نویسنده: عبدالحی لیان

نیازسنجی دینی انسان در پرتو تعالیم اسلام

بخش سیزدهم

بینش‌های دینی مؤثر در موفقیت انسان
بنابراین ای انسان، تو خالقی داری که خلقت تو را نیکو ساخت، گرامی‌ات داشت و تو را جانشین خود در زمین قرار داد تا به عالی‌ترین و شریف‌ترین اهداف دست یابی.
عقل سلیم نمی‌تواند بپذیرد که این جزئیات دقیق و میکروسکوپی، در زمانی که این آیات نازل شده‌اند، از کسی جز خالق انسان صادر شده باشد؛ خالقی که خود، از انسان نسبت به خودش داناتر و بر شناساندن انسان به خودش تواناتر است؛ بلکه انسان، خود را جز به وسیلۀ او نمی‌شناسد. به همین دلیل، بزرگ‌ترین مشکل انسان در جهلش، نادانی نسبت به حقیقت خویش است: وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ”[1] ترجمه: «و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند، و خدا هم آنان را دچار خود فراموشی کرد».
جایگاه انسان در میان ساکنان زمین
خداوند متعال می‌فرماید: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ * وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ * قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ * قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ * وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ”[2] ترجمه: «و (یاد کن) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی قرار خواهم داد. گفتند: آیا کسی را در آن قرار می‌دهی که فساد به راه می‌اندازد و خون‌ها را می‌ریزد؟ در حالی‌که ما خود با ستایش تو، تسبیح تو می‌گوییم و تو را تقدیس می‌کنیم. (خداوند) گفت: من چیزهائی می‌دانم که شما نمی‌دانید. و خدا همۀ نام‌ها را به آدم آموخت، سپس آن‌ها را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید، نام این‌ها را به من خبر دهید. گفتند: تو منزّهی! ما را دانشی جز آنچه تو خود به ما آموخته‌ای، نیست. بی‌گمان تو خود دانای فرزانه هستی. (خداوند) گفت: ای آدم! آنان را به نام‌های‌شان باخبر گردان. و هنگامی که آدم، فرشتگان را به نام‌های‌شان باخبر گرداند، (خداوند) گفت: مگر به شما نگفتم که من غیب آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و آنچه را آشکار می‌سازید و آنچه را پنهان می‌دارید، می‌دانم؟ و (یاد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: آدم را سجده کنید! همگی سجده کردند، مگر ابلیس که سر باز زد و تکبّر کرد و از زمرۀ کافران گشت».
برخی نکات مستفاد از این آیات
– اهمیت بخشیدن به بشر در جمع برگزیدگان (ملأ اعلی) پیش از آفرینش.
– جانشینی آدم و نسل او در زمین، پس از وجود مخلوقات دیگر در آن (مانند جن که پیش از انسان در زمین ساکن بودند).
– محول کردن مأموریت آبادانی زمین به آدم و فرزندانش.
– آشکار ساختن فضیلت انسان به سبب علمی که خدا به او داده و کرامتی که به او بخشیده است.
– آگاه کردن انسان از دشمن متجاوزش (ابلیس).
– آماده‌سازی و تجربۀ آموختن انسان پیش از هبوط به زمین.[3]
خلافت و جانشینی انسان در زمین، بر پایه‌های محکم و استوار بنا شده است. هدف از این خلافت، غلبه و رقابت با حیوانات زمین نیست، بلکه شأن آن بسیار بالاتر از این‌هاست. و انسان حاصل تلاش خود در این زمین را در مرحلۀ پس از حیات دنیوی خود درو خواهد کرد.
مبحث دوم: پس از زندگی دنیا
تمدن عظیمی که انسان بنا کرده و جامعۀ بزرگی که زمین را با آن پُر ساخته است، با مسائل عظیمی درآمیخته است که هرگز در این زندگی دنیا به دست بشر حل و فصل نخواهد شد. بلکه ضروری است که این مسائل در یک صحنۀ دیگر، با قسط و عدل میان آن‌ها فیصله یابد.
این صحنه باید جایی باشد که زمام امور در دست هیچ فرد یا گروهی از انسان‌ها نباشد؛ زیرا اگر چنین باشد، شرایط دوباره به همان وضعی بازمی‌گردد که در زندگی دنیای‌شان بود. بلکه زمام امور تنها باید در دست خالق و مالک آن‌ها باشد؛ همان کسی‌که آنان را به دنیا آورده است تا به حق میان آن‌ها داوری کند: «الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ.»[4]؛ ترجمه: پادشاهی، در آن روز از آن خدا است، در میان آنان داوری می‌کند.
مسئولیت انسان و لزوم داوری الهی
انسان در برابر رفتارها، موضع‌گیری‌های اختیاری و نتایج حاصل از آن‌ها، مسئول است: «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا.»[5]؛ ترجمه: و از چیزی پیروی مکن که از آن بی‌خبری. چرا که گوش و چشم و دل، همه از آن‌ها پرسش خواهد شد (و در پیشگاه خدا باید پاسخ‌گو باشند).
همچنین، انسان‌ها در زندگی دنیا تا حدی به یکدیگر ظلم کرده و با هم خصومت ورزیده‌اند که محال است خالق و تدبیرگر امورشان، میان آن‌ها فیصله نکند. خداوند متعال می‌فرماید: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ”[6] ترجمه: «بی‌گمان کسانی‌که ایمان آوردند، و کسانی‌که یهودی شدند، و صابئان، و ترسایان (مسیحیان)، و زرتشتیان، و کسانی‌که شرک ورزیدند، خداوند در روز قیامت میان آنان داوری خواهد کرد؛ زیرا خداوند بر هر چیزی گواه است».
خداوند، خالق همۀ مردم، در این آیه خبر داده است که تمام گروه‌های زمینی؛ از مؤمنان، اهل کتاب (یهود، نصاری و صابئین)، مجوسیان و مشرکان، همگی را در روز قیامت گرد هم می‌آورد و با حُکم عادلانۀ خود میان‌شان داوری می‌کند و آنان را بر اساس اعمال‌شان که خدا آن‌ها را حفظ، ثبت و شاهد بوده است، پاداش خواهد داد.[7]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی

[1]. الحشر: ۲۰.

[2]. البقره: ۳۴-۳۰.

[3]. ابن جریر، الطبری، جامع البیان فی تأویل القرآن، ج۱، ص۴۳۹؛ محمد بن احمد الأنصاری، القرطبی، الجامع لأحکام القرآن، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۹۶۵م، ج۱، ص۳۰۲؛ عماد الدین ابی الفداء إسماعیل، ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۲۱۶.

[4]. الحج: ۵۶.

[5]. الأسراء: ۳۶.

[6]. الحج: ۱۷.

[7]. عبدالرحمن بن ناصر، السعدی، تیسیر الکریم الرحمن فی تفسیر کلام المنان، ص۵۳۵.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version