نویسنده: ام عائشه علیزهی

تقوا و تأثیرات شگرف آن

بخش چهارم

تقوا اساس و پایۀ زندگی انسان
تقوا باید اساس و پایۀ زندگی انسان قرار گیرد. یک مسلمان باید بنگرد که یک زندگی مشترک را بر چه معیاری پایه‌ریزی و بنا می‌کند. فرزندانش را بر چه اصلی تربیت می‌کند، هنگامی که هر فعالیت اجتماعی یا اقتصادی را آغاز می‌کند، باید دید که آیا اصول مقاوم سازی و استحکام طبق نقشۀ تقوا و پرهیزگاری طراحی شده یا خیر؟ چنانچه تقوا و پرهیزگاری مدنظر قرار گیرد بنای ما محکم، استوار و مطمئن خواهد بود وگرنه فروپاشی و سقوط در انتظار آن است. همان‌گونه که الله متعال می‌فرماید: «أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»؛[1] «آیا کسی‌که شالودۀ آن را بر پایۀ تقوا و پرهیزگاری بنیان نهاده است کارش بهتر است یا کسی‌که شالودۀ آن را بر لبۀ پرتگاه شکافته و فروتپیده‌ای بنیان نهاده است و او را بر آتش فرو می‌اندازد؟ خداوند مردمان ستم پیشه را هدایت نمی‌کند.»
آری! در خانواده‌ای که تقوا نیست و کودکان در محیط آلوده پرورش می‌‌یابند و از همان طفولیت به فساد و بی‌بندوباری خو می‌گیرند؛ ساختمانی که مصالح آن با فخر فروشی و تظاهر روی هم چیده می‌شود و کارخانه‌ای که بر پایۀ تسهیلات و معاملات ربوی راه‌اندازی شده است کدام آیندۀ روشن و فرجام نیک را می‌توان برای آن‌ها تصور کرد.[2]
صفات پرهیزگاران
خداوند متعال در وصف پرهیزگاران می‌فرماید: «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ»؛[3] «نیکوکاری آن نیست که روی خود را به سوی مشرق و (یا) مغرب بگردانید، بلکه نیکی آن است کسی‌که به الله و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و مال (خود) را با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و یتیمان و بی‌نوایان و در راه‌ماندگان و گدایان و در (راه آزاد کردن) بندگان بدهد و نماز را برپا دارد و زکات را بدهد و آنان‌که چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختی و زیان و به هنگام جنگ شکیبایانند، آنانند کسانی‌که راست گفته‌اند و آنان همان پرهیزگارانند.
در جای دیگر دربارۀ پرهیزگاران و صفات‌شان چنین می‌فرماید: «وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ (133) الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (134) وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ»؛[4] «برای رسیدن به آمرزشی از پروردگار خود و بهشتی که پهنایش (به قدر) آسمان‌ها و زمین است که برای پرهیزگاران آماده شده است بشتابید. (پرهیزگاران) آن کسانی‌اند که در فراخی و تنگی انفاق می‌کنند و خشم خود را فرو می‌برند و از مردم در می‌گذرند، و الله تعالی نیکوکاران را دوست دارد. و آنان‌که چون کار زشتی کنند یا بر خود ستم روا دارند، الله متعال را به یاد می‌آورند. و برای گناهان‌شان آمرزش می‌خواهند، و چه کسی جز خداوند گناهان را می‌آمرزد؟ و بر آنچه مرتکب شده‌اند با آن‌که می‌دانند (که گناه است) پافشاری نمی‌کنند.»
و هم‌چنین در توصیف پرهیزگاران و سعادت ابدی‌شان می‌فرماید: «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ»؛[5] «پرهیزگاران در باغ‌ها و چشمه سارانند.»
علاوه بر این، الله تعالی دربارۀ این‌که واجب است پرهیزگاران متصف به عدل باشند می‌فرماید: «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»؛[6] عدالت کنید که آن به تقوا نزدیک‌تر است.
دربارۀ عفو و بخشش می‌فرماید: «وأن تعفوا أقرب للتقوی»[7]؛ و گذشت کردن شما به خدا نزدیک‌تر است.
در مورد تشویق بر وفای عهد می‌فرماید: «بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ»؛[8] آری هر که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری نماید، بی‌تردید الله پرهیزگاران را دوست دارد.
