یکی از پایهها و ستونهای مهم دین اسلام نزد اهل سنت و جماعت ایمان، اعتقاد و باور به تقدیر الهی است. قدر نزد علمای حق جایگاه بسیار بلندی دارد و آنان همواره به تقدیر الهی معترف بوده و تمام امور را متعلق به قضا و قدر الهی میدانند. اهمیت تقدیر به اندازهای است که عدهای از علما آن را رکن ششم از ارکان اسلام دانستهاند. بیشترِ محققین بر این امر اتفاق دارند که در اصل تقدیر، راز و سرّ الهی است که هیچ کسی از آن مطلع نیست. امام طحاوی رحمهالله در مورد تقدیر میفرماید: «تقدیر در اصل سرّ الهی در مخلوقش است که هیچ فرشتۀ مقرب و نبی مرسلی از آن اطلاع ندارد. کنجکاوی و نظر در آن، باعث ناکامی شده و نردبان محرومیت و درجۀ سرکشی است، پس کاملا باید از نظر، فکر و وسوسه در تقدیر پرهیز نمود.»[1] با وجود این اهمیت و جایگاه، برخی آن را انکار نمودند و علم سابق خداوند متعال به افعال بندگان و سایر اشیا را نپذیرفتند. ما در این بخش از تحقیق تلاش میکنیم تقدیر را نزد اهل سنت و جماعت با دلایل واضح و آشکار بیان کنیم.
اعتقادات و باورهای فرقۀ قدریه
امام نووی رحمهالله دربارۀ اعتقاد فرقۀ قدریه مینویسد: «فرقۀ قدریه تقدیر اشیا را انکار نموده و میپندارند که خداوند متعال این اشیا را مقدر نساخته است و خداوند عزوجل نسبت به آن در گذشته، علم ندارد و علم خداوند متعال نسبت به این اشیا جدید است؛ یعنی اینکه خداوند متعال آن را بعد از وقوعش میداند و [این فرقه] با سخنان باطلشان به خداوند متعال دروغ نسبت دادهاند.»[2]
بدانید – خداوند شما را مورد مرحمت خود قرار دهد – فرقۀ قدریه، قضا و قدر الهی را انکار کرده و علم و مشیّت خداوند متعال را نپذیرفتهاند. آنان در این بدعت و جرم کلان خود نه کتاب دارند که به آن استناد کنند و نه هم نبیای دارند که از آن پیروی کنند و نه عالمی است که به آن اقتدا نمایند، بلکه طبق خواهشات نفسانی خود این اقوال را اختراع نموده و افترا بستهاند. حجتشان در این راستا مغلوب و بر آنان خشم و غضب پروردگار است.[3]
علامه اشعری رحمهالله میفرماید: «قدری به کسی گفته میشود که تقدیر را به خودش نسبت میدهد نه پروردگارش و باور دارد که خودش افعالش را مقدر میکند نه خداوند عزوجل.»[4]
دلیل این فرقۀ برای اینکه خداوند متعال خالق افعال بندگان نیست، و آن را منتفی میدانند این است: «آنان میگویند: خداوند متعال برای بندگان کفر، گناه و معصیت را اراده نکرده است و آن را دوست ندارد و نمیپسندد، پس چگونه افعال بندگان را خلق میکند که در آن کفر، معصیت و گناه وجود دارد.»[5]
خلاصۀ باور فرقۀ قدریه این است که تقدیری در کار نیست؛ خداوند متعال نسبت به اعمال بندگان علم سابق ندارد، بلکه بعد از وقوعش بدان آگاهی حاصل میکند و بندگان آفریدگار اعمال خود هستند.
