نویسنده: سید مصلح الدین

زکات

بخش دهم

زکات در ادیان دیگر
کسی‌که به روش علمی و قانون‌گذاری عادت کرده و با حدود، قوانین و احکام فقهی آشناست و به توضیحات و تفاصیلی که در شریعت اسلام، قرآن، سنت و کتاب‌های فقهی آمده است، خو گرفته است، هنگامی که به جستجوی قوانین مشخص و روشنی در مورد فریضۀ زکات و صدقات در کتاب‌های آیین هندوئیسم، «عهد قدیم و جدید» مسیحیت و «تلمود» یهودیان می‌پردازد، دچار حیرت و احساس شکست می‌شود. او متوجه می‌شود که این آیین‌ها به چند مادۀ پراکنده و سفارش‌های عمومی و احکامی که بیشتر شبیه راهنمایی‌های اخلاقی و روحی هستند، اکتفا کرده‌اند و احکام فقهی و توضیحات قانونی دقیقی ارائه نداده‌اند.
به‌عنوان مثال، اگر کسی بخواهد بداند در این آیین‌ها زکات بر چه کسانی واجب می‌شود، در چه مواردی واجب است، نصاب آن چیست، مقدار آن به چه اندازه است و مصارف آن به‌طور مشخص شامل چه کسانی می‌شود، یا چه کسانی مستحق آن هستند و به چه کسانی داده می‌شود، به پاسخ قانع‌کننده‌ای دست نمی‌یابد.
درحالی‌که کتاب‌های حدیث و فقه در اسلام به چنین پرسش‌هایی پاسخ داده‌اند و در راستای تشریح این مسائل، کتابخانه‌ای شگرف در اسلام به وجود آمده است، پژوهشگری که به مقاله‌ای در رابطه با زکات و صدقات (charity) در «دانشنامۀ ادیان و اخلاق» مراجعه کند و آن را بررسی نماید، علی‌رغم تلاش نویسندگان متخصص و جستجوی دقیق آن‌ها در منابع قدیمی، چیز چندانی به دست نمی‌آورد و به نتیجه‌ای نمی‌رسد. این پژوهشگر مسلمان با ساختاری عجیب مواجه می‌شود که کاملاً با ساختار اسلامی و فقهی در تمام بخش‌های فقه، تفاوت دارد. او درمی‌یابد که پژوهش مقارن اسلام با آیین‌های گذشته در موضوع عبادات، معاملات، مسائل فقهی و احکام بسیار دشوار است.
زکات و صدقات در آیین هندوئیسم
نخست، به خلاصۀ مقاله­‌ای که استاد (A.S.GEDEN) ( آلفرد شنینگتون گدن) در «دانشنامۀ اخلاق و ادیان» نگاشته است، اشاره می‌کنم.
مقالۀ مذکور، تفکر زکات و صدقات در آیین هندوئیسم و انواع، روش­‌ها و ساختار آن در ادوار مختلف تاریخ را بازگو می­‌کند و در واقع، تلاشی است پژوهشگرانه و تا حد زیاد، بی­‌طرفانه که در آن، نگارنده تنها اصول و نظریات را مطرح کرده است و به نقد، مقایسه و نتیجه‌­گیری نپرداخته است. وی می­‌گوید: « زکات، نزد هندوها تکلیف دینی است و از نظر اصول و تطبیق از چندین جهت با سیستم زکات و صدقات در نزد غربیان تفاوت دارد. صدقه با انگیزۀ نیکوکاری، هم‌دردی، مهرورزی و عطوفت در آیین هندوئیسم یافته نمی‌شود؛ اما با این وجود، رسوم و عادات سخاوت‌مندانه و عملکردهای داوطلبانه و خودجوش و به اشتراک‌گذاشتن زمین­‌ها و اموال و برآوردن نیازهای نیازمندان و بی‌نوایان به صورت عمومی در این سرزمین رایج است. و در این زمینه، هیچ کشور دیگری با آن برابری نمی­‌کند؛ زیرا گروه‌­ها و دسته­‌های تکدی­‌گران که در طول و عرض این سرزمین سیاحت می­‌کنند، نیازمند همین صدقه‌­دهندگان هستند و ادامه ­دادن کار طاقت‌­فرسای «تکدی‌­گری» بدون اینکه یقین داشته باشند که سهمیۀ­شان را از روزی به دست می­‌آورند، امکان ندارد. و این امر طبیعتاً امکان پذیر نخواهد بود؛ مگر درجایی‌که این تفکر گسترش یافته باشد و در جامعه رایج بوده و به اجرا درآمده باشد.