تقوا در ابعاد مختلف زندگی از دیدگاه قرآن
تقوا شاخه‌ها و شعب مختلفی دارد: تقوا و عبادت‌ها، تقوای مادی و اقتصادی، تقوای اجتماعی و نظامی و امثال آن بخش‌هایی از این مقولۀ فراگیر به حساب می‌آیند و همین پیوند گستردۀ آن با تمام زوایای زندگی بدان جایگاه ممتازی بخشیده است، چرا که روح را از گزند همۀ خطرات احتمالی صیانت می‌کند.
تقوا و عبادت‌ها
بدون شک عبادت‌ها و نیایش‌های بندگان چیزی بر جاه و جلال پروردگار نمی‌افزاید همان‌گونه که ترک آن‌ها چیزی از عظمت و مقام او نمی‌‌کاهد. عبادت‌ها در حقیقت کلاس‌های تربیت برای آموزش تقوا و پرهیزگاری است.
«یا أیها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم والذین من قبلکم لعلکم تتقون»؛[9] ای مردم پروردگار خود را بپرستید، او که شما را آفریده و کسانی را که پیش از شما بوده‌اند، امید می‌رود پرهیزگار شوید.
باز در جای دیگری از همین سوره  خداوند متعال از روزه‌داری به عنوان تربیت‌گاه تقوا و پرهیزگاری نام می‌برد.
«یا أیها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون»؛[10] ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید بر شما روزه واجب است همان‌گونه بر کسانی‌که پیش از شما بوده‌اند واجب بوده است تا باشد پرهیزگار شوید.
تقوا در معاملات
خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «یاأیها الذین أمنوا اتقوا الله وذروا مابقی من الربوا إن کنتم مؤمنین»؛[11] ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید از خدا بترسید و آنچه از ربا باقی مانده است فرو گذارید اگر مومن هستید.
خداوند متعال در این آیه حس تقوا را در دل‌ها به خروش می‌آورد، همان حسی که اسلام و قوانینش بدان منوط کرده است. مؤمن در داد و ستدهایش پلیس درونی تقوا را حاکم می‌داند و سعادت و خوشبختی سرمدی را به بهای منفعت زودگذر نمی‌فروشد.
پس وقتی‌که در معاملۀ جذاب و پرسود ربا، تقوا مطلوب است به طریق اولی در سایر معاملات مطلوب خواهد بود.[12]
تقوا در روابط اجتماعی
خداوند متعال رعایت تقوا و پرهیزگاری را دربارۀ دشوارترین موضوع در روابط اجتماعی؛ یعنی طلاق مورد تأکید قرار می‌دهد، زیرا طلاق یک حالت ویران‌گری و پایان دادن به سازندگی و آغاز است، با انتخاب آن توسط شوهر، کانون گرم خانواده متلاشی و دگرگون می‌شود. بنابراین کسی‌که در موضوع حساس طلاق همسرش راه تقوا و پرهیزگاری را انتخاب می‌کند، در سایر رفتارهای اجتماعی پیمودن مسیر تقوا برایش آسان‌تر خواهد بود. خداوند در سورۀ طلاق چنین می‌فرماید: «یاأیها النبي إذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن وأحصوا العدة واتقوا الله ربکم»؛[13] ای پیامبر! وقتی‌که خواستید زنان را طلاق بدهید، آنان را در وقت فرا رسیدن عدت طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خدا که پروردگار شماست بترسید و پرهیزگاری کنید.
ادامه دارد…
[1] . سورۀ توبه، آیه: ۱۰۹.
[2] . رخشانی، محمد رضا، تکامل اخلاقی، ص: ۳۴، نشر: موسسۀ انتشاراتی حسینی اصل، چاپ اول، سال: ۱۳۹۴.
[3] . سورۀ بقره، آیه: ۱۷۷.
[4] . سورۀ آل عمران، آیه: ۱۳۳-۱۳۵.
[5] . سورۀ ذاریات، آیه: ۱۵.
[6] . سورۀ مائده، آیه: ۸.
[7] . سورۀ بقره، آیه: ۲۳۷.
[8] . سورۀ آل عمران، آیه: ۷۶.
[9] . سورۀ بقره، آیه: ۲۱.
[10] . سورۀ بقره، آیه: ۱۸۳.
[11] . سورۀ بقره، آیه: ۲۷۸.
[12] . رخشانی، محمد رضا، تکامل اخلاقی، ص: ۳۱، نشر: موسسۀ انتشاراتی حسینی اصل، چاپ اول، سال: ۱۳۹۴.
[13] . سورۀ طلاق، آیه: ۱.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version