
نویسنده: عبیدالله نیمروزی
سیرت امام غزالی رحمهالله
بخش هشتم
بررسی نقش تجدیدی امام محمد غزالی رحمهالله در اندیشۀ اسلامی بر اساس کتاب «المنقذ من الضلال»
در طول تاریخ اسلام، اندیشمندان و مصلحانی ظهور کردهاند که در مواجهه با بحرانهای فکری و اجتماعی، نقش تجدیدی ایفا کرده و زمینۀ احیای تفکر اسلامی را فراهم ساختهاند. امام ابوحامد محمد بن محمد الغزالی رحمهالله یکی از این شخصیتهای برجسته است که با تحلیل وضعیت دینی و معرفتی زمانۀ خویش، آسیبشناسی اندیشۀ اسلامی و ارائۀ راهکارهای اصلاحی، تأثیر عمیقی بر جهان اسلام گذاشت، او را بهعنوان مجدد قرن پنجم هجری میشناسند؛ زیرا توانست در دورانی که آمیختگی دین با فلسفههای بیرونی، گسترش باطنگرایی افراطی و ضعف اخلاقی و معنوی مسلمانان تهدیدی برای اعتقادات اسلامی محسوب میشد، به اصلاح و احیای دین بپردازد.
یکی از مهمترین آثار امام غزالی رحمهالله در تبیین این تلاشها، کتاب «المنقذ من الضلال» است. این اثر نوعی زندگینامۀ علمی و فکری است که در آن، مسیر تحول فکری و تجدیدگرایانۀ او بازتاب یافته است، او در این کتاب، دوران تحصیل، مراحل شک و تردید، کنارهگیری از فعالیتهای علمی رسمی و سرانجام، بازگشت به اصلاح جامعه را تشریح کرده و نشان داده که چگونه به این نتیجه رسیده است که برای اصلاح امت اسلامی، باید ابتدا علوم دینی را از آلودگیها پاک کرد و سپس به اصلاح اخلاق و اجتماع پرداخت.
پس از بازگشت از دورۀ کنارهگیری و سلوک عرفانی، امام غزالی رحمهالله تلاشهای خود را در دو حوزۀ مهم متمرکز کرد:
۱. اصلاح باورها و اندیشۀ دینی که در آن با جریاناتی همچون باطنیه و اسماعیلیه مقابله کرد؛
۲. اصلاح اخلاق و زندگی اجتماعی که در آن بر بازسازی ارزشهای اخلاقی، تزکیۀ نفس و احیای معنویت اسلامی تأکید نمود.
این مقاله به بررسی این دو محور اساسی پرداخته و نشان میدهد که امام غزالی رحمهالله چگونه از طریق این اقدامات، مسیر احیای دین و اصلاح جامعه را هموار ساخت.
۱. مقابله با جریانهای باطنیه و تأویلگرایی افراطی
در قرن پنجم هجری، یکی از چالشهای جدی جهان اسلام، رواج تفکرات باطنیه و اسماعیلیه بود. این گروهها، با تأکید بیش از حد بر معانی پنهان در متون دینی و ضرورت دستیابی به تأویلهای خاص توسط رهبرانشان، به تفسیرهای انحرافی از اسلام پرداخته بودند، آنان معتقد بودند که ظواهر شریعت برای عموم مردم است و تنها کسانیکه به «حقیقت» دست یافتهاند، میتوانند به معانی واقعی دین پی ببرند.
نقد امام غزالی بر باطنگرایی افراطی
امام غزالی رحمهالله در کتاب «فضائح الباطنية» (رسواییهای باطنیان)، بهطور مفصل به بررسی انحرافات فکری و عقیدتی این گروه پرداخت، او استدلال کرد که باورهای آنان بر پایۀ نوعی استبداد فکری و انحصار معرفت دینی استوار است که موجب تضعیف مبانی اسلامی میشود.
امام غزالی رحمهالله نشان داد که تأویل افراطی آیات قرآن و احادیث، بدون استناد به اصول معتبر تفسیری، زمینهساز تحریف دین و سوءاستفاده از مفاهیم اسلامی برای مقاصد سیاسی و اجتماعی است.
او در نقد این جریان، بر چند اصل مهم تأکید کرد:
-
لزوم پایبندی به نصوص قرآن و سنت: امام غزالی رحمهالله بر این باور بود که نمیتوان صرفاً بر اساس تأویلهای شخصی، معانی جدیدی به متون دینی تحمیل کرد؛ بلکه باید از روشهای تفسیری معتبر و سنت صحیح پیامبر صلیاللهعلیهوسلم تبعیت کرد.
-
تناقض در ادعاهای باطنیه: وی نشان داد که این گروهها، با ادعای دستیابی به حقیقت باطنی دین، در واقع تفسیری شخصی و غیرقابل اثبات ارائه میدهند که به تفرقه و سردرگمی در میان مسلمانان منجر میشود.
-
خطر سیاسی و اجتماعی تأویلگرایی افراطی: امام غزالی رحمهالله هشدار داد که این جریانها نهتنها از نظر علمی و معرفتی خطرناکاند؛ بلکه در عمل، بستری برای شکلگیری جنبشهای افراطی و سوءاستفادههای سیاسی نیز فراهم میکنند.
۲. اصلاح اخلاق و زندگی اجتماعی: احیای ارزشهای اسلامی
یکی از مهمترین جنبههای اقدامات تجدیدی امام غزالی رحمهالله، اصلاح رفتارهای اجتماعی و اخلاقی مسلمانان بود، او در کتابهای خود، بهویژه در «احیاء علوم الدین»، مشکلات اخلاقی و اجتماعی مسلمانان را تحلیل کرده و راهکارهای عملی برای اصلاح آنها ارائه کرده است.
نقد دنیاگرایی و ظاهربینی در دینداری
امام غزالی رحمهالله معتقد بود که یکی از مهمترین مشکلات مسلمانان در زمان او، گرایش بیشازحد به دنیا و غفلت از ارزشهای واقعی دین است، او مشاهده کرد که بسیاری از افراد بهظاهر دین پایبندند؛ اما در عمل، از اهداف و معانی حقیقی آن غافلاند.
او در کتاب «المنقذ من الضلال» تأکید میکند که فقه و عبادات نباید صرفاً بهعنوان مجموعهای از اعمال ظاهری تلقی شوند؛ بلکه باید زمینهساز تزکیۀ نفس و اصلاح باطن فرد باشند.
لزوم بازگشت به تزکیۀ نفس و معنویت اصیل
امام غزالی رحمهالله پس از بررسی مکاتب مختلف، به این نتیجه رسید که تصوف، در صورتی که مبتنی بر قرآن و سنت باشد، میتواند راهی برای اصلاح فردی و اجتماعی باشد، بههمین دلیل، او مفاهیم کلیدی مانند اخلاص، زهد و محاسبۀ نفس را در آثار خود برجسته کرد، او معتقد بود که ریشۀ بسیاری از مشکلات اجتماعی، غفلت از تربیت روحی و اخلاقی است و بر همین اساس، در «احیاء علوم الدین»، مجموعهای از راهکارهای عملی برای تهذیب اخلاق ارائه داد.[1]
خلاصۀ کلام
بررسی کتاب «المنقذ من الضلال» نشان میدهد که امام غزالی رحمهالله چگونه با نقد باطنگرایی افراطی و اصلاح ارزشهای اخلاقی و معنوی، به احیای دین و اصلاح جامعه پرداخت، او با تأکید بر لزوم تبعیت از اصول معتبر تفسیر دینی، نقد تأویلهای افراطی، و بازگشت به اخلاق و معنویت اصیل اسلامی، تلاش کرد تا اسلام را از آلودگیهای فکری و رفتاری پاکسازی کند.
اقدامات امام غزالی رحمهالله، نهتنها در زمان خود؛ بلکه در قرون بعدی نیز تأثیر عمیقی بر اندیشۀ اسلامی گذاشت، ایشان را میتوان یکی از بزرگترین مجددان تاریخ اسلام دانست که با ترکیب معرفت عقلی، وحیانی و عرفانی، راهی برای احیای علوم دینی و اصلاح رفتار فردی و اجتماعی مسلمانان ترسیم کرد.
ادامه دارد…
[1]. امام محمد غزالی، المنقذ من الضلال، تحقیق و تصحیح: جميل صليبا و كمال يوسف الحوت، بیروت: دار الأندلس، ۱۹۸۸، ص. ۲۸-۳۰ با تلخیص.