«منّو» گفته است: «سخاوت و بخشش بر تمام افراد در این دوران واجب است».
اما هندوها، کسانی را که این صدقات و کمک‌­های مردمی را دریافت می‌­کنند، در یک طبقۀ خاصی منحصر کرده‌اند و آن طبقه، «برهمیان» و برخی از پرستش‌گران و پارسایان هستند و تنها همین افراد، بدون دیگر اقشار جامعه، شایستۀ بخشش و صدقه (DAKSHINA) هستند. و پاداش و ثواب این صدقه به کمیت و مقدار آن بستگی دارد. به این ترتیب، زکات و صدقات در هندوستان دارای هدفی دینی شده‌­اند و آن هدف، پاداشی است که در زندگی ثانوی[1] به آن­‌ها داده می‌­شود و منافع اصلی را آن‌جا به دست می­‌آورند. آموزه­‌های دینی هندوها و کتاب‌­های دینی­‌شان به سخاوت مخلصانه که از هرگونه غرض و فایده تهی باشد، اهمیت نداده­‌اند؛ اما اکثر هندوها در این زمینه از حدود آیین‌­شان تجاوز کرده­‌اند.
در میان هندوها تفکر غربی صدقه و نیکوکاری، جز در برخی از گروه­‌های پارسایان که تمام وقت خود را صرف کمک کردن به مصیبت‌­زدگان و نیکی‌­کردن به آنان می‌­کنند، و جود ندارد و بدون تردید این نیکوکاری‌­ها از تأثیر آموزه‌های مهرورزانۀ «بودا» خالی نیست. خادمان بزرگ معابد در اعیاد دینی مهمانی‌­های بزرگی را ویژۀ زائران و مهمانان ترتیب می‌­دهند و به هزینه­‌های هنگفت آن‌­ها توجه نمی­‌کنند. تفکر اصلی در تمام این امور و عملکردها برگرفته از آیین هندوئیسم است، نه تفکر غربی و مسیحی. در واقع، کاهنان و خادمان معابد همواره باید بر سخاوت و بخشندگی پایبند باشند و این سخاوت کردن بر آنان واجب است؛ به گونه‌­ای که اگر چیزی به غیر از کتاب‌های‌شان نیافتند، باید آن‌ها را صدقه دهند. ولی عملکردشان خلاف این را نشان می‌دهد؛ زیرا آنان بیشتر بجای دادن، می‌­گیرند.
مردم، البته به غیر از «برهمیان»، این خلأ را با رسوم مشترک خانوادگی پر کرده­‌اند؛ به این ترتیب که در برخی از مراسم‌­ها صدقه دادن بر آنان واجب است و حاضران مراسم مسئولیت انسان‌­های گرسنه و مصیبت‌­زدۀ آنجا را به عهده می‌­گیرند.
