نویسنده: ابورائف
نقش مسلمانان در شکلگیری و توسعۀ علوم
بخش سیوششم
فعالیتهای دانشمندان مسلمان در علم فلک
مسلمانان در زمینۀ کار با جدولهای محاسباتی آسمانی (الزِیَج) در علم فیزیک نجومی پیشرفتهای زیادی داشتهاند، که یکی از مهمترین نیازهای رصدهای نجومی به شمار میآید. الزِیَج عبارت است از جداول ریاضی عددی که موقعیت سیارات را در مدارهایشان مشخص میکند، و قواعدی را برای شناخت ماهها، روزها و تاریخهای گذشته، همچنین وضعیت سیارات از لحاظ ارتفاع، نزول، انحراف و حرکات تعیین میکند. این جداول بر اساس قوانین ریاضی و عددی با دقت بسیار بالا تنظیم میشوند. از مشهورترین الزیجها، میتوان به «زیج ابن یونس» (علی بن عبد الرحمن بن یونس) اشاره کرد.
در کنار این، تعدادی از دانشمندان مسلمان در علم نجوم مشهور شدهاند که در این علم پیشگام بودند و بر دیگران تسلط داشتند. یکی از این دانشمندان «الفرغانی» بود که کتابش در علم نجوم به مدت ۷۰۰ سال در اروپا و آسیای غربی به عنوان مرجع استفاده میشد.[1]
همچنین «البتانی»، صاحب «زیج صابی» مشهور که تأثیر زیادی بر علم نجوم گذاشت. او از کسانی بود که موقعیت بسیاری از ستارگان را بررسی کرد، برخی از حرکات ماه و سیارات را اصلاح نمود، و در مورد ثابت بودن اوج خورشیدی با «بطلیموس» مخالفت کرد. همچنین او طول سال خورشیدی را اصلاح کرد. کتاب او به لاتین در قرن دوازدهم میلادی ترجمه شد و در اروپا چندین بار چاپ گردید. این کتاب به عنوان دایرة المعارف نجومی شناخته میشود. همچنین «البتانی» تألیفاتی دیگری مانند کتابهای «معرفة مطالع النجوم» و «تعديل الكواكب» در زمینۀ نجوم دارد.[2]
عبدالرحمن الصوفی بهعنوان اولین فردی که جداول دقیقی از ستارگان ثابت تنظیم کرد، شناخته میشود. او کتابی به نام «الكواكب الثابتة» نوشت که در آن موقعیت ستارگان ثابت در سال ۲۹۹ هجری (۹۱۱ میلادی) را توضیح داد. این جداول حتی در دوران معاصر نیز برای تحقیق در مورد تاریخ و موقعیت و حرکات برخی از سیارات اهمیت دارند. او بیش از ۱۰۰۰ ستاره را رسم کرد و به دلیل جایگاه علمیاش، نامش بر روی برخی از مراکز سطح ماه گذاشته شد.[3]
ابوالوفاء البوزجانی نیز یکی از اکتشافات مهم در علم نجوم را انجام داد که به «معادلۀ سرعت» معروف است. او همچنین کشف کرد که در حرکت ماه اختلالاتی وجود دارد که این کشف در نهایت منجر به گسترش دانش در زمینههای نجوم و مکانیک شد. در تاریخ، در مورد این کشف اختلافاتی وجود دارد که آیا تیخو براهی، اخترشناس دانمارکی، صاحب این اکتشافات بوده است یا خیر. در مورد کشفهای ابو الوفاء البوزجانی، پس از تحقیقات دقیق مشخص شد که کشف سوم مربوط به «ابوالوفاء بوزجانی» بوده است.[4]
ابو اسحاق النقاش الزرقالی یکی از مشهورترین دانشمندان در زمینههای نجوم و ریاضیات بود. او به دلیل کارهایش در نجوم به «لوائح طلیطلية» معروف شد، که این نام به شهر «طلیطله» در اندلس نسبت داده میشود. او این جداول را بر اساس دانشهایی که از دانشمندان قبلی مانند «بطلیموس» و «الخوارزمی» به دست آورده بود، تهیه کرد و نتایج مشاهدات نجومی خود را در این جداول ثبت کرد.
او همچنین کتابی به نام «الصحيفة» نوشت که در آن استفاده از اسطرلاب را به شیوهای نوین شرح داده بود. علاوه بر این، او ابزار جدیدی به نام الصفيحة یا الزرقالة اختراع کرد. این دستگاه شبیه اسطرلاب بود و اولین کسی بود که مدرکی ارائه داد مبنی بر اینکه حرکت میل اوج (بدون تغییرات در فاصلههای بزرگ) در ستارگان ثابت معادل ۱۲.۰۵ دقیقه است، درحالیکه مقدار واقعی آن ۱۲.۰۸ دقیقه بود.[5]
ابو الیسر بهاءالدین خرخی یکی از مشهورترین افرادی بود که در قرن پنجم هجری در زمینههای نجوم، ریاضیات و جغرافیا فعالیت میکرد. مهمترین آثار او در نجوم، شامل بصرة و منتهی الإدراک في تقسيم الأفلاك است.[6]
بديع الاسطرلابی (متوفی ۵۳۴ هـ/۱۱۳۹م) در ساخت ابزارهای نجومی مهارت زیادی داشت و از آثار او میتوان به جداول نجومی که در دربار سلطان سلجوقی در بغداد ساخته بود، اشاره کرد. این جداول در کتابی به نام الزيج المحمودي که به نام سلطان «محمود بن محمد» نامگذاری شده بود، ثبت شده است.
همچنین رسائل ابن الشاطر (متوفی ۷۷۷ هـ/۱۳۷۵م) که در زمینۀ نجوم نوشته شده بودند، به همراه ابزارهایی که او ساخته بود، در طی قرون متمادی در شرق و غرب مورد استفاده قرار گرفتند. از جمله آثار مهم او در علم نجوم، میتوان به آثار دقیق و گستردهای که در این حوزه انجام داده اشاره کرد.
اینطور که پیداست، رسائل ابن شاطر (که در سال ۷۷۷ هجری قمری/۱۳۷۵ میلادی وفات یافت) در علم نجوم و همچنین ابزارهایی که او ساخته بود، به مدت چندین قرن در شرق و غرب مورد استفاده قرار گرفتند. از مهمترین آثار او در نجوم میتوان به زُیج ابن شاطر (برای توضیح غروب و کار با ربع المجيب)؛ (رسالهای در مورد آسترلاب)؛ (مختصر در کار با آسترلاب)؛ (فایدۀ عمومی در کار با ربع تام)؛ (نزهة السامع در کار با ربع جامع)؛ (کفایة القنوع در کار با ربع مقطوع) و (زُیج جدید) اشاره کرد. این زُیج را به درخواست «مراد اول»، خلیفۀ عثمانی تنظیم کرد و ابن شاطر در آن مدلها و نظریات و اندازهگیریهایی را مطرح کرد که پیش از او هیچکس به آنها نپرداخته بود، اما بعداً این نظریات تحت نام کوپرنیک ظاهر شد.[7]
دیوید کینگ در سال ۱۹۷۰ میلادی (۱۳۹۰ هجری قمری) کشف کرد که بسیاری از نظریات منسوب به کوپرنیک لهستانی، متعلق به ابن شاطر بوده است. سه سال بعد (در سال ۱۹۷۳ میلادی/۱۳۹۳ هجری قمری)، نسخههای خطی عربی در لهستان پیدا شد که نشان داد کوپرنیک به این نسخهها دسترسی داشته است.[8]
«اولغ بیک» نیز از علمای برجسته بود که به دانشمندان رسیدگی کرد و در سمرقند بزرگترین رصدخانۀ زمان خود را بنا کرد. یکی از نویسندگان مسلمان دربارهاش نوشته است: «او دانشمندی عادل، ماهر و پرانرژی بود که در علم نجوم دانش بسیار زیادی داشت، درحالیکه در علوم بلاغت نیز دقت زیادی به خرج میداد. جایگاه دانشمندان در دوران او به اوج خود رسید. در هندسه مسائل دقیق را تفسیر کرد و در علم کیهانشناسی (کوزمولوژی) کتاب بطلمیوس را شرح داد. هیچ پادشاهی در تاریخ مانند او بر تخت ننشست. او در سمرقند با همکاری دانشمندان دیگر مشاهداتی دربارۀ ستارگان ثبت کرد و دانشگاهی بنا کرد که از نظر زیبایی، موقعیت و ارزش در هیچکدام از هفت منطقۀ همجوار نظیر نداشت.
اولغ بیک در طول مدت همکاری با تیم رصدی خود ابزارهای جدیدی اختراع کرد و مشاهدات خود را از سال ۷۲۷ هجری قمری/۱۳۲۷ میلادی تا سال ۸۳۹ هجری قمری/۱۴۳۵ میلادی ادامه داد. او از این مشاهدات یک زُیج کامل به نام زُیج اولغ بیک یا زُیج سلطانی تهیه کرد که در آن موقعیت دقیق ستارگان و همچنین خسوف و کسوف، حرکتهای خورشید و ماه و سیارات و خطوط طول و عرض مهمترین شهرهای اسلامی محاسبه شد.[9]
اما شمسالدین فاسی (متوفی ۱۰۹۴ هجری قمری/۱۶۸۳ میلادی) از علمای مسلمان متأخر بود که از دستاوردهای علمای مسلمان اولیه در زمینۀ علم نجوم بهره برد. او دستگاهی کروی شکل اختراع کرد که زمان را نشان میداد و بر روی آن دایرهها و نقوشی با رنگ سفید و روغن کتان وجود داشت. بر روی این دستگاه یک کره دیگر نصب شده بود که به دو نیم تقسیم شده و حفرهها و شیارهایی برای دایرههای برج و دیگر نمودارها داشت. این دستگاه به راحتی قابل استفاده بود و زمانها را در تمام کشورهای مختلف مشخص میکرد. او رسالهای در مورد نحوۀ ساخت این دستگاه نوشت.[10]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1] . ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص ۳۰۰.
[2]. عفیفی، محمدصادق، تطور الفکر العلمی عندالمسلمین، ص: ۱۰۶، مکتبة الخانجی، قاهره، مصر.
[3] . قدری، حافظ طوقان، تراث العرب العلمی فی الریاضیات والفلک، ص: ۱۹۵-۶، وکالة الصحافة العربیة، مصر.
[4]. تراث العرب العلمی فی الریاضیات والفلک، ص: ۱۹۹.
[5]. ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۳۰۱.
[6]. همان منبع.
[7]. تراث العرب العلمی فی الریاضیات والفلک، ص: ۲۸۲.
[8]. ماذا قدم المسلمون للعالم؟ ص: ۳۰۱.
[9]. تراث العرب العلمی فی الریضیات والعلوم ص: ۳۹۰-۱.