نویسنده: ام عائشه علیزهی
تقوا و تأثیرات شگرف آن
بخش سوم
سخنان اصحاب کرام و سلف صالح دربارۀ تقوا
اصحاب پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم بعد از وی شایستهترین و بهترین انسانها هستند. آنان شاگردان مکتب نبوی بودند و همچون پروانگان دور شمع نبوت گردهم آمده بودند. یقین و ایمانشان به حد کمال رسیده بود. هر چه آموخته بودند به حقیقت آن پی برده بودند و با دلسوزی و فداکاری کامل تبلیغ میکردند.
حضرت ابوبکر صدیق رضیاللهعنه در یکی از خطبههایشان فرمودند: «فإني أوصیکم بتقوی الله»؛ «من شما را به تقوای الهی توصیه میکنم.»
حضرت عثمان رضیاللهعنه در یکی از خطبههایشان فرمودند: «اتقوا الله؛ فإن التقوی غنم»؛ «ای مردم! از خدا بترسید که تقوا و پرهیزگاری سود کلان است.»
ابن عمر رضیاللهعنهما میفرماید: «تقوا یعنی این که خود را برتر از کسی ندانی.»[1]
علامه قرطبی در تفسیر «احکام القرآن» مینویسد: امیرالمؤمنین حضرت عمر فاروق رضیاللهعنه از ابی بن کعب رضیاللهعنه پرسید: تقوا چیست؟ حضرت ابی رضیاللهعنه گفت: «ای امیرالمؤمنین! آیا از راه خارداری عبور کردهای؟» امیر المؤمنین فرمود: «بله.» ابی رضیاللهعنه گفت: «در هنگام عبور چه کار کردید؟» امیرالمؤمنین فرمود: «لباسهایم را جمع کردم تا خارها به آن اصابت نکند.» ابی گفت: «پس تقوا همین است.»[2] (یعنی از کنار معاصی و منکرات با احتیاط زیاد حرکت کنی که مبادا به آنها گرفتار شوی).
همچنین از حضرت علی رضیاللهعنه در مورد تقوا سؤال شد، ایشان فرمودند: «تقوا یعنی ترس از خداوند بزرگوار و عمل به قرآن عظیمالشأن و قناعت به دارایی اندک و آمادگی برای روز قیامت.»
شاعر عرب چه زیبا دربارۀ تقوا میفرماید:
خل الذنوب صغیرها وکبیرها ذاک التقی
واصنع کماش فوق أرض الشوک یحذر ما یری
لا تحقرن صغیرة إن الجبال من الحصی
از گناهان کوچک و بزرگ بپرهیز و همین تقواست و در دنیا طوری عبور کن که گویا از مسیر خارداری گذر میکنی و از اصابت خارها از لباست خودداری مینمایی. هیچ گناهی را کوچک مشمار؛ زیرا کوهها از سنگریزهها درست میشود.[3]
حضرت مفتی محمد شفیع رحمهالله در تفسیر آیۀ «یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله حق تقاته ولا تموتن إلا وأنتم مسلمون»؛ نوشته است: «از آخر آیه روشن میگردد که تقوا در حقیقت، همۀ اسلام را شامل میشود. و تقوا آنست که بهطور کامل از الله تعالی و رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم اطاعت کرده شود و بهطور کامل از نافرمانی پرهیز گردد و اسلام نیز همین است.[4]
انسان پرهیزگار و متقی در همۀ حرکات و برنامههای زندگی از یاد الله تعالی و دستورات شریعت غفلت نمیورزد؛ بلکه از کوچکترین شبهات نیز پرهیز میکند.
حضرت عبدالله بن مسعود رضیاللهعنه دربارۀ حق تقوا فرموده است: «تقوا این است که الله تعالی اطاعت کرده شود و نافرمانی نشود، همواره یاد شود و فراموش نگردد و شکرگزاری شود و ناسپاسی نشود.»[5]
بنابراین انسانهای پرهیزگار و متقی همواره با احتیاط و هوشیاری زندگی میکنند و از غفلت و نافرمانی دوری میجویند و همین سبب سعادت و تقربشان به الله تعالی میگردد.
