مسألۀ پیدایش جهان، از دیرزمانی ذهن بشر را به خود مشغول کرده است، چندین نظریه برای توضیح چگونگی پیدایش و تحول جهان ارائه شدهاند. این نظریات بر اساس مشاهدات فلکی و یا اصول نظری فیزیک بنا نهاده شدهاند و کوشیدهاند به یکی از بنیادیترین سؤالات بشر جواب دهند: «جهان چگونه آغاز شد؟»
نظریات رایج در این مورد
در مورد نحوه و منشأ پیدایش جهان نظریات و تخمینهای متعدی ارایه شده است و یکی از رایجترین این فرضیهها، «نظریهٔ انفجار بزرگ (Big Bang)» است که بیان میکند جهان از یک حالت بسیار داغ و چگال [1] در حدود ۱۳.۸ میلیارد سال پیش آغاز شده و تا امروز در حال انبساط است. این نظریه بر اموری چون تابش زمینهٔ کیهانی و انبساط کهکشانها استوار است.
در مقابل آن، «نظریهٔ جهان پایدار (Steady State)» قرار دارد که مدعی است جهان همیشه به همین شکل وجود داشته و با وجود انبساط، مادهٔ جدیدی بهطور پیوسته تولید میشود تا چگالی جهان ثابت بماند، این نظریه در دهههای میانی قرن بیستم محبوب بود؛ اما با کشف تابش زمینهٔ کیهانی اعتبار خود را از دست داد.
نظریهٔ دیگر نظریۀ «جهان چرخهای (Cyclic Universe)» است که جهان را در چرخههای بیپایانی از انبساط و انقباض میداند، طبق این دیدگاه، هر «انفجار بزرگ» بهدنبال یک «رمبش بزرگ» [2] رُخ میدهد و جهان بارها متولد میشود و از نو شکل میگیرد.
از سوی دیگر، «نظریۀ M»، برگرفته از فیزیک ریسمان، نظریهای بسیار پیچیدهتر ارائه میدهد. این نظریه جهان را یکی از جهانهای متعددی در «چندجهانی» (Multiverse) میداند و بیان میکند که آنچه ما بهعنوان انفجار بزرگ میشناسیم، ممکن است نتیجهٔ برخورد میان «برینها» [3] در ابعاد بالاتر باشد.
با وجود تفاوتهای بنیادین، همهٔ این نظریهها تلاشی برای جواب به یک سؤال مشترکاند: ماهیت واقعی کیهان چیست و چه سرنوشتی در انتظار آن است؟
قرآن کریم و پیدایش جهان
همه ادیان آسمانی جهان را مخلوق الله متعال دانسته و ایجاد جهان را معجزهآسا و خارج از دایرۀ قوانین طبیعی باور دارند و معتقدند که جهان آغازی و سپس انتهایی دارد.
قرآن کریم که کتاب هدایت است؛ اما در کنار این هدف اصلی، گاهگاهی پرده از رازهای شگفتانگیز آفرینش نیز برمیدارد؛ رازهایی که بسا موارد امروزه علم تجربی تازه به درک آنها میرسد. قرآن کریم «جهان را بهعنوان مخلوق الله» معرفی کرده است که از هیچ (عدم) به وجود آمده است. در آیات متعددی به آفرینش جهان اشاره میکند، از جمله در آیات ذیل: ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلأَرضَ فِي سِتَّةِ أَيَّام﴾ [اعراف: ۵۴] «پروردگار شما ذاتی است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفرید.»
همچنین در آیات: اعراف: ۵۴، یونس: ۳، هود: ۷، فرقان: ۵۹، سجده: ۴، ق: ۳۸ و حدید: ۴» نیز عین مضمون و تعبیر آمده است. این آیات بهصورت ضمنی به طرحی مشابه «انفجار بزرگ» اشاره دارند، یعنی آغاز جهان از یک حالت واحد که پس از آن گسترش یافته است.
یکی دیگر از این آیات، آیۀ ذیل است: «﴿أَوَلَمۡ يَرَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلأَرضَ كَانَتَا رَتقا فَفَتَقنَٰهُمَاۖ وَجَعَلنَا مِنَ ٱلمَآءِ كُلَّ شَيءٍ حَيٍّۚ أَفَلَا يُؤۡمِنُونَ ﴾ [انبياء: ۳۰] ترجمه: «آیا کسانی که کفر ورزیدند ننگريسته اند و ندیدند که آسمانها و زمین (ابتدا) صاف و فروبسته بودند، سپس آنها را از هم بازگشوديم و هر چيز زندهای را از آب پديد آورديم، آيا ايمان نميآورند؟»
این آیۀ شریفه از منظر مفهومی، علمی، تفسیری و ایمانی دارای طبقات بسیار عمیقی است که به بررسی آنها میپردازیم.