دیدگاه اهل سنت و جماعت
امام نووی رحمهالله میفرماید: «بدان که مذهب حق اثبات قدر است و معنای آن این است که خداوند متعال، در گذشته اشیا را مقدر ساخته است و خداوند میدانسته است که این اشیا در اوقات معلوم و مشخص نزد خداوند متعال و با صفات دقیق و معین، رخ میدهند. در نتیجه این اشیا طبق آنچه خداوند متعال مقدر ساخته است واقع میشوند.»[6]
علامه کرمانی رحمهالله میفرماید: «مذهب اهل حق این است که تمام امور از ایمان، کفر، خیر، شر، نفع، ضرر و غیره به قضا و قدر خداوند متعال هستند و در ملکیت خداوند فقط مواردی رخ میدهند که خداوند متعال آن را مقدر ساخته باشد.»[7]
امام بغوی رحمهالله میفرماید: «ایمان به قدر فرض و لازمی است؛ یعنی اینکه بنده معتقد باشد خداوند متعال خالق و آفریدگار تمام اعمال بندگان اعم از خیر و شر که در لوح محفوظ قبل از پیداشدنشان نوشته شده است، است… ایمان و کفر، طاعت و معصیت تمامشان به قضا و قدر، اراده و مشیّت الله متعال هستند. البته الله متعال، ایمان و طاعت را پسند میکند و بر آن وعدۀ ثواب داده است و کفر و معصیت را دوست ندارد و برای آن وعدۀ عقوبت و مجازات داده است.»[8]
اهل سنت و جماعت باور قطعی دارند که هر خیر و شری که در جهان هستی روی میدهد، همه بر اساس تقدیر الهی است و الله متعال بر همه چیز تواناست و هرچه او بخواهد میشود و او آنچه بخواهد انجام میدهد، پس همه چیز جز با خواست و تدبیر و توانایی او انجام نمیگیرد.[9]
خلاصۀ مذهب اهل سنت و جماعت این است که آنان به تقدیر و تمام خیر و شرش باور دارند و آن را از جانب خداوند متعال میدانند. آنان برای اثبات بیشتر این موضوع دلایلی فراوانی از قرآن، احادیث پیامبر صلیاللهعلیهوسلم، اجماع امت و اقوال علما پرداختهاند که در نوشتار بعدی به طور نمونه، به چند دلیل اکتفا میکنیم.
[1] . طحاوی، ابو جعفر أحمد بن محمد، عقیدۀ طحاوی، مترجم: عبیدالله افروخته، بیتا، ص ۱۱.
[2] . النووی، أبو زکریا، شرح النووی علی صحیح مسلم (المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج)، باب بیان الإیمان والإسلام والإحسان ووجوب…، ۱۳۹۲ هـ. ق، ص ۱۵۴
[3] . الحنبلی، أبو عبد الله عبید الله بن محمد بن بطة، الإبانة عن شریعة الفرقة الناجیة ومجانبة الفرق المذمومة، تحقیق: د. عثمان عبد الله آدم الأثیوبی، الباب الأول، ۱۴۱۸، ج ۲، ص ۱۷۹.
[4] . أشعری، علی بن إسماعیل، الإبانة عن أصول الدیانة، تحقیق: د. فوقیة حسین محمود، ۱۳۹۷ هـ. ق، ص ۱۹۷.
[5] . الأشقر، عمر بن سلیمان، القضاء والقدر، الفصل السادس: أسباب الضلال في القدر، ۱۴۲۵ هـ. ق، ص ۱۰۵.
[6] . النووی، أبو زکریا، شرح النووی علی صحیح مسلم (المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج)، باب بیان الإیمان والإسلام والإحسان ووجوب…، ۱۳۹۲ هـ. ق، ص ۱۵۴.
[7] . الکرمانی، محمد بن یوسف، الکواکب الدراری في شرح صحیح البخاری (شرح الکرمانی علی البخاری)، 1401 هـ. ق، کتاب القدر، ج ۲۳، ص ۷۲.
[8] . البغوی، الحسین بن مسعود بن محمد، شرح السنة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط و زهیر الشاویش، بیتا، ج ۱، باب الإیمان بالقدر، ص ۱۴۲.
[9] . البزاز الأثری و عراقی، عبدالله بن عبدالحمید، الوجیز در عقیدۀ سلف صالح، مترجم: محمد گل گمشادزهی، ۱۴۳۷ هـ. ق، ص ۷۸.