
نویسنده: عبیدالله نیمروزی
سیرت ابو حامد امام محمد غزالی رحمهالله
بخش یازدهم
نقش علماء در اصلاح جامعه از دیدگاه امام محمد غزالی رحمهالله
کلیدواژهها:
اصلاح جامعه، بیداری اسلامی، علما و اصلاح، اندیشه امام محمد غزالی، فساد و صلاح علما و نقش دین در جامعه.
نقش علما در اصلاح جامعه از دیدگاه امام محمد غزالی رحمهالله
در بررسی تاریخ اندیشۀ اسلامی، جایگاه علما همواره به عنوان محور هدایت، اصلاح و بیداری جامعه مطرح بوده است. علما نهتنها حاملان علم شریعتاند، بلکه مسئولیت سنگینی در هدایت فکری، معنوی و اجتماعی امت اسلامی بر عهده دارند. در هر دورهای از تاریخ اسلام، علمای مصلح نقشی حیاتی در حفظ سلامت دینی و اخلاقی جامعه ایفا کردهاند، درحالیکه برخی دیگر با وابستگی به قدرتهای فاسد، زمینهساز انحرافات فکری و اجتماعی شدهاند. یکی از متفکران برجستهای که به تفصیل به این موضوع پرداخته، امام محمد غزالی رحمهالله است.
در بخش پیشین از این پژوهش، به جایگاه امام محمد غزالی رحمهالله به عنوان یک مجدد و احیاگر اندیشۀ اسلامی در سدۀ پنجم هجری پرداختیم و نشان دادیم که او چگونه توانست با اصلاح گفتمان دینی و علمی، مسیر جدیدی در تفکر اسلامی بگشاید. وی در دورهای میزیست که اندیشۀ اسلامی با چالشهای متعددی، از جمله ظاهربینی فقهی، نفوذ فلسفههای غیراسلامی، فساد علما و وابستگی آنها به دربارها مواجه بود. امام غزالی رحمهالله با رویکردی اصلاحی، تلاش کرد تا با احیای علوم دینی و تاکید بر جنبههای روحانی و اخلاقی دین، انحرافات فکری زمانه را تصحیح کند. اکنون، در ادامۀ این بحث، نقش علما را در اصلاح جامعه از منظر این اندیشمند بزرگ واکاوی میکنیم.
علمای صالح و علمای فاسد؛ محور اصلاح یا انحطاط جامعه
امام محمد غزالی رحمهالله، با درک عمیق از ساختار اجتماعی و دینی، بر این باور بود که علما مهمترین و تعیینکنندهترین قشر در هدایت جامعهاند. به اعتقاد وی، اگر علما صالح باشند و دانش خود را در مسیر تقوا و حقیقت به کار گیرند، جامعه در مسیر هدایت و سعادت قرار خواهد گرفت؛ اما اگر علما به فساد و انحراف دچار شوند، این فساد به لایههای مختلف اجتماع سرایت خواهد کرد و کل جامعه را دچار زوال اخلاقی و دینی خواهد ساخت.
این دیدگاه امام غزالی رحمهالله، ریشه در حدیث نبوی دارد که میفرماید: «دو گروه از مردم اگر اصلاح شوند، تمام امت اصلاح خواهد شد و اگر فاسد شوند، تمام امت فاسد خواهد شد: علما و حکام.»
او در آثار متعدد خود، بهویژه، در احیاء علوم الدین و المنقذ من الضلال، تأکید میکند که فساد علما یکی از عوامل اصلی انحطاط دینی و اخلاقی در جامعه است. امام غزالی رحمهالله علما را به دو گروه تقسیم میکند:
-
علمای ربانی و مصلح که علم را برای هدایت مردم و اصلاح جامعه به کار میگیرند؛
-
علمای فاسد و دنیاطلب که علم را وسیلهای برای کسب قدرت، نفوذ و منافع شخصی قرار دادهاند.
ویژگیهای علمای فاسد از دیدگاه امام غزالی رحمهالله
امام غزالی رحمهالله در احیاء علوم الدین فساد علما را به چند دسته تقسیم میکند:
-
علمای درباری؛ کسانیکه علم خود را در خدمت قدرتهای فاسد قرار داده و با توجیه ظلم، مردم را از مسیر حقیقت منحرف میکنند.
-
علمای ظاهربین؛ آنهایی که تنها به فقه ظاهری توجه دارند و از بُعد اخلاقی و عرفانی دین غافلاند، در نتیجه علم آنها تبدیل به ابزاری بیروح و تهی از معنا میشود.
-
علمای جاهطلب؛ کسانیکه علم را وسیلهای برای شهرت، نفوذ و مالاندوزی میدانند و به دنبال کسب مقامات دنیوی هستند.
امام غزالی رحمهالله هشدار میدهد که این گروه از علما، نهتنها خود را به هلاکت میکشانند، بلکه جامعه را نیز به گمراهی و سقوط میبرند. او در نقد این دسته از علما، میگوید که آنان آیات و احادیث را مطابق منافع خود تفسیر کرده، دین را تحریف میکنند و حقیقت را از مردم پنهان میدارند.
ویژگیهای علمای صالح از دیدگاه امام محمد غزالی رحمهالله
در مقابل، امام محمد غزالی رحمهالله علمای ربانی و صالح را ستونهای اصلی اصلاح جامعه میداند و برای آنها ویژگیهایی برمیشمارد:
-
اخلاص در نیت؛ علماء باید علم را برای رضای خدا و هدایت مردم بیاموزند، نه برای جاه و مقام.
-
پیوند علم و عمل؛ دانشی که در عمل تجلی نیابد، ناقص و حتی مضر است. علماء باید خود عامل به علم باشند و آن را در زندگی خود پیاده کنند.
