نویسنده: ابورائف
نقش مسلمانان در شکلگیری و توسعۀ علوم
بخش سیوهفتم
نقش مسلمانان در علم ادویه و داروسازی
نبوغ مسلمانان در علم کیمیا باعث شد که آنان بتوانند دستاوردهای مهمی در شاخههای مرتبط با این علم، بهویژه در داروسازی، به دست آورند. دلیل این امر آن است که ساخت داروها نیازمند دانش و مهارت در ترکیبات و قوانین کیمیایی است. در نتیجه، داروهای کیمیایی بهصورت مؤثری ظاهر شدند و درهای عصر جدیدی از علم تداوی را گشودند.
واقعیت این است که دواسازی یکی از علومی بود که توجه بسیاری از دانشمندان مسلمان را به خود جلب کرد. آنان توانستند دوران تمدن خود را بهعنوان نخستین دورهای که در آن ترکیبات دارویی بهصورت علمی و نوین شناخته شد، متمایز کنند. «گوستاو لوبون» معتقد است که میتوان علم داروسازی را به مسلمانان نسبت داد و آن را یک اختراع اصیل اسلامی دانست. مسلمانان علاوه بر داروهای شناختهشدۀ پیش از خود، ترکیبات بسیاری را اختراع کردند و نخستین کتابهای دارویی را تألیف کردند.[1]
در آغاز، مسلمانان این علم را از یونانیان فرا گرفتند و به کتاب «المادة الطبية في الحشائش والأدوية المفردة» نوشتۀ «دیسقوریدوس» (۸۰ میلادی) توجه ویژهای نشان دادند. این کتاب چندین بار ترجمه شد که مشهورترین آنها ترجمۀ «حنین بن اسحاق» در بغداد و «ابوعبدالله صقلی» در قرطبه بود. بعدها، داروسازان مسلمان با تکیه بر تجربه و دانش خود به این کتاب افزودند و کاستیهای آن را تکمیل کردند. در نتیجه، تألیف و طبقهبندی داروها و گیاهان دارویی رونق گرفت و آثاری همچون «معجم النبات» از «ابوحنیفه دینوری»، «الفلاحة النبطية» از «ابن وحشیه» و «الفلاحة الأندلسية» از «ابن العوام اشبیلی» پدید آمدند.[2]
راز نسبت دادن علم داروسازی به مسلمانان این است که سرزمینهای عربی دارای شرایط آبوهوایی مناسبی برای پرورش گیاهان دارویی بودند. مسلمانان از همان ابتدا به خواص گیاهان بومی و محصولات وارداتی از مالابار، سیلان و آفریقای شرقی توجه کردند. این امر موجب شد که آنها بهتدریج انواع گیاهان مفید برای پزشکی و صنعت را شناسایی کنند.
در همین راستا، دانشمندان مسلمان اقدام به تهیۀ جداولی کردند که نامهای گیاهان را به زبانهای عربی، یونانی، سریانی، فارسی و بربری ثبت و توضیح میدادند. «رشیدالدین صوری» یکی از نخستین دانشمندانی بود که شیوهای عملی برای مطالعۀ گیاهان به کار گرفت؛ او همراه با یک نقاش به مناطق مختلف میرفت، گیاهان را در مراحل مختلف رشد مشاهده و ثبت میکرد و نقاش آنها را در هر مرحله ترسیم میکرد.[3]
یکی از مهمترین دستاوردهای مسلمانان در این علم، ایجاد نظام نظارت بر داروها (حسبه) بود. در دوران خلافت مأمون، برخی داروسازان ناآگاهانه یا به عمد داروهای نامناسب تجویز میکردند. به همین دلیل، مأمون آزمون و امتحانی برای سنجش صلاحیت داروسازان برگزار کرد و پس از او، معتصم شهادتنامهای برای داروسازان واجد شرایط صادر کرد. این نظارت بهتدریج به اروپا نیز منتقل شد و در دوران «فردریک دوم» در قرن سیزدهم میلادی رواج یافت. دولت اسلامی بر کیفیت و قیمت داروها نظارت داشت و داروسازان مسئول تأمین داروهای سالم و استاندارد بودند. گفته شده است که امیر حکومت عباسی، افشین، شخصاً دواخانههای روستایی را بررسی میکرد تا از تأمین کامل داروها اطمینان حاصل کند.[4]
«ماکس مایرهوف» اشاره میکند که در این دوران، آثار بسیاری در زمینۀ داروسازی نوشته شد. «ابن بیطار» یکی از بزرگترین داروسازان مسلمان بود که در کتاب خود «جامع مفردات الأدوية» حدود ۱۴۰۰ داروی گیاهی، معدنی و حیوانی را توصیف کرد. او اطلاعات خود را با مقایسۀ نظرات بیش از ۱۵۰ دانشمند عرب گردآوری کرد و به آزمایش و مشاهدۀ علمی اهمیت زیادی داد.[5]
داروسازان مسلمان در تهیۀ داروها نوآوریهای بسیاری داشتند. آنها از علم کیمیا برای تولید داروهای جدید استفاده کردند و موادی همچون الکل، ترکیبات جیوه، نمک آمونیاک، شربتها و عصارههای گیاهی را به داروسازی افزودند. همچنین، برای اولین بار داروها را بر اساس منشأ و اثرشان دستهبندی کردند.
رازی، یکی از پیشگامان این علم، داروها را به چهار گروه اصلی تقسیم کرد:
-
مواد معدنی؛
-
مواد گیاهی؛
-
مواد حیوانی؛
-
ترکیبات مصنوعی.[6]