معنای کلمات «رتق» و «فتق»
کلمه «رتق» در زبان عربی به معنای بسته بودن، چسبیده بودن و بدون شکاف است؛ در حالی که «فتق» به معنای گشودن، شکافتن، یا جدا کردن میآید. با این تفسیر، آیه بیان میکند که در آغاز آفرینش، آسمانها و زمین به صورت یک جرم بههمپیوسته وجود داشتند و سپس با ارادۀ الهی از یکدیگر جدا شدند.
دیدگاه مفسران قدیم
امام فخرالدین رازی رحمه الله و اقوال تفسیری
در این مورد نظریات عمدۀ مفسرین قدیم را با نقل امام فخر رازی رحمه الله خلاصه میسازیم:
فخر رازی رحمهالله در تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب) پنج دیدگاه را دربارۀ این آیه مطرح کرده است:
دیدگاه اول: دیدگاه حسن، قتاده، سعید بن جبیر و روایت عکرمه از ابن عباس : آسمان و زمین در آغاز یک جرم پیوسته بودند و خداوند متعال با جریان «فتق»، آسمان را بالا برد و زمین را در جای خود باقی گذاشت.
دیدگاه دوم: ابوصالح و مجاهد: آسمانها در آغاز یک تودهای بههمچسبیده بودند و به هفت آسمان تبدیل شدند. زمین نیز به صورت مشابه.
دیدگاه سوم:دیدگاه ابن عباس، حسن و اکثر مفسران : آسمان و زمین بسته و بدون آثار حیات بودند، سپس آسمان شکافته شد و باران آمد و زمین نیز شکافته شد و گیاهان از آن روییدند.
دیدگاه چهارم: دیدگاه ابو مسلم اصفهانی: مراد از «رتق»، عدم و نبود آفرینش است و «فتق» به معنای ایجاد و وجود یافتن.
دیدگاه پنجم: فتق به معنای ظهور نور و روشنایی پس از تاریکی آفرینش است.
از میان این آراء، دیدگاه نخست از نظر لغوی و سیاق آیه، قویتر و قابل ترجیح است؛ زیرا بر اساس معنای اصلی «رتق» و «فتق» در عربی استوار است، چنانکه امام فخر رازی رحمهالله در اخیر چنین مینگارد: «وبهذا الطريق صار الوجه الرابع والخامس مرجوحًا، ويصير الوجه الأول أولى الوجوه». [4] «و به این طریق، نظریات چهارم و پنجم مرجوح میشوند و نظریۀ اول بهترین نظریات خواهد بود.»
دیدگاههای معاصر
بعضی از مفسران و دانشمندان معاصر مسلمان، آیات قرآن کریم را با یافتههای علمی معاصر مانند بیگبنگ و انبساط جهان منطبق فکر میکنند و حدس میزنند که قرآن کریم اشارههای عجیبی به این مفاهیم دارد.
طوری که گفته شد نظریۀ «بیگبنگ» بیان میکند که جهان از یک نقطۀ بسیار چگال و داغ به وجود آمده و سپس منبسط شده است. از نظر اسلام نیز جهان خلق شده و دارای آغازی است. اما علم به دنبال توصیف سازوکارهای طبیعی است، در حالی که دین به علت و منشأ نهایی میپردازد.
زغلول النجار و نظریۀ «بیگبنگ»
دکتر زغلول النجار، زمینشناس و محقق قرآن، آیه را مطابق به نظریۀ علمی «انفجار بزرگ» (Big Bang) میداند. بر اساس این نظریه، جهان در آغاز از یک نقطۀ فوقالعاده چگال و داغ (رتق) آغاز شد. سپس این نقطه منفجر شد و جهان شروع به گسترش کرد (فتق). در پی آن، سحابیهایی بهوجود آمد که از آنها آسمانها، زمین، کهکشانها، ستارگان و سیارات شکل گرفتند.
در زمانی که تصور انسان هنوز بر ازلی و بیپایان بودن جهان بود، قرآن کریم با زبانی ساده و پُرمعنا حقیقتی را بیان میدارد که امروزه دانشمندان با ابزارهای پیچیده به آن دست یافتهاند.
آیۀ دیگری که با این مبحث ارتباط مستقیم دارد، آیۀ ۱۱ سورۀ فصلت است: ﴿ثُمَّ ٱستَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ وَهِيَ دُخَانٞ فَقَالَ لَهَا وَلِلأَرضِ ٱئتِيَا طَوعًا أَو كَرها قَالَتَآ أَتَينَا طَآئِعِينَ ﴾ [فصلت: ۱۱] ترجمه: «سپس قصد آفرينش آسمان را کرد در حالي که دود بود و به آسمان و زمين فرمود: خواسته يا ناخواسته (پيش) آييد، گفتند: به دلخواه آمدهايم.»