تفکر صدقات در ذهن شعرا جایگاه قابل ملاحظه­‌ای دارد؛ ایشان پاداش صدقه‌­دهنده و بلندی جایگاهش را هنگام دعاهای مقدس «لویدا» سروده و زمزمه می‌­کنند. در ادبیات دوره «ویدی» و در کتاب‌­های دینی ادوار دیگر، زکات و صدقات در میان حقوق و تکالیفی که به مسئولان خانواده‌­ها بر می‌­گردند، جایگاه نخست را دارد. این کتاب‌­های دینی با دقت، طبقاتی را که سزاوار این صدقات هستند، مشخص کرده­‌اند؛ گرچه در تعیین این مستحقین، نظریات گوناگونی وجود دارد. «منو» در این رابطه اصول، مبادی و احکام مشخصی را وضع کرده است که بر رسوم و تقالید آیین هندوئیسم در بخش صدقات بسیار تأثیر گذار بوده است. علاوه از این مواردی که آداب و رسوم هندوئیسم از تفکر غربی پیروی کرده­‌اند، هندوها این صدقات را  (DHARMASTHAM) (وسایل اجر و ثواب) می‌­دانند و (SKUNDPURNA) کتابش باب کاملی را به اصول صدقه اختصاص داده است؛ چنانکه (HEMADRI) «هیمادری» نیمۀ پایانی کتابش را تنها به این مسأله اختصاص داده است. و این­گونه بیشتر خادمان و کاهنان آیین هندوئیسم در پرتو همین صدقات زندگی­‌شان را می­‌گذارانند، درحالی‌­که چنین گروه­‌هایی در غرب در تنگنا و سختی بسر می­‌برند. برخلاف کاهنان و خادمان معابد در هندوستان که با زور بازو و عرق پیشانی امرار معاش نمی­‌کنند و توانایی آن­را هم ندارند.
سیستم تکدی­‌گری بسیار گسترده­‌ای که آن­‌را بیان کردیم، از زمان­‌های بسیار دور نسل به نسل منتقل شده است و بدون تردید، بار این لشکر گردشگران و تکدی‌­گران بر دوش طبقات زحمت‌کش و فقیر جامعه بسیار سنگین خواهد بود.
آیین بودایی، تفکر صدقات را از آیین «برهمیت» به ارث برده و اصول و مبادی آن­‌را بسیار گسترش داده است و تفکر صدقه را به کسانی‌که زندگی‌­شان را وقف دین کرده­‌اند، تغییر داده است. (YAMUNISAK) یعنی «بودا» در زندگی نخستش (DAMASURA) به‌­عنوان قهرمان سخاوت و بخشندگی مطرح بوده است؛ بنابراین، وجود این آداب و رسوم در بخش­‌های دینی و اخلاقی آیین «بودائیت» عجیب نیست.
اما آيين «جینی» به این حق مبالغه‌­آمیز «برهمیان» قایل نیست؛ با این وجود، در این آیین مسئولیت هر یک از کاهنان و خادمان معابد به دوش مردم گذاشته شده است. هر یک از دو آیین «بودائیت» و «جینی» قانون تازه‌­ای را پایه‌­گذاری نکرده‌­اند؛ بلکه آن­‌ها رسم صدقه و نیکی‌­کردن به کسانی را که به مردم اصول دینی را آموزش می‌­دهند، پذیرفته‌­اند و در طی قرون به آن پایبند بوده‌­اند.
این صدقات و بخشش­‌ها به دو نوع تقسیم می‌­شوند: زمین‌­ها، بناها، خانه­‌ها، آذوقه‌­ها و روستاهایی که وقف می‌شوند و یا یک­‌دهم درآمد به‌­عنوان صدقه پرداخت می‌­شود. برهمیان علاوه بر این­‌ها صدقات دیگری را در اعیاد و جشن‌­های دینی و مراسم­‌های اجتماعی به شکل پول و غذا به دست می‌­آورند. هم‌چنین در صدقات، کالاها و سامان­‌هایی که گردشگران و متکدیان می­‌گیرند، داخل‌اند.
متکدیان این اموال را از روستاییان بی‌­سواد، بنابر خرافاتی که به آن‌­ها اعتقاد داشته و یا به دلیل ترس و بیمی که در صورت ندادن این صدقات و دست‌­خالی ردکردن متکدیان گریبان‌گیر آنان می‌­شود، از ایشان می‌گیرند.
