «ولاتکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا من بعد ما جآءهم البینات واولئک لهم عذاب عظیم» [آل عمران: 105]؛ (و مانند کسانی نشوید که پراکنده شدند و اختلاف ورزیدند پس از آن که نشانههای روشن به آنها رسید، و ایشان را عذاب بزرگی است.)
بیگمان بههمپیوستن دلها و یکی شدن احساسها و عواطف و داشتن راه و اهداف واحد، یکی از بارزترین نشانههای تعلیمات اسلامی و لازمترین خصلت و خوی مسلمانان مخلص است. بدونشک صفوف بههمپیوسته و متحد و اتفاق کلمه و وحدت در سخن، استوارترین پایه و ارکان بقای امت اسلامی و ضامن بقای دولت آن و پیروزی رسالت و وظایف آن میباشند. اگر کلمة توحید «لا اله الا الله» دروازۀ ورود به اسلام است. وحدت کلمه و اتحاد و اتفاق رمز بقای در آن است.
دو اصل نیروی اجتماعی مسلمانان، تقوا و اتحاد
علامه مفتی محمد شفیع عثمانی حفظهالله ذیل آیۀ شماره 102 و 103 سورۀ آل عمران میفرماید: «در نخستین آیه، اصل اول و در آیۀ دوم، اصل دوم بیان شده است. اصل اول که آیۀ «یاأیها الذین آمنوا اتقوا الله حق تقاته» به آن اشاره نموده تقوا (ترس از خدا) است؛ یعنی از چیزهای ناپسندیدۀ خداوند چنانکه حق اوست کاملاً اجتناب نمایید. اصل دوم در آیۀ دوم: «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا» به گونهای بسیار بلیغ و حکیمانه نخست قانون ارتباط دستهجمعی و نسخۀ کیمیای یکپارچگی انسانها را بیان فرموده و سپس به اتحاد دستور میدهد و از هرگونه تشتت و تقرقه برحذر میدارد. اتحاد و همبستگی، اصلی است که همۀ مردم جهان نسبت به آن اذعان داشته و آن را محترم میشمارند؛ اصلی است که با همۀ مذاهب و ملل و فِرق سازگاری دارد.»
امروز ملت اسلام در اثر عدمتوجه به این اصل طلایی قرآنی، شکار تشتت و افتراق شده است؛ لذا خداوند جلجلاله در آیة مذکورِ قرآنکریم برای محو و نابودی این مرض صعبالعلاج، نسخههای کیمیایی تجویز کرده و میفرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا» (و همگی به رشتۀ [ناگسستنی قرآن] خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.)
محوریت اسلام در اتحاد همۀ اقشار جامعه
در اینجا پیش از همه، دانستن این نکته لازم است که برای انسجام و وحدت، تعیین مرکزی خاص، ضروری است و طرق ملل در تعیین آن مختلف است. در جایی، رشتۀ نسب و نژاد، مرکز وحدت پنداشته میشود. و در جایی وحدت زبانی و وطنی، مرکز وحدت قرار داده میشود. قرآن کریم همۀ اینها را کنار گذاشته تنها مرکز وحدت، حبلالله (قرآن کریم) یعنی نظام محکم ارسالی خداوند را قرار داده و قاطعانه حکم کرده است که مؤمنی که به حبلالله وابسته است، یک ملت است و کافر که به این حبل متین وابسته نیست، ملت دیگری است. وحدتهای جغرافیایی هرگز قابلیت آن را ندارد که مرکز وحدت قرار داده شود؛ زیرا آنها عموماً امور غیراختیاری میباشند و هیچکسی نمیتواند آنها را با سعی و تلاش خود به دست بیاورد. کسی که سیاهپوست است نمیتواند سرخپوست شود و کسی که قریشی است نمیتواند تمیمی باشد و شخصی که هندی است نمیتواند عرب قرار گیرد.
بنابراین، این وحدتها در دایرۀ محدودی میتواند انجام گیرد. دایرۀ آنها هیچگاه و در هیچجایی نمیتواند تمام انسانیت را در وسعت خود جا داده و برای جمعنمودن کل جهان بر یک محور مدعی باشد؛ بنابراین، قرآن حبلالله را مرکز وحدت قرار داد که برگزیدن آن امری است اختیاری. هرکس چه شرقی باشد و چه غربی، چه سیاهپوست و سرخپوست و چه عرب و چه عجم میتواند مرکز صحیح وحدت را اختیار نماید.
امروز متأسفانه توطئههای عمیق اروپاییان که صدها سال است برای از همپاشاندن وحدت اسلامی در تلاشاند در بین مدعیان اسلام پیروز شده است. اکنون وحدت امت مسلمان به عربی، مصری، سندی و هندی منقسم و از همگسیخته شده است که این خود پدیدهای شوم و نامیمون است و میبایست برای نجات از آن چارهای اندیشید.
راهکارها
- اولین و مهمترین راهکار برای رسیدن به یک جامعۀ آرمانی همراه با اتحاد و همبستگی، ارزشدادن امت اسلامی به جایگاه و اهمیت این مؤلفه در منابع اسلامی است.
- دومین عامل برای تقویت عنصر همبستگی و اتحاد در بین صفوف مسلمین، توجهکردن به عواقب هولناک دنیوی و اخروی اختلاف و درگیری است.
- از جمله دستورات زیبای خداوند متعال در قرآنمجید سفارش به اتحاد و همبستگی در بین مسلمین میباشد. خداوند متعال به کسانیکه از فرمان الهی سر باز میزنند و دامن جامعه را درگیر اختلاف و پراکندگی میکنند وعدة عذاب میدهد.
- از جمله عواقب اختلاف و پراکندگی، سستی، ضعف و شکست در برابر دشمن است.
خلاصۀ سخن
بر اندیشمندان و صاحبنظران پوشیده نیست که هجوم دردها و مصائب بر مسلمانان جهان بیشتر زایدۀ تفرقه و جنگهای داخلی است؛ وگرنه از نظر جمعیت و قدرت مادی در هیچعصری مسلمانان از چنین نیرویی برخوردار نبودهاند. اگر دقت شود عوامل تفرقه و تشتت در امت اسلامی بر اثر غفلت از خدا و آخرت، هوس بیمهار مال، دولت، عزت و جاه بهوجود آمده و همانند ملل کفر گریبانگیر مسلمانان شده است و هرازگاهی بصورت تنشهای سیاسی و رقابتهای تجارتی و صنعتی، کشمکش برای کسب مقام و منصب بروز میکند و جامعۀ یکپارچه را متلاشی میسازد و گاهی در قالب نظریات دینی و نظامهای گوناگون، اسباب استهزا و اهانت مسلمانان را فراهم میسازد.
شایسته و حق این است که همۀ ما هدف واحد را درنظر بگیریم و همانند صحابه و تابعین با وجود اختلافنظر در مسائل اجتهادی، مبارزه با کفر والحاد را درپیش گیریم و جنبشهای مختلف اسلامی در صف واحد بر ضد کفر و بیدینی همانند دژ مستحکم استقرار یابند؛ زیرا قبل از آنکه به اقوام و مذاهب منتسب شویم، انسان هستیم و در انسانیت مسلمانیم و باید از این موارد اشتراکی تقدیر شود که حفظ اتحاد و همبستگی بهترین تقدیر و سپاس است، ضمن آنکه موجب رضایت پروردگار عالم نیز میگردد.