در مذهب شافعی، دربارۀ ظاهر کردن چهره و دست و همچنین نظر کردن به آنها، سه حالت ذکر شده است:
حالت اول: اگر بیم فتنه وجود داشته باشد یا احتمال داده شود که این امر به خلوت، جماع یا مقدمات آن منجر شود، در این صورت، نگاه به چهرۀ زن و همچنین کشف چهره برای او، بهطور اجماعی حرام است.
حالت دوم: اگر نگاه به چهره و کف دست از روی شهوت باشد و هدف از آن صرفاً لذتجویی باشد، هرچند از فتنه در امان باشد، در این حالت نیز کشف چهره حرام است و بر زن واجب است که چهره و دو کف دستش را، همراه با تمام بدن، بپوشاند.
حالت سوم: اگر نه فتنهای در کار باشد و نه شهوتی، در این صورت دو دیدگاه وجود دارد:
۱. دیدگاه اول: ظاهر کردن چهره جایز نیست، حتی اگر بیم فتنه وجود نداشته باشد.
۲. دیدگاه دوم: در شرایطی که فتنه و شهوتی در میان نباشد، ظاهر کردن چهره و دست حرام نیست.
اما دیدگاه راجح و مورد فتوا در مذهب شافعی، همان دیدگاه اول است که بر اساس آن، حتی در صورت نبود فتنه و عدم شهوت، ظاهر کردن چهره و دست برای زن در برابر بیگانگان حرام است.[1]
اکنون به بررسی اقوال و دیدگاههای ائمۀ مذهب شافعی در این زمینه میپردازیم:
۱. امام نووی شافعی رحمهالله، که در قرن هفتم هجری میزیست، در کتاب روضة الطالبین چنین بیان میکند: «ووجهه الإمام باتفاق المسلمين على منع النساء من الخروج سافرات، وبأن النظر مظنة الفتنة، وهو محرك للشهوة»؛[2] (امام تصریح کرده است که علمای مسلمین بهطور اتفاق نظر دادهاند که زنان نباید بدون پوشاندن چهره از خانه خارج شوند؛ زیرا نگاه نامحرم به چهرۀ زنان موجب ایجاد فتنه و فساد شده و باعث تحریک شهوت میگردد.)
۲. امام ابو حامد غزالی شافعی رحمهالله چنین میگوید: «أن كشف وجه المرأة للأجنبي حرام وأن نهي الأجنبية عنه واجب»؛[3] (ظاهر کردن چهرۀ زن در برابر مرد بیگانه حرام است و نهی کردن زن اجنبی از این کار واجب میباشد.)
۳. ابن رسلان شافعی رحمهالله چنین نقل میکند: «اتفاق المسلمين على منع النساء أن يخرجن سافرات الوجوه، لا سيما عند كثرة الفساق»؛[4] (علما بر این امر اتفاق دارند که زنان نباید بدون پوشش چهره از خانه خارج شوند، بهویژه در زمانهایی که فاسقان و هوسبازان در بازارها حضور دارند.)
۴. علامه حافظ ابن حجر عسقلانی شافعی رحمهالله، که در قرن هفتم میزیست، چنین میگوید: «ولَم تَزَل عادَة النِّساء قَدِيمًا وحَدِيثًا يَستُرنَ وُجُوههنَّ عَن الأَجانِب»؛[5] (از گذشته تا کنون، شیوۀ زندگی زنان همواره چنین بوده است که در برابر مردان نامحرم، چهرۀ خود را میپوشاندند.)
۵. امام موزعی شافعی رحمهالله میگوید: (تعامل مردم از گذشته تاکنون در تمام شهرها و کشورهای اسلامی چنین بوده است که برای پیرزن در زمینۀ حجاب تخفیف قائل شدهاند، اما برای زنان جوان چنین اجازهای داده نشده است و این عمل را ناپسند دانستهاند. گمان نمیکنم کسی به جواز این امر فتوا داده باشد که زن مسلمان جوان، بدون ضرورت، چهرهاش را آشکار کند. همچنین، برای مرد مسلمان جایز نیست که بدون ضرورت شرعی، به زن مسلمان نگاه کند.)[6]
با توجه به اقوال ائمۀ مذهب شافعی، نظر راجح آن است که زنان مسلمان نباید چهرۀ خود را در برابر نامحرمان ظاهر کنند، حتی اگر بیم فتنه و شهوت نیز وجود نداشته باشد.
دیدگاه ائمه و فقهای مذهب حنبلی
در مذهب حنبلی، قول مشهور این است که پوشاندن چهره برای زنان واجب است، اما برخی از علمای این مذهب نظرات متفاوتی نیز دارند که به تفصیل ذکر میشود:
۱. قول مشهور: وجوب پوشش چهره
فقیهان برجستهای مانند ابن قدامه، ابن تیمیه، ابن قیم و ابن نجار الفتوحی رحمهمالله پوشش چهره را واجب دانستهاند، به ویژه درصورتیکه بیم فتنه باشد. این دیدگاه مبتنی بر تفسیر آیۀ ۳۱ سورۀ نور و آیۀ ۵۹ سورۀ احزاب است.
