نویسنده: ابوعائشه

فرقهٔ قدریه

بخش ششم

پیش درآمد: تحذیر از فرقه‌های بدعتی و گروه‌هایی که باورهای کج و انحرافی دارند یک اصل اساسی و مهم در دین است؛ زیرا نشست‌وبرخاست با این گروه‌ها باعث می‌شود هم‌نشین‌شان نیز از آنان متأثر شده و به کارهای شان روی بیاورد؛ لذا علمای دین و بزرگان این امت همواره تأکید دارند که باید انسان به فکر انتخاب دوستان صالح و نیک باشد تا نشود که روز قیامت سرافکنده، شرمسار و پشیمان بوده و اعتراف کند: «یا لیتنی لم أتخذ فلانا خلیلا لقد أضلنی عن الذکر بعد إذ جاءنی» (وای بر من، ای کاش فلانی را دوست نمی‌گرفتم، به راستی مرا از پند، پس از آن‌که به سوی من آمد، گمراه ساخت)[1] فرقه‌های باطل و گمراه نیز همین حکم را دارند که باعث می‌شوند انسان با هم‌نشینی با آنان، مسیرشان را انتخاب کرده، از عقایدشان رنگ و بو گرفته و به سوی آنان گرایش یابد.
در این بخش از تحقیق‌مان تلاش می‌کنیم اقوال علما و سلف صالح را راجع به تحذیر و تخویف از این گروه مورد بررسی قرار دهیم و در بخش دیگر این تحقیق می‌خواهیم انواع قدریه، مذاهب و نحله‌های مختلف آن را بیان نماییم.
دوری و پرهیز از فرقۀ قدریه
از آن‌جایی که مسئلۀ قضا و قدر نزد علمای اهل سنت و جماعت یک واقعیت است و همۀ‌شان بر اثبات آن بدون اختلاف، متفق بوده و همۀ آنان به تقدیر، ایمان و باور دارند و آن را از پایه‌ها و ارکان اساسی دین و عقیدۀ اسلامی می‌دانند؛ لذا مهم‌ترین توصیۀ علما و سلف صالح برای این امت این است که به این عقیدۀ راسخ و مستحکم چنگ زده و به هیچ وجه از آن دور نشوند و ایشان امت را از کسانی که به تقدیر، ایمان ندارند و یا در آن شک و تردید دارند برحذر نموده و بیم می‌دهند. گرچه قبلا احادیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم و اقوال علما و سلف به ویژه متأخرین صحابه کرام و تابعین بزرگوار در بارۀ این گروه به طور مختصر بیان شد؛ اما این‌جا می‌خواهیم بیشتر راجع به این مسئله بحث کنیم:
۱. امام احمد رحمه‌الله از نافع رحمه‌الله روایت کرده است که ابن عمر رضی‌الله‌عنه در شام دوستی داشت که برای او نامه می‌نوشت. باری عبدالله بن عمر رضی‌الله‌عنه برایش چنین نامه نوشت: «به من خبر رسیده است که تو در بارۀ قدر صحبت کرده‌ای، از این به بعد نمی‌خواهم برایم نامه بنویسی؛ زیرا من از رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم شنیده‌ام که ایشان فرمودند: «در امت من کسانی به وجود می‌آیند که تقدیر را تکذیب می‌کنند.»[2] این روایت نشان می‌دهد که صحابۀ کرام با این گروه چه برخوردی می‌کردند و این گروه نزدشان چه جایگاهی داشت! در روایات دیگر نیز از ابن عمر رضی‌الله‌عنه در مورد قدریه، اقوال مختلفی منقول است؛ مثلا این روایت: «عامر شعبی رحمه‌الله می‌فرماید من از ابن عمر رضی‌الله‌عنه شنیدم که ایشان فرمودند: من از کسی که به قدر ایمان نداشته باشد بیزار هستم.»[3]
۲. حضرت حسن بصری رحمه‌الله یکی از تابعین بزرگوار؛ کسی که عده‌ای بی‌خبر او را به‌گرایش به فرقۀ قدریه متهم کرده‌اند[4]، در بارۀ سرکرده و مؤسس فرقۀ قدریه می‌فرماید: «با معبد جهنی نشست‌وبرخاست نکنید؛ زیرا او فرد گمراه‌شده و گمراه‌کننده است.»[5]
۳. امام مالک رحمه‌الله از عمویش ابو سهیل بن مالک رحمه‌الله روایت می‌کند که ایشان فرمودند: «من در مسیری با عمر بن عبدالعزیز رحمه‌الله در حرکت بودم که ایشان فرمود: نظر شما در رابطه با گروه قدریه چه است؟ من پاسخ دادم: نظرم این است که باید از این گروه، خواسته شود تا توبه کنند اگر توبه کردند، خوب است؛ اما اگر توبه نکردند، کار همۀ‌شان با شمشیر ساخته شود [یعنی همۀ شان با شمشیر از پا درآورده شده و کشته شوند].
