نویسنده: ابورائف
نقش مسلمانان در شکلگیری و توسعۀ علوم
بخش هشتادوسوم
ادامۀ گواهیهای منصفان در میدان علوم
پروفسور آلمانی «بير بورمان» میگوید: «دستاوردهای مسلمانان در سراسر جهان در زمینههای علمی و فرهنگی آشکار است. بهویژه در طب، هیچکس نمیتواند دستاوردهای آنان را انکار کند. همین امر مرا برانگیخت تا کتابی با عنوان «طب اسلامی در قرون وسطی» بنویسم.
انگیزۀ من برای نگارش این اثر آن بود که من، بهعنوان یک مسیحی آلمانی، بخشی از فرهنگ خود را وامدار فرهنگ اسلامی میدانم؛ و این حقیقتی است که میکوشم آن را تبیین و تأکید کنم، با وجود تلاش برخی برای محو نقش بزرگ مسلمانان در اروپا و جهان.
من و همکارم، خانم پژوهشگر «ایمیلی سافِج-اسمیت»، در ثبت دستاوردهای مسلمانان در طبی قرون وسطی کوشیدیم.»
او افزود: «شفاخانههای اسلامی مؤسسات وقفی بودند که خدمات طبی (صحی) را به همۀ مردم، فارغ از دینشان، ارائه میدادند؛ در آنها یهودیان، مسیحیان، صابئان، زرتشتیان و دیگران درمان میشدند، و این نشانگر روح بزرگ تسامح اسلامی با غیرمسلمانان است.»
در مورد بیماریهایی که مسلمانان در آنها نوآوری علمی داشتند، گفت: «بسیارند، اما مهمترین آنها بیماری «مالیخولیا»(melancholia) است.»[1]
«ویل دورانت» میگوید: «تقریباً میتوان گفت مسلمانان نخستین کسانی بودند که شیمی (کیمیا) را بهصورت یک علم سامانمند بنیان نهادند؛ زیرا آنان مشاهدۀ دقیق، تجربۀ علمی و دقت در ثبت نتایج را وارد حوزهای کردند که یونانیان در آن تنها به تجربههای صنعتی و فرضیات مبهم بسنده کرده بودند.»[2]
«دونالد ر. هیل» میگوید: «رازی، به حق، یکی از بنیانگذاران اصلی شیمی نوین است؛ زیرا او بر مقایسۀ نظاممند و لزومِ کارِ تجربی تأکید داشت.»[3] در جایی دیگر میگوید: «مسلمانان، پیش از اروپاییان، وزن مخصوص مواد را جدولبندی کردند. در اروپا، توجه جدی به این موضوع تنها در قرن هفدهم آغاز شد و در کار رابرت بویل به اوج رسید؛ او وزن مخصوص جیوه را به دو روش اندازه گرفت و دو مقدار ۱۳٫۷۶ و ۱۳٫۳۵۷ بهدست آورد، که هر دو از مقدار ثبتشدۀ خازنی کمدقتتر بودند؛ زیرا نتایج خازنی تقریباً کاملاً دقیق بود.»[4]
«گوستاو لوبون» میگوید: «کتب «جابر بنحیان»، یک دایرةالمعارف علمی است که عصارۀ علم شیمی نزد عرب در زمان او را دربردارد، و در آن توصیف بسیاری از ترکیبات شیمیایی آمده که پیش از او ذکر نشده بود، مانند نقرۀ محلول (اسید نیتریک)، که علم شیمی را نمیتوان بدون آن تصور کرد.»[5]
«فلورین کوجوری»، مورخ بزرگ علوم، میگوید: «انسان از مشاهدۀ کارهایی که اعراب و مسلمانان در علم جبر انجام دادهاند، دچار شگفتی میشود. کتاب حساب «الجبر والمقابله» خوارزمی منبعی بود که دانشمندان مسلمان و اروپایی از آن بهره گرفتند و نظریات بسیاری از آن اقتباس کردند. ازاینرو، بهحق میتوان گفت که خوارزمی، بنیانگذار علم جبر بر پایههای درست آن است.»[6]
«جوان فِرِنیه» میگوید: «اگر با دقت بنگریم، ریشههای رشد علمی ریاضیات در میان مسلمانان از قرآن کریم آغاز میشود؛ از آنچه در قرآن دربارۀ احکام پیچیدۀ تقسیم ارث آمده است. خوارزمی نخستین ریاضیدان مسلمان بود، و ما مدیون اوییم که کوشید همۀ دانشهای علمی و تقویمی را به زبان عربی بهصورت نظاممند تنظیم کند. کلمۀ اسپانیایی غوارزمی(Guarismi) که به معنای «عددگذاری» (یعنی اعداد، منازل آنها و صفر) است، از نام او گرفته شده است.