«سپس اراده آفرينش آسمان را كرد، در حالي كه دود (گونه، و به شكل سحابيها در گستره فضاي بيانتهاء پراكنده) بود، به آسمان و زمين فرمود: چه بخواهيد و چه نخواهيد پديد آئيد (و شكل گيريد) گفتند: فرمانبردارانه پديد آمديم (و به همان صورت درآمدهايم كه اراده فرمودهاي).» [5]
این آیه نشان میدهد که پس از جدایی اولیه، آسمان به حالت گازی (دخان) درآمد که با یافتههای کیهانشناسی معاصر (حالت پلاسما ([6]) یا گاز در اوایل جهان) هماهنگی دارد. ([7])
تفسیر سید قطب رحمه الله: پرهیز از تطبیق شتابزده
سید قطب رحمه الله در تفسیر «فی ظلال القرآن»، با اینکه حقیقت بیانشده در آیه را قابل غور و تأمل میداند، ولی هشدار میدهد که نباید قرآن کریم را با نظریات علمی ناپایدار تطبیق داد؛ زیرا نظریات تغییر میکنند، ولی قرآن کریم حقیقتی ثابت است. او تأکید دارد که قرآن کریم برای هدایت است، نه برای جایگزینی با کتابهای فیزیک و کیهانشناسی، او در اخیر بحث چنین مینگارد: «ونتقبل النظريات الفلكية التي لا تخالف هذه الحقيقة المجملة التي قرَّرَها القرآن، ولكننا لا نجري بالنص القرآني وراء أية نظرية فلكية، ولا نطلب تصديقًا للقرآن في نظريات البشر، وهو حقيقة مستيقنة، وقصارى ما يقال: إن النظرية الفلكية القائمة اليوم لا تُعَارِضُ المفهوم الإجمالي لهذا النص القرآني السابق عليها بأجيال”. [8]
«ما آن بخش از نظریههای فلکی را میپذیریم که با این حقیقت کلی که قرآن کریم مقرر کرده، تعارض نداشته باشند؛ اما ما متن قرآنی را پیرو نظریههای فلکی قرار نمیگردانیم و تصدیق قرآن کریم را از نظریههای بشری جستوجوی نمیکنیم، چرا که قرآن کریم حقیقتی یقینی است.
خلاصه اینکه میتوان گفت نظریۀ فلکی موجود امروزی با مفهوم کلی این متن قرآنی که قرنها پیش آمده است، تعارضی ندارد.»
پیامهای اعتقادی و ایمانی آیه
آفرینش هدفمند: آیات کریمه نشان میدهند که جهان از روی تصادف به وجود نیامده؛ بلکه خالقی دانا و توانا آن را بهوجود آورده است.
ابطال عقیدۀ ازلیت جهان: اعتقاد به آفرینش، باورهای باطل مانند ازلیبودن جهان یا استقلال طبیعت را باطل میسازد.
برهانی بر توحید: همانگونه که آفرینش با قدرتی یکتا آغاز شد، سرنوشت جهان نیز در دست همان قدرت یکتاست.
دعوت به تدبر: تعبیر «أَوَلَمۡ يَرَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ» نشانۀ دعوت قرآن به تأمل و درک عالمانه در پدیدههاست.
در اخیر به عنوان فشرده میگوییم: آیۀ کریمۀ ۳۰ سورۀ انبیاء ، نمونهای درخشان از ارتباط هدایت قرآنی است. این آیۀ کریمه هم بُعد اعتقادی دارد، هم پیام علمی و هم مبنایی برای تفکر توحیدی و بینش کیهانشناختی.
بدون شک اگر مسلمانان به این گونه اشارات علمی با دقت و تحقیق برخورد کنند، پیشتاز عرصههای کشف علمی خواهند شد. قرآن، کلیدهای درک جهان را در اختیار انسان قرار داده؛ اما باز کردن قفلها را به اندیشهورزی و فراگیری علوم بشر واگذار کرده است.
[1] چگال یعنی: حجمی کم، اما با جرم یا انرژی بسیار زیاد.
[2] رمبش بزرگ یا Big Crunch یک نظریهٔ کیهانشناسی است که بر اساس آن، جهان پس از گسترش طولانیمدت، به دلیل نیروی گرانش شروع به انقباض میکند. در نهایت، تمام ماده و انرژی در یک نقطه فشرده میشوند.
[3] «برین» از مصطلح membrane (بهمعنای غشاء) در فیزیک، به یک شیء چندبُعدی در نظریههای ریسمان گفته میشود.
([4]) فشرده و خلاصه از: تفسير الرازي = مفاتيح الغيب أو التفسير الكبير (۲۲/ ۱۳۷-۱۳۷).
([5]) ترجمه با زیادت بین قوسها از تفسیر نور دکتور مصطفی خردمدل گرفته شده است.
([6]) پلاسما، حالت چهارم ماده بعد از جامد، مایع و گاز است. وقتی گاز بسیار داغ میشود، اتمها انرژی زیادی میگیرند و الکترونهایشان از اتم جدا میشوند، به همین دلیل پلاسما شامل ذرات باردار (الکترونهای آزاد و یونها) است.
([7]) فشرده مطلب از: الإعجاز العلمي في القرآن الكريم – جامعة المدينة (ص۱۱۳-۱۱۹).