شمار صدقاتی که بهترین صدقات (MHADAN) شمرده می­‌شوند، بین ده تا شانزده نوع است که مهم­ترین آن‌ها صدقه‌­دادن طلا و جواهرات و به دنبال آن، صدقه دادن ساختمان‌­ها، محصولات کشاورزی روستائیان و همانند آن‌ها است. و در صدقه­‌دادن طلا صدقه‌­ای به نام (TULADAN) یا (TULAPURSA) که از نظر پاداش و ارزش از همه برتری دارد، که در آن، صدقه‌­دهند به اندازۀ وزنش طلا صدقه می‌­دهد و آن‌­را بین «برهمیان» موجود تقسیم می­‌کند. در این رابطه آمده است که: امیری هندو در منطقۀ «قنوج» در قرن دوازدهم میلادی دویست مرتبه به همین روش صدقه داده است؛ و وزیری در یکی از ایالت‌­های کوچک در «بیهار» به نام (MITAHALA) «میتاهالا» در قرن چهاردهم میلادی این روش را به اجرا گذاشته است. جهانگرد مشهور چینی HIVEY) ISANG) «هیون نسانگ» حکایت‌­های عجیب و حیرت­‌انگیزی از پادشاه «قنوج» (SILADITY) «سیلادیتیا» بیان کرده است. این پادشاه در هر پنج سال تمام اموالش، از جمله وسایل و کالاها را به­‌عنوان صدقه می­‌بخشید. گاهی آنان، نقره را به طلا مبادله می‌­کردند و گاوی که از طلا یا گُل «کنول» ساخته می‌­شد، پدیدۀ بسیار مهمی در رسم مشهور «زنار» بود و این گاو در پایان جشن ویژۀ این آیین، شکسته شده و بین «برهمیان» تقسیم می­‌شد و یا وقف معبد می‌­گردید. هم‌چنین امرا و ثروتمندان ظروف طلا و نقره را، که برای مهمانان استفاده می‌­شد، هدیه می­‌کردند.
اما وقف‌­کردن اموالی مثل محصولات کشاورزی بر بتخانه­‌های برهمیان از آداب و رسوم کهن در هندوستان بوده است که ذکر آن در حفاری­‌ها «آشوکا» که نام پادشاهی است آمده است و دربارۀ پادشاه مذکور آمده است که در پایان عمرش از این اسراف در صدقات و بخشش‌­هایی که نزدیک بود او و خانواده‌­اش را نابود کنند، بازداشته است.
این نوع صدقات بر «برهمیان» و بت­خانه‌­های‌­شان تا امروز چیز غیرعادی نیست. غذا دادن به یک برهمی نیکی شمرده می‌­شود؛ به ویژه هنگامی که تعدادشان زیاد باشند و این پدیده­‌ای است که تا حد زیادی در هر مراسم خانوادگی یا جشن تولد و یا مهمانی دیده می‌­شود. و در اعیاد این محدوده بیشتر گسترش می‌یابد؛ به گونه­‌ای که گروه­‌های زیادی از زائران، کاهنان و خادمان گردآمده و تا چند روز همانجا می‌­مانند و در این رابطه از شخصیت (USAVADATA) که طبق گفتۀ­شان در قرن اول میلادی می‌­زیسته، تأسی می‌جویند و اثر تاریخی‌­ای که در غاری قدیمی یافته شده است، دلالت می‌­کند که شخصیت مذکور به خود می‌­بالید که نیازهای هزار برهمی را برآورده کرده است و صد هزار گاو، ۱۶ روستا، باغ­‌ها و مانند آن­‌ها را صدقه داده است.
ما در زمان‌­های دور پادشاهانی را می­‌یابیم که مخارج چندتن از «برهمیان» را تا مدت طولانی و در طول زندگی به عهده می­‌گرفتند. در پی این کار پادشاهان، کاهنان و خادمان معابد به وسیلۀ موقوفات و زمین‌­ها در رفاه و آسایش بودند؛ چنان­که پرستشگاه‌ها در قرون وسطی در اروپا چنین اوضاعی داشته‌­اند. و گاهی این امر چنان فرا می‌­رفت که بیشتر درآمد کشور و دارایی‌­های آن در اختیار کاهنان و خادمان معابد و در ملکیت آنان قرار می­‌گرفت.
