نویسنده: مهاجر عزیزی

لحظاتی با رمضان

بخش ششم

۲. حکمت و فلسفهٔ روزهٔ ماه رمضان
ج: روزه وسیله‌ای برای شکر نعمت‌ها
از جمله حکمت‌ها و مقاصد دیگر تشریع روزه، این است که روزه وسیله‌ای برای شکر نعمت و سپاس‌گذاری در مقابل نعمت‌های گوناگون پروردگار است؛ زیرا خودداری از خوردن، نوشیدن و سایر مفطرات، از بزرگ‌ترین و والاترین نعمت‌هاست و امتناع از این نعمت‌ها در مدتی معین، ارزش آن‌ها را آشکار می‌سازد، چراکه نعمت‌ها معمولاً ناشناخته‌اند؛ اما وقتی از دست بروند، شناخته می‌شوند و این موجب شکرگزاری از خداوند متعال می‌شود، به همین دلیل، روزه‌دار هنگام افطار، لذت فراوانی از نوشیدن آب خنک در هنگام تشنگی و خوردن غذا احساس می‌کند و این او را به شکرگزاری از خداوند عز و جل وا‌می‌دارد.[1] به همین موضوع نیز در قرآن کریم هنگام سخن گفتن از روزه اشاره شده است، آنجا که خداوند متعال می‌فرماید: «وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون»؛ «و باشد که شکرگزار باشید»[2]
بدیع‌الزمان نورسی رحمه‌الله می‌گوید: «حکمت‌های متعددی در روزه ماه مبارک رمضان وجود دارد که ما را به شکرگزاری از نعمت‌هایی که پروردگار بر ما ارزانی داشته است، هدایت می‌کند.  روزه ماه رمضان کلید شکرگزاری واقعی و خالصانه و سپاس‌گزاری بزرگ و همگانی از خداوند متعال است؛ چراکه بیشتر مردم، زمانی که در شرایط عادی و بدون سختی زندگی می‌کنند، ارزش بسیاری از نعمت‌ها را درک نمی‌کنند؛ زیرا گرسنگی و