از حضرت ابوهریره رضیاللهعنه دربارۀ تقوا پرسیدند، فرمود: «آیا راهی که دارای خار باشد مشاهده کردهاید؟ گفتند: آری. فرمود: چگونه آن را پیمودید؟ گفتند: هر جا خاری مشاهده کنیم از آن دوری کنیم و یا از آن میگذریم. فرمود: تقوا همین است.»[6]
خلیفه عمر بن عبدالعزیز رحمهالله میفرمایند: «تقوا یعنی ترک آنچه الله حرام نموده و انجام آنچه که واجب گردانیده است، و اگر الله تعالی به فردی علاوه بر این – اعمال سنت و نفل و… – عطا نماید، نیکی بر نیکی است.»[7]
نویسندۀ کتاب «رازهای موفقیت مردان بزرگ» دربارۀ تقوا مینویسد: «هر کس که تقوا را در زندگی خود لازم گیرد و الله متعال را در زندگی خود مد نظر قرار داده، از دستورات گرانبهایش پیروی و از منکرات و گناهان پرهیز نماید، الله تعالی او را در این جهان نصرت و یاری میکند و تاج کرامت بر سرش مینهد و تنگیهای زندگی را از وی دور میگرداند و زندگی همراه با آرامشی به وی عطا میکند و در آخرت نیز خوشبخت و شادمان خواهد بود؛ زیرا عملکرد زیبای وی در این دنیا، چراغ راه وی در آخرت میگردد و از تاریکی دو جهان رهایی مییابد.» [8]
بسیاری از انسانها از راه پرهیزگاری و تقوا به قرب الله تعالی رسیده، و محبوب او تعالی قرار گرفتهاند و از فتنههای بیشماری در این جهان مصون ماندهاند؛ زیرا تقوا چتر نجاتی است که انسان را از افتادن در پرتگاههای هلاکت و سراشیبیسقوط نجات میبخشد. هر کسیکه با تقوا زندگی کند، الله تعالی در روزی و مال او گشایش و برکت مینهد و با آرامش خاطر و برکات زندگی مواجه خواهد شد.[9]
سلف صالح و صحابۀ کرام رضواناللهعلیهماجمعین در پرتو راهنمایی حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم به درجات بلند تقوا رسیدند و از این راه پیروزیهای بزرگی را به دست آوردند و نیز دروازههای نیکروزی و سعادت بر روی آنان گشوده گردید.
تقوای الهی
تقوای الهی شامل عقاید، عبادات، آداب و بقیۀ اعمال نیک است. هرگاه ایمان در قلب انسان جای بگیرد و ریشههایش در اعماق دل وی استوار گردد، حالتی از حالاتی که هدیۀ الله به انسان است، نصیب وی میگردد که منجر به خیر و باعث دوری از شر میشود؛ زیرا تقوا همان ترس از الله تعالی و عمل به دستورات وی است که باعث حفاظت جانها و یکپارچگی دلها میشود و سبب میگردد تا امت اسلامی گروهی متحد و یک پارچه گردند.
این درحالی است که گناهان، جسمها را ضعیف و شادابی و فعالیت آن را خاموش میگرداند؛ زیرا گناهان زائیدۀ خواهشات نفسانی است و این خواهشات بر اساس خودخواهی و خودپسندی و انحصارطلبی است که نتیجۀ آن حسد و کینه میان افراد گنهکار میباشد.[10]
ادامه دارد…
[1] . ضاحی، کمال، راه سعادت در هر دو جهان، ص: ۶۰، مترجم: ابوخالد شعیب علی خواجه، انتشارات شیخ الاسلام احمد جام، چاپ دوم، ۱۳۹۸.
[2] . قرطبی، الجامع الاحکام القرآن، جلد: ۱، ص: ۱۶۱.
[3] . خباب، خلیل الرحمن، خواهرم تو دیگر کودک نیستی، ص: ۷۸، ناشر: مکتبة البشری، انتشارات شیخ الاسلام احمد جام، چاپ اول – بهار ۱۴۰۲.
[4] . معارف القرآن، جلد: ۲، ص: ۱۲۸.
[5] . صابونی، التفسیر الواضح المیسر: ص: ۱۴۰، الأفق للطباعة والنشر.
[6] . رواه بیهقی فی الزهد.
[7] . ضاحی، کمال، راه سعادت در هر دو جهان، ص: ۶۰، مترجم: ابوخالد شعیب علی خواجه، انتشارات شیخ الاسلام احمد جام، چاپ دوم، ۱۳۹۸.
[8] . نارویی، عبداللطیف، رازهای موفقیت مردان بزرگ، ص: ۱۵۵، ناشر: سروچ، کتابسرای سادات، چاپ: ۱۳۹۷.
[9] . همان، ص: ۱۵۵-۱۵۶.