شیوۀ رایج در جنوب هندوستان، که عبارت است از تقدیم کردن مالی مشخص یا یک‌­دهم درآمد به کاهنان یا معلمی که در بخشی از علم مهارت داشته و دارای مکتب فکری بوده است، در شمال هندوستان کمتر رایج است و درواقع، تسلط شخصیت‌­های دینی در شمال نسبت به جنوب کمتر است؛ زیرا شخصیت‌های دینی جنوب هندوستان این اموال را به وسیلۀ قانون و با زور به دست می‌­آورند و از هر راه ممکنی استفاده می‌­کنند. این رهبران روحی و شخصیت‌­های دینی در شهرهای مخصوصی به گشتن پرداخته و مبلغ مشخصی را که همه آن­‌را پذیرفته‌­اند، مطالبه می‌کنند.
هم‌چنین موقوفاتی که وقف امور خیریه می­‌شود، مؤسسات دینی را در جنوب هندوستان پوشش می‌دهند و هزینه‌­های آن‌­ها و کاهنان و خدمت­گذاران بت­خانه‌­ها را تأمین می‌­کنند. اما در شمال هند این سیستم با این گستردگی و توجه زیاد وجود ندارد.
از اصول و قوانین صدقات و زکات در آیین هندوئیسم این است که انسان نباید تمام دارایی‌­اش را صدقه کند؛ تا مبادا نیازمند و فقیر شود و نباید صدقۀ گاو، از صد رأس بگذرد. هم‌چنین انواع دیگر صدقات، آداب و احکامی دارند؛ از جمله این‌که صدقه­‌ای که یک برهمی آن­‌را رد کرده است، هیچ­‌کس حق پذیرفتن آن­‌را ندارد و نباید صدقه را در روزی که قبض کرده است، دوباره صدقه دهد.
در آیین هندوئیسم، مستحقین زکات بر اساس شرایط و نیازهای‌شان به چند گروه دسته‌بندی شده‌اند. یکی از این گروه‌ها، افرادی هستند که دریافت صدقه برای آن‌ها حرام است و اگر کسی به آن‌ها صدقه بدهد، گناهکار محسوب می‌شود. بر اساس این آیین، بر هندوی اصیل که به نژاد و خاندان بزرگ تعلق دارد، لازم است که تمام مال و دارایی‌اش را به «برهمیان» هدیه کند. این کار باید زمانی انجام شود که او مدت مشخصی از زندگی خانوادگی‌اش را سپری کرده و دارای فرزندی باشد که نسلش به واسطۀ او پایدار بماند.
پس از این مرحله، او باید خانه و کاشانه‌اش را رها کرده و به جنگل برود تا زندگی عزلت‌نشینی را تجربه کند. در این دوران، او به عنوان خادم معبد، روزی و غذایش را از طریق تکدی‌گری و ایستادن در مقابل خانه‌های مردم جمع‌آوری می‌کند. برای این خادمان و کاهنان، مالکیت بر چیزی مجاز نیست.
این گروه زنبیلی از نارگیل، فنجانی آب، عصا و تسبیح درازی را که به گردن آویخته‌­اند، با خود حمل می‌­کنند. و برخی از شخصیت‌­های قشر فرهنگی را سراغ داریم که الله تعالی به آنان رزق فراوان داده است و دنیا برای­‌شان گسترده شده است؛ اما آنان اسباب زندگی را رها کرده و در دنیا زهد پیشه کردند و زندگی پایانی‌­شان را با فقر و مراقبۀ دینی می­‌گذرانند.