۱. علامه ابن مفلح رحمهالله قول شیخالاسلام ابن تیمیه رحمهالله را در این باره چنین نقل میکند: «وكشف النساء وجوههن بحيث يراهن الأجانب غير جائز»؛[7] (ظاهر کردن چهره برای زنان، بهگونهای که مردان بیگانه آن را ببینند، ناجایز است.)
۲. امام ابن قیم جوزیه رحمهالله میگوید: «ولهذا أمر النساء بستر وجوههن عن الرجال، فإن ظهور الوجه يسفر عن كمال المحاسن، فيقع الافتتان»؛[8] (ازاینرو، زنان مأمور به پوشاندن چهرههایشان در برابر مردان شدند؛ زیرا ظاهر شدن چهره، نمایانگر کمال زینت و جمال است و این امر موجب وقوع فتنه میشود.)
۳. در کتاب «المغنی» آمده است: «زن آزاد باید بدن خود را به طور کامل بپوشاند، زیرا عورت او همه بدنش است، مگر چهرهاش در نماز؛ اما در خارج از نماز، بر او واجب است که حتی چهره و دستانش را از نامحرم بپوشاند.»[9]
۴. ابن تیمیه (متوفای ۷۲۸ هـ) در «مجموع الفتاوی» مینویسد: «پوشیدن نقاب برای زن از امور واجب است، به ویژه اگر فتنهای در کار باشد، زیرا چهره از جمله زیباییهایی است که خداوند در قرآن از آشکار کردن آن نهی کرده است.»[10]
۵. ابن نجار الفتوحي (متوفای ۹۷۲ هـ) در کتاب «منتهی الإرادات» میگوید: «زن جوان اگر از فتنه در امان نباشد، بر او واجب است که چهرۀ خود را بپوشاند، زیرا چهره محل زیبایی و جذابیت است.»[11]
۲. قول غیرمشهور: استحباب پوشش چهره (عدم وجوب)
برخی از علمای حنبلی بر این باورند که پوشاندن چهره واجب نیست، بلکه مستحب است. آنان به دلایل زیر استناد کردهاند:
ابن قدامه در «المغنی» بحث دربارۀ عورت زن در نماز میگوید: «تمام بدن زن عورت است، مگر صورتش؛ و او در نماز باید بدنش را بپوشاند، اما چهرهاش را نیاز نیست بپوشاند، زیرا این امر در حج و نماز مستثنی شده است.»[12]
برخی از فقها این استدلال را تعمیم داده و گفتهاند که اگر چهره در حج و نماز پوشانده نمیشود، پس در سایر مواقع نیز پوشاندن آن واجب نیست.
ابن مفلح (متوفای ۷۶۳ هـ) در «الآداب الشرعية» مینویسد: «برخی از زنان در زمان پیامبر صلعماللهعلیهوسلم چهرۀ خود را نمیپوشاندند و این امر، عدم وجوب را نشان میدهد.»[13]
ادامه دارد…
[1]. فقه النظر في الإسلام، ص ۳۴-۳۶؛ وانظر: روضة الطالبين: ۷/۲۱؛ مغني المحتاج إلى معرفة معاني المنهاج: ۳/۱۲۸ و محمد اسماعیل المقدم، عودة الحجاب: ج ۳، ص ۴۶۹.
[2]. محمد اسماعیل المقدم، عودة الحجاب، ج ۳، ص ۴۰۷؛ وقال الشيخ تقي الدين الحصني: النظر قد لا تدعو إليه الحاجة، وقد تدعو إليه الحاجة.
الضرب الأول: أن لا تمسَّ إليه الحاجة، فحينئذٍ يحرم نظر الرجل إلى عورة المرأة الأجنبية مطلقًا، وكذا يحرم إلى وجهها وكفيها إن خاف فتنة، فإن لم يخف ففيه خلاف، والصحيح التحريم، قاله الإصطخري، وأبو علي الطبري، واختاره الشيخ أبو محمد، وبه قطع الشيخ أبو إسحاق الشيرازي والروياني. ووجَّههُ الإمام باتفاق المسلمين على منع النساء من الخروج حاسرات سافرات. (کفایة الاخیار، ج ۲، ص ۷۵)؛ وقال الخطيب الشربيني في شرحه على متن المنهاج: … وَوَجَّهَهُ الإمام باتفاق المسلمين على منع النساء من الخروج سافرات الوجوه. (مغنی المحتاج، ج ۳، ص ۱۲۸).
[3]. احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۷۲۸-۷۲۹؛ عودة الحجاب، ج ۳، ص ۴۶۹.
[4]. عون المعبود، في اللباس، باب: فيما تبدي المرأة من زينتها: ج ۱۲، ص ۱۶۲؛ اظهارالحق والصواب فی حکم الحجاب، ص ۳۶۰.