جبر دومین میدانی بود که خوارزمی در آن کار کرد، و این شاخه از ریاضیات تا آن زمان هیچگاه موضوع مطالعۀ منظم و جدیای نبود.»[7]
«دراپر» مستشرق غربی میگوید: «از عادت عربها (مسلمانها) این بود که مشاهده و آزمون میکردند. آنان هندسه و علوم ریاضی را ابزار اندازهگیری میدانستند، و آنچه در مکانیک، مایعات و نورشناسی نوشتند، تنها بر نظریه استوار نبود، بلکه بر پایۀ مشاهده و آزمایش با ابزارهایی بود که در اختیار داشتند؛ و همین سبب شد تا علم کیمیا را پدید آورند، و آنان را به اختراع ابزارهای تصفیه، تبخیر و بلندکردن اجسام راهنمایی کرد. بدینگونه در هندسه و مثلثات پیشرفت بزرگی حاصل کردند.»[8]
«دیوید یوجین اسمیت» در تاریخ ریاضیات (جلد دوم) میگوید: «میگویند قانون پاندول از اختراعات گالیله است؛ اما ابنیونس پیش از او آن را مشاهده کرده بود؛ زیرا منجمان عرب از پاندول برای اندازهگیری فواصل زمانی در هنگام رصد استفاده میکردند.»[9] «جورج سارتون» در «المدخل إلى تاریخ العلم» مینویسد: «ابنیونس بدون شک از غولهای قرن یازدهم میلادی و بزرگترین منجم مصر بود، و اوست که پاندول را کشف کرد.»[10]
«جوتیه» میگوید: «اعراب به ما آموختند چگونه کتاب بسازیم، باروت بسازیم و قطبنمای کشتی را اختراع کنیم. باید اندیشید که اگر این آثار از تمدن عربی به ما نمیرسید، نهضت ما چگونه میبود؟»[11]
«سنیوبوس» میگوید: «اعراب همۀ اختراعات و دانشهای برجایمانده از جهان قدیم (از شرق، یونان، فارس، هند و چین) را گردآوری و نزدیک کردند و آنها را به ما رساندند. بسیاری از واژگان زبان ما، که هنوز رایجاند، شاهدی بر وامی است که از آنان گرفتهایم.
بهواسطۀ اعراب، دنیای غربِ بربر و ناپخته، وارد دایرۀ تمدن شد. اگر اندیشه و صنعت ما با گذشته ارتباطی دارد، مجموعۀ اختراعاتی که زندگی را آسان و لطیف کرد، از اعراب به ما رسید.
اروپاییان از عرب، صنعت پارچهپوش (جوخ) و بسیاری صنایع دیگر را فرا گرفتند. بازرگانان بندر پیزا در ایتالیا به شهر بجایه در الجزایر رفتوآمد داشتند، و در آنجا صنعت شمعسازی را آموختند و سپس آن را به سرزمین خود و سراسر اروپا منتقل کردند.»[12]
ریسون میگوید: «گسترش عمران و تمدن عرب، همراه با سرعت انتشار سلطۀ آنان در جهان، ما را با جایگاه تمدن عربی آشنا ساخت. این تمدن درخشان قرون وسطی آمیزهای از تمدن بیزانسی و ایرانی بود، و این آمیزه به دو سبب تحقق یافت: نخست، عشق اعراب به بازرگانی، و دوم، دلبستگی آنان به آبادانی. آنان بهسبب هوش سرشار و روح کنجکاویشان، به ژرفای علوم طبیعی و ریاضی وارد شدند، و بر همۀ ملتها بهسبب اعداد عربی، ابداع علم جبر و تهذیب هندسه برتری یافتند.»[13]
و در پایان، «دایرةالمعارف بریتانیا» میگوید: «حقیقت آن است که بسیاری از نامهای داروها و ترکیبهای داروییِ شناختهشده تا امروز، و در واقع، بنای کلی داروسازی نوین (جز اصلاحات کیمیایی جدید) همه، از مسلمانان آغاز شد.»[14]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. مصاحبۀ وی با روزنامۀ الأخبار مصری، در تاریخ ۱۳/۴/ ۲۰۰۷م.
[2]. شلبی، ابوزید، تاریخ الحضارة الإسلامیة و الفکر الإسلامی، ص: ۳۱۲، مکتبة وهبة، قاهره، مصر.
[3]. ر. هیل، دونالد، العلوم و الهندسة فی الحضارة الإسلامیة، ص: ۱۲۲، عالم المعرفة، کویت.
[4]. همان منبع، ص: ۹۸.
[5]. حضارة العرب، ص: ۴۷۵.
[7]. ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۷۲۹.
[8]. الإسلام والحضارة العربیة، ص: ۲۰۳.
[9]. ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۷۳۰.
[10]. همان منبع.
[11]. الإسلام والحضارة العربیة، ص: ۲۰۱.
[12]. همان منبع. ص: ۲۰۶.
[13]. الإسلام والحضارة العربیة، ص: ۲۰۵.
[14]. ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۷۳۰ به نقل از الموسوعة البریطانیة، ج۱۸، ص: ۴۶، چاپ یازدهم.
