یکی از رذایل اخلاقی که نه تنها در میان علمای اخلاق معروف و مشهور است، بلکه در میان تودههای مردم نیز به عنوان یکی از صفات زشت شناخته شده میباشد، «غرور» است. این صفت رذیله موجب از خودبیگانگی، جهل نسبت به خویشتن و دیگران، فراموش کردن موقعیت فردی و اجتماعی خود و غوطهور شدن در جهل و بیخبری میشود. یکی از زیرشاخههای غرور، غرور در علم است.
زیرا درخت علم و دانش هم «آفت» پیدا میکند. آفت علم و عالم، «غرور» است. غرور علمی به شکلهای مختلفی بروز میکند. بنابراین، «آسیبشناسی» و «آفتزدایی» در حوزه دانش، در دوران تحصیلی و در تلاشهای علمی، لازم است.
مقدمه:
[إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ]. «از میان بندگان خداوند، تنها دانایان هستند که از خدا میترسند».[1]
واژهای که بنده بهعنوان نام برای این مقاله برگزیدهام، «غرور علمی» است. این واژه به معنای فریفتن، بیهوده امیدوار کردن کسی به چیزی و بیهوده و باطل طمع بستن میباشد. در فارسی نیز به معنی کبر، غرور و خودبینی استفاده میشود. بیگمان، غرور و خودبینی بیماری مهلک و زیانآفرینی است که انسان را در پرتگاه هلاکت و نابودی میکشاند و جامه عزت را از تن انسان در میآورد. غرور علمی همان بیماری است که اگر کسی بدان مبتلا شود، یقیناً میخ نابودی به تابوت خود کوبیده است.
این بیماری مهلک غالباً دامن جویندگان علم را میگیرد و منشأ همه فسادها و ویرانیها در زندگی میشود. چنان بیماری خانمانسوزی است که حد و مرز نمیشناسد و تر و خشک را از بین میبرد.
آنچه انسان را از غرور علمی باز میدارد، اختیار نمودن تقوا و خشیت الهی است و دانشی که انسان را از غرور باز ندارد، بیفایده نصیب او شده است.
آنچه امروز طبقهٔ جویندگان علم را از تحقیق بازداشته است، گرفتار شدن به غرور علمی میباشد! غرور خانه دل انسان را از نور علم واقعی خالی میگرداند؛ از اینروست که سینه جویندگان علم و معرفت از این نعمت خالی است!
غرور علمی:
بدیهی است که کبر و غرور در شخص عالم و آگاه بسیار زود ظاهر میشود و در او اثر میکند. به همین خاطر است که امام محمد غزالی فرموده است: «آفة العلم الخيَلاءُ». «آفت علم خرامیدن و خود را بزرگ دانستن است».[2]
و همچنین میفرمایند: «چه بسا شخص عالم به وسیلهی علم خود احساس برتری میکند و به چشم حقارت به دیگران مینگرد و آنها را جاهل و نادان میپندارد».[3]
در نکوهش غرور علمی:
[فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الحَيَوةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ]. «ای مردمان، زندگی دنیا شما را مغرور نسازد و گول نزند و مال و مقام و شیطان فریبکار شما را فریب ندهد».[4]
بدان که غرور آشکارترین اسباب نابودی است و انواع مغروران و فریبخوردگان بسیارند. ما چهار صنف از آنان را بیان میکنیم:
۱. اولین و خطرناکترین چیزی که سبب غرور میشود علم است.