نوع دیگری از صدقات نیز وجود دارد و آن تقدیم کردن بخشش­‌ها و صدقات بیمارستان‌­های حیوانات است. این مؤسسات و بیمارستان‌­ها بسیار کهن و قدیمی هـستند و در بعضی مناطق، گاوهای بیمار، ناتوان و لاغر در این بیمارستان­‌ها مورد مداوا و مراقبت قرار گرفته و در آن­‌ها علف، آب و جایگاهی ویژه برای گاوها وجود دارد و افراد نیکوکار با سخاوت در این راه صدقه می‌­دهند و مؤمنان پرشور روزانه این کار را انجام می‌دهند و به نظر من، این نوع صدقات در این سرزمین بسیار فراوان است».[2]
مقالۀ حاضر این حقیقت را برای خواننده روشن می‌سازد که «برهمیان» تنها محور سیستم گستردۀ صدقات هستند که مدت زمان بسیار زیادی به طول انجامیده و در نواحی وسیعی از زمین اجرا شده است. پس از آن، نوبت به کاهنان و خادمان بت‌خانه‌ها می‌رسد. در این جامعه، بدون آن‌که متوجه شوند، طبقه‌ای به وجود آمده است که بر پایۀ همین صدقات و کمک‌ها زندگی می‌کند و از طریق تکدی‌گری توانگر شده‌اند.
از پیامدهای منفی این وضعیت می‌توان به اخلاق‌های زشت، بهره‌جویی، فرصت‌طلبی، تنبلی، سستی، بیکاری و راحت‌طلبی اشاره کرد که درک و فهم آن چندان دشوار نیست.
زندگی تکدی­گری (گرچه آن­را از ویژگی­‌های عصر انحطاط شمرده‌­اند) در این جامعه، نه تنها پسندیده، بلکه الزامی است؛ و برای تزکیۀ نفس، این عمل واجب است. به همین خاطر تکدی‌­گری را ابزاری بی‌­مانند در برتری روحی و صفای نفس برشمرده­‌اند و لازمۀ زندگی روزمرۀ برخی طبقات شده است.
این طبقه از تکدی‌گران به نام «بهبونجی» بیشتر در مناطقی یافت می‌شوند که اکثریت ساکنان آن بودایی هستند و به ویژه در برمه (میانمار) این پدیده به وضوح مشاهده می‌شود. تعداد بی‌شمار و در حال افزایش آن‌ها در این مناطق، همراه با بیکاری مطلق بخش بزرگی از ساکنان و اوضاع اخلاقی و اجتماعی نامناسب، مشکلات و چالش‌هایی را در زندگی ساکنان این سرزمین به وجود آورده است.
از طرفی دیگر، بخش عمده‌ای از این صدقات و بخشش‌ها بر اساس عقیدۀ تناسخ، که شعار ادیان هندو است، و هم‌چنین به احترام و بزرگداشت گاو اختصاص داده شده است. هزینه‌های هنگفتی در این راستا انفاق می‌شود که در نتیجه، از حق نیازمندان و بی‌نوایان، که الله تعالی آنان را مورد تکریم قرار داده است، کاسته می‌شود.
هم‌چنین به نظر می‌رسد که این سیستم و آموزه‌های دینی و راهنماهایی که در آن وجود دارد، فاقد نظم، ساماندهی و انضباط هستند؛ ویژگی‌ای که تقریباً در تمام ادیان آسمانی مشاهده می‌شود. در اثر این آشفتگی و بی‌نظمی، آزادی کامل در انتخاب، انعطاف‌پذیری بیش از حد در برابر ساختارها و تسلیم شدن در برابر شرایط زمانی و منطقه‌ای به چشم می‌خورد که منجر به ایجاد سیستم‌های گوناگونی در بخش صدقات شده است؛ گویی هر یک از آن‌ها بخش‌های پراکنده‌ای از آیین‌های مختلف و متفاوت هستند.
ادامه دارد…

[1]. آیین هندوئیسم قائل به تناسخ ارواح و انتقال پیوستۀ آن­ها مطابق اعمال و کردارها از یک زندگی به زندگی دیگر است؛ و چه‌­بسا این تناسخ در شکل حیوانات گوناگون بنابر اعمال و کردارهای انسان­‌ها ظاهر شود.

[2]. Encyclopadia of Religions and Ethics Voll.

 

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version