-
استقلال از قدرتهای فاسد؛ عالم نباید خود را به دربارها و حاکمان ستمگر بفروشد، بلکه باید مستقل و آزاد باشد تا بتواند حق را بدون ترس و ملاحظه بیان کند.
-
تعلیم همراه با تربیت؛ عالم واقعی تنها به انتقال معلومات بسنده نمیکند، بلکه تربیت اخلاقی و دینی جامعه را نیز بر عهده دارد و مردم را بهسوی تهذیب نفس و معنویت سوق میدهد.
-
دعوت به اصلاح و احیای ارزشهای دینی؛ علمای صالح باید نقش مصلحان اجتماعی را ایفا کنند و برای اصلاح جامعه، مردم را بهسوی عدالت، اخلاق و دیانت راهنمایی نمایند.
اصلاح جامعه از طریق اصلاح علما
بر اساس این دیدگاه، امام غزالی رحمهالله اصلاح جامعه را وابسته به اصلاح علماء میداند. اگر علماء در مسیر صحیح قرار گیرند، سایر ارکان جامعه نیز به تدریج، اصلاح خواهند شد. این اندیشه بعدها در تفکرات دیگر مصلحان اسلامی همچون ابنتیمیه، شاه ولیالله دهلوی و محمد عبده نیز بازتاب یافت و به عنوان یکی از اصول اساسی اصلاحگری دینی در جهان اسلام مطرح شد.
خلاصه اینکه
اندیشۀ امام محمد غزالی رحمهالله دربارۀ نقش علما در اصلاح جامعه، نه تنها در عصر خودش بلکه در تمام دورانهای بعدی نیز اهمیت داشته و همچنان الهامبخش جنبشهای فکری و اصلاحگرایانه در دنیای اسلام است. این دیدگاه ما را به این حقیقت رهنمون میسازد که علمای راستین، پرچمداران بیداری و هدایت جوامعاند و سلامت فکری و اخلاقی آنها، شرط اساسی برای اصلاح امت اسلامی خواهد بود. اگر علمای دین، وظیفۀ خویش را در هدایت و تربیت جامعه به درستی ایفا کنند، جامعۀ اسلامی از انحطاط و زوال مصون خواهد ماند. در غیر این صورت، با سلطۀ علما و مبلغان فاسد، جامعه به ورطۀ جهل، تعصب و انحراف سقوط خواهد کرد.
بنابراین، برای احیای جامعۀ اسلامی، نخست باید به اصلاح و تزکیۀ علمای دین پرداخت، چرا که آنان سرمنشأ بیداری فکری و معنوی امت اسلامی هستند. اندیشههای امام غزالی رحمهالله در این باب، همچنان میتواند راهنمایی برای جوامع معاصر باشد که به دنبال اصلاح، احیا و بازگشت به ارزشهای اصیل دینی هستند.
مقدمه
در سراسر تاریخ اسلامی، علما همواره نقش محوری در هدایت و اصلاح جوامع مسلمان ایفا کردهاند. این قشر نهتنها مسئولیت تعلیم و تبیین معارف دینی را بر عهده داشته، بلکه رهبری فکری، اخلاقی و فرهنگی جامعه را نیز بر دوش کشیده است. علما با آگاهی از اصول شریعت، درک عمیق از نیازهای جامعه و تعهد به اصلاح، میتوانند مسیر پیشرفت و تعالی امت را هموار سازند. اما از سوی دیگر، هرگاه علما از مسیر تقوا و حقیقت منحرف شده و به دنیاطلبی، جاهطلبی و وابستگی به قدرتهای فاسد روی آوردهاند، جامعه دچار زوال فکری، اخلاقی و دینی شده است. ازاینرو، یکی از دغدغههای مهم متفکران اسلامی در طول تاریخ، بررسی جایگاه علما و نقش آنها در اصلاح یا فساد امت اسلامی بوده است.
در این میان، امام محمد غزالی رحمهالله به عنوان یکی از برجستهترین متفکران و مصلحان اسلامی، توجه ویژهای به این مسئله داشته و در آثار خود به تفصیل دربارۀ جایگاه علما و تأثیر آنها بر سلامت فکری و معنوی جامعه سخن گفته است. او که در قرن پنجم هجری میزیست، در دورهای پر از چالشهای فکری، اخلاقی و سیاسی قرار داشت. در این دوران، بسیاری از علما یا به مسائل صرفاً ظاهری فقهی مشغول بودند و از ابعاد اخلاقی و عرفانی دین غافل شده بودند، یا در خدمت حکام و سلاطین قرار گرفته و علم را ابزاری برای کسب نفوذ، قدرت و ثروت ساخته بودند. این وضعیت، امام غزالی رحمهالله را بر آن داشت تا در آثار خود، به آسیبشناسی جایگاه علما پرداخته و راهکارهایی برای اصلاح این قشر ارائه دهد.
در بخش پیشین این پژوهش، جایگاه امام محمد غزالی رحمهالله به عنوان یک مجدد و احیاگر دینی مورد بررسی قرار گرفت و نشان داده شد که چگونه او با نقد انحرافات فکری و اخلاقی زمانۀ خود، مسیر جدیدی را در اندیشۀ اسلامی گشود. اکنون، در این بخش، به یکی از مهمترین دغدغههای او، یعنی نقش علما در اصلاح جامعه خواهیم پرداخت و بررسی خواهیم کرد که امام غزالی رحمهالله چگونه به تحلیل این موضوع پرداخته و چه معیاری را برای شناخت علمای صالح و فاسد ارائه کرده است.
ادامه دارد…