عمر بن عبد العزیز رحمه‌الله فرمودند: دیدگاه من نسبت به آنان نیز همین است. امام مالک رحمه‌الله می‌فرماید که نظر من هم همین است.[6] البته چنین روایت‌هایی از عمر بن عبد العزیز رحمه‌الله زیاد است؛ زیرا تقریبا فتنۀ قدریه در زمان ایشان سر برآورد. در جای دیگر می‌فرماید: «مناسب است که از قدریه خواسته شود تا توبه کنند اگر توبه کردند (فبها) و گرنه باید از کشور اسلامی تبعید شوند.»[7]
۴. سحنون رحمه‌الله روایت می‌کند که از امام مالک رحمه‌الله در بارۀ فرقۀ قدریه پرسیده شد، ایشان فرمودند: «قوم بسیار بدی هستند. با آنان مجالست نکنید.» پرسیده شد: پشت سرشان نماز خوانده نشود؟ فرمود: بله» [یعنی نباید پشت سرشان نماز خواند][8]
۵. از سیار ابی الحکم رحمه‌الله روایت است که ایشان فرمودند: «هیچ کسی پشت سر قدری نماز نخواند، اگر کسی پشت سر آنان نماز خواند باید نمازش را دوباره اعاده کند.»[9]
۶. ابن تیمیه رحمه‌الله می‌فرماید: «لازم است فرقۀ قدریه را به خاطر این که شر را از خلق خداوند متعال نمی‌دانند و ادعا دارند که انجام‌دهندۀ هر کاری خودش خالق فعل خودش است، کافر دانست»[10]
۷. ایوب نجار رحمه‌الله می‌فرماید: «نزد یحیی بن ابی کثیر رحمه‌الله یادی از فرقۀ قدریه شد، ایشان گفت: آنان را در این مجلس یاد نکن؛ زیرا مجوسی‌ها نزد من از آنان بهتر هستند.»[11]
۸. مؤمل بن اسماعیل رحمه‌الله می‌گوید من از عمارة بن زاذان رحمه‌الله شنیدم که ایشان می‌گفت: «به من خبر رسیده‌است که فرقۀ قدریه روز قیامت با مشرکین حشر می‌شوند.»[12]
۹. فریابی از ابی عون رحمه‌الله روایت کرده‌است که ایشان فرمود: هیچ کسی را مبغوض‌تر و ناپسندتر از فرقۀ قدریه، نزد محمد بن سیرین رحمه‌الله ندیده بودم.[13]
ادامه دارد…
[1] . سورة الفرقان، الآیة ۲۸- ۲۹.
[2] .  ابن حنبل، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، عادل مرشد و آخرون، ۱۴۲۱ هـ. ق، ج ۹، ص ۴۵۶، شمارۀ حدیث: ۵۶۳۹.
[3] . الفریابی، أبوبکر جعفر بن محمد بن الحسن، کتاب القدر، تحقیق: عبد الله بن حمد المنصور، ۱۴۱۸ هـ. ق، ص ۱۶۲.
[4] . امام اوزاعی رحمه الله می‌فرماید: «به ما مورد این که آیا برخی از تابعین قدریه بوده‌اند یا خیر هیچ خبری نرسیده است مگر در بارۀ حسن و مکحول رحمهما الله. بعدا با تحقیق برای مان مشخص شد که این سخن، سخن باطل و نادرستی است.» (موقع إسلام ویب، عنوان المقال: المذاهب والفرق المعاصرة- القدریة للشیخ عبد الرحیم السلمی.)
[5] . حنبلی، عبد الله عبید الله بن محمد، الإبانة عن شریعة الفرقة الناجیة ومجانبة الفرق المذمومة، تحقیق: د. عثمان عبد الله آدم الأثیوبی، ۱۴۱۸ هـ. ق، ما أمر الناس به من ترک البحث والتنقیر، ج ۲، ص ۳۱۹.
[6] . الجوهری المالکی، أبو القاسم عبد الرحمن بن عبد الله، مسند المؤطأ للجوهری، تحقیق: لطفی بن محمد الصغیر، طه بن علی بو سریح، ۱۹۹۷ م، باب ما روی مالک…، ص ۵۵۲.
[7] . الفریابی، أبوبکر جعفر بن محمد بن الحسن، کتاب القدر، تحقیق: عبد الله بن حمد المنصور، ۱۴۱۸ هـ. ق، ص ۲۲۳.
[8] . ابن زمنین مالکی، أبو عبد الله محمد بن عبد الله، أصول السنة، ومعه ریاض الجنة بتخریج أصول السنة، تحقیق وتخریج وتعلیق: عبد الله بن محمد عبد الرحیم، ۱۴۱۵ هـ. ق، باب النهی عن مجالسة أهل الأهواء، ص ۳۰۵.
[9] . اللالکائی، هبة الله بن الحسین، شرح أصول اعتقاد أهل السنة والجماعة من الکتاب والسنة وإجماع الصحابة، تحقیق: د. أحمد سعد حمدان، ۱۴۰۲ هـ. ق، ص ۷۳۰.
[10] . جبریل، حیاة بن محمد، الآثار الواردة عن عمر بن عبد العزیز في العقیدة، ۱۴۲۳ هـ. ق، ج ۱، ص ۵۸۴.
[11] . النجاد، أحمد بن سلمان، الرد علی من یقول القرآن مخلوق، تحقیق: رضا الله محمد إدریس، بی‌تا، ص ۳۸.
[12] . الشیبانی ابن حنبل، عبد الله بن أحمد، السنة، تحقیق: د. محمد سعید سالم القحطانی، ۱۴۰۶ هـ. ق، ج ۲، ص ۳۹۲.
[13] . الفریابی، أبوبکر جعفر بن محمد بن الحسن، کتاب القدر، تحقیق: عبد الله بن حمد المنصور، ۱۴۱۸ هـ. ق، ص ۱۹۹.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version