غرور در شخص عالم یک زهر مهلک است که هیچ پادزهری ندارد و اینگونه غرور بیجای یک عالم تمام زحماتش را بر باد میدهد. شخص عالم به هیچ وجه نباید غرور داشته باشد چرا که در راه خداوند متعال است و تمام این علم را در راه خدا یافته است. چه چیزی سبب میشود که یک عالم بر علم خود در راه خدا مغرور شود؟
الله تعالی میفرماید: [يَأَيُّهَا الْإِنسَنُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ]. «ای انسان، چه چیزی تو را بر پروردگارت مغرور کرده است؟»[6]
این علم باید در راه خدا استفاده شود، نه اینکه بر اثر این علم تو بر پروردگارت مغرور شوی و خود را بزرگ پنداری و دیگران را حقیر. مثال غرور این است که شخص از بالای کوه همه را کوچک میبیند و غافل از آن است که دیگران هم او را کوچک میبینند. عدهای از علماء هستند که به علم خود فریفته شده و گمان بردهاند که به وسیلهی علم خود نزد خداوند مقام و منزلتی دارند و در علم و دانش به جایی رسیدهاند که آنان و امثال آنان عذاب نخواهند شد و در مقابل گناهان و خطاهایشان بازخواستی به عمل نخواهد آمد. اینگونه افراد فریفته و مغرور هستند. کسی که واقعا خدا و صفات خدا را شناخته باشد و به طور کلی به علم معامله و مکاشفه آگاهی کامل داشته باشد، قطعاً آگاهیش نسبت به ترس خدا بیشتر میشود.
پیامبر فرمودهاند: «أَنَا أَعْلَمُكُمْ بِاللَّهِ وَأَخْشَاكُمْ لِلّه». «من نسبت به خدا از شما آگاهتر و ترسناکترم».[7]
بنابراین کسی که به عیوب باطنی خویش آگاه نیست یا اینکه آگاه است ولی برای از بین بردن آنها نمیکوشد، مغرور است و علم و آگاهیش هیچ سودی به او نمیرساند.
وسوسههای شیطان به مراتب انسان را وادار به غرور میکند و جز این نیست که غرور سرچشمه از شیطان میگیرد. غرور تبعیت از شیطان و خودفریفتگی است و بزرگترین سبب هلاکت انسان نزد خدا میشود. شخص عالم نباید اجازه دهد که غرورش مانع رسیدن او به الله تعالی شود و نباید فکر کند که چون عالم است، شیطان سراغ او نمیآید.
شیطان از هر طرف سعی میکند انسان را احاطه کند و اگر یک دری را ببندی از در دیگر میآید! یعنی از راههای مختلف بر انسان مسلط میشود و او را فریب میدهد. بنابراین، اولین چیزی که برای جلوگیری از غرور موثر است، دوری و اجتناب از وسوسههای شیطان است.
نشأت عجب و خودپسندی:
همانگونه که مردم از یک فرد متکبر و خودخواه متنفر میشوند، به همان نسبت با شخص متواضع مأنوس گشته و با او به احترام برخورد میکنند. در نتیجه، شخصیت و منزلت او بالا میرود. رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرمایند: «مَنْ تَوَاضَعَ لِلّهِ رَفَعَهُ اللهُ». «هر کس برای خدا فروتنی نماید، خداوند او را بلند مرتبه میگرداند».[8]
همهی دانشمندان بر این امر اتفاق نظر دارند که عجب و خودپسندی و خود بزرگبینی از جهل و نادانی نشأت میگیرد، چرا که انسان خردمند نخست عیوبی را که همچون ویروسی مخرب در وجودش جا خوش کردهاند تشخیص داده و در صدد اصلاح آنها باشد تا عیوب دیگران!
لذا، گناهی که انسان به سبب آن خود را ذلیل و خوار بداند و عجز و انکسار خود را به بارگاه الهی برده و از او طلب آمرزش کند، بهتر از طاعتی است که موجب خودپسندی و هلاکت او باشد.
چه زیبا میفرماید سعدی که تکبر از جهل نشأت میگیرد:
در خاک بلیقان برسیدم به عابدی گفتم: مرا به تربیت از جهل پاک کن
گفتا: برو چو خاک تحمل کن ای فقیه یا هر چه خواندهای در زیر خاک کن.[9]