نویسنده: دوکتور نورمحمد محبی
قرآن؛ معجزه‌ای فراتر از زمان
بخش سی و ششم
شاهکار خلقت در نظام شنوایی انسان
در بدن انسان، نشانه‌ها و شگفتی‌هایی نهفته است که هر کدام دلیل روشنی بر حکمت و عظمت خالق یکتا می‌باشند، یکی از این نشانه‌ها غشاء طبل گوش (یا پردۀ صماخ) است؛ ساختاری بسیار ظریف؛ اما با کارکردی فوق‌العاده پیچیده و حیاتی.
ساختار و مکان غشاء طبل
غشاء طبل یک پردۀ نازک است که ضخامت آن از ۰.۵ میلی‌متر تجاوز نمی‌کند و قطر آن تقریباً ۹ میلی‌متر است، یعنی کمتر از یک سانتی‌متر. این غشاء از نظر بافتی هم‌زمان سخت مانند فولاد، انعطاف‌پذیر مانند پلاستیک و زنده و فعال برای انتقال امواج صوتی است، کوچک‌ترین آسیب در این غشاء، ممکن است منجر به از دست دادن کامل شنوایی گردد.
برای محافظت از این ساختار حساس، خداوند متعال آن را در انتهای مجرای شنوایی خارجی قرار داده، مجرایی خمیده و باریک‌تر از انگشت کوچک انسان، تا از ورود اشیای خارجی و آسیب جلوگیری گردد.
ارتباط با گوش میانی و تعادل فشار
از نشانه‌های حکمت الهی، وجود ارتباط میان گوش میانی و حلق از طریق مجرای استاش ([1])  است. این مجرا باعث توازن فشار میان دو طرف پردۀ طبل می‌گردد. اگر فشار بیرونی افزایش یابد، فشاری از داخل (از طرف دهان و حلق) با آن مقابله می‌کند و مانع پاره شدن پرده می‌شود. این نظام از آسیب در برابر صداهای بسیار بلند نیز محافظت می‌کند.
چهار استخوانچۀ شنوایی
غشاء طبل به چهار استخوانچۀ کوچک (چکشی، سندانی، رکابی و عضلۀ رکابی) متصل است. وزن مجموعی این استخوانچه‌ها از ۵۵ میلی‌گرام بیشتر نیست و طول‌شان به‌طور مجموع حدود ۱۹ میلی‌متر می‌باشد. وظیفۀ این استخوانچه‌ها فوق‌العاده مهم است:
ü     تقویت صداهای ضعیف تا ۲۰ برابر
ü     کاهش شدت صداهای بلند و آسیب‌زا
این عملکرد دوگانه در یک نظام فیزیکی-عصبی بسیار دقیق، بیانگر ناتوانی انسان در ساخت مشابه آن است و از آیات روشن قدرت پروردگار است.
چارچوب­‌های عصبی حفاظتی
برای صداهایی که از حد مجاز (بیش از ۱۰۰ دسی‌بل) تجاوز می‌کنند، نظام عصبی گوش وارد عمل می‌شود. عضلات ظریف متصل به استخوان رکاب از طریق عصب مشترک صورت فعال می‌گردند و با کاهش حساسیت گوش، از آسیب جلوگیری می‌کنند؛ حتی برخی حالات چهره (در هنگام نشنیدن یا نفهمیدن کلام) بر حساسیت شنوایی تأثیر می‌گذارند.
مسیر انتقال صدا
صوت در اصل ارتعاشی است که به صورت موج میکانیکی از یک محیط مادی (مایع، جامد یا گاز) انتقال می‌یابد: ابتدا از طریق هوا به غشاء طبل می‌رسد، سپس از طریق استخوانچه‌ها در گوش میانی منتقل می‌شود و بعد در گوش داخلی وارد مایعی می‌شود که امواج صوتی را با دقت بسیار به سلول‌های شنوایی منتقل می‌نماید.
قدرت تشخیص نغمه از نویز ([2])
در گوش انسان حدود ۲۵ هزار سلول شنوایی وجود دارد که وظیفۀ تحلیل و تمایز صداها را دارند، هنوز دانشمندان نمی‌دانند که چگونه گوش می‌تواند میان نغمۀ خوشایند و صدای ناهنجار تمایز قائل شود، چرا صدای شکستن شیشه شما را ناراحت می‌کند، اما صدای آبشار نه؟ این، راز پیچیدۀ شنوایی است.
شگفتی حافظۀ صوتی
انسان می‌تواند صدای هزاران نفر را در حافظۀ خود ذخیره کند. از طریق تماس تلفونی، بدون دیدن طرف مقابل، تنها از طریق لحن صدا او را می‌شناسد. این حساسیت فوق‌العادۀ شنوایی و ثبت نغمه‌ها در حافظه از شگفتی‌های بی‌نظیر خلقت است.
برتری شنوایی نسبت به بینایی
در قرآن کریم، در بیشتر آیات، کلمۀ «السمع» (شنوایی) پیش از «البصر» (بینایی) ذکر شده است. دانشمندان حکمت آن را چنین بیان کرده‌اند:
ü     شنوایی در رحم مادر، در هفتۀ ۲۶ بارداری فعال می‌شود؛ در حالی که بینایی تنها چند ماه بعد از تولد به‌صورت کامل عمل می‌کند.
ü     انسان از شش جهت مختلف قادر به شنیدن است، حتی در تاریکی مطلق، درحالی‌که بینایی تنها به فضای پیش رو محدود می‌شود.
ü     فرد ناشنوا، عموماً لال و ناتوان در یادگیری است؛ اما انسان نابینا می‌تواند عالم و نخبه گردد.
تفاوت تقدم در ذکر «سمع» و «بصر» در قرآن کریم
در ۱۷ آیه از قرآن، کلمۀ “سمع” بر “بصر” مقدم شده، از جمله: «إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٍ أَمۡشَاجٖ نَّبۡتَلِيهِ فَجَعَلۡنَٰهُ سَمِيعَۢا بَصِيرًا»  [انسان:  ۲] ترجمه: «ما انسان را از نطفۀ آميخته (از اسپرماتوزوئيد و اوول) آفريده­ايم، و چون او را (با وظائف و تكاليفي، بعدها) مي­آزمائيم، وي را شنوا و بينا، (به عبارت ديگر عاقل و دانا) كرده­ايم.»
این تقدم به‌دلیل: اهمیت شنوایی در درک معانی و پیش‌افتادن خلقت آن در مراحل جنینی است. در برخی آیات، نظیر آیۀ زیر، بصر بر سمع مقدم شده است: ﴿رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحاً﴾ [السجدة: ۱۲] ترجمه: «پروردگارا! ديديم (آنچه خود را از آن به كوري زده بوديم) و شنيديم (آنچه خود را از آن به كري زده بوديم. هم اينك پشيمانيم) پس ما را (به جهان) بازگردان تا عمل صالح انجام دهيم (و سرافراز به خدمت برگرديم).»
در اینجا تقدم بصری مربوط به سرعت انتقال تصویر (۳۰۰ هزار کیلومتر در ثانیه) نسبت به صوت (۳۳۰ متر در ثانیه) است.
خلاصه این­که غشاء طبل، با تمام ظرافت و دقت ساختاری‌اش، در عین کوچکی، اصلی‌ترین نقش را در شنیدن و ادراک صدا ایفا می‌کند. این عضو نه‌تنها نشانه‌ای از اعجاز خلقت است، بلکه نمونه‌ای از تطابق حیرت‌انگیز علم روز با آیات قرآن کریم است.  ﴿إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا﴾ [الإسراء: ۳۶] ترجمه: «بي­گمان (انسان در برابر كارهائي كه) چشم و گوش و دل همه (و ساير اعضاء ديگر انجام مي­دهند) مورد پرس و جوي از آن قرار مي­گيرد.»
«وَفِيٓ أَنفُسِكُمۡۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ» [ذاریات: ۲۱] ترجمه: «و در خودِ وجود شما (انسان­ها، نشانه­هاي روشن و دلائل متقن براي شناخت الله و پي­بردن به قدرت او) است. مگر نمي­بينيد؟» ([3])
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی 

([1])  مجرای باریک که گوش میانی را به حلق وصل می­کند.

([2])  نویز: صوت یا سیگنال ناخواسته و مزاحم.

([3])  موسوعة الإعجاز العلمي في القرآن والسنة، ج ۱، ص ۱۳۱ -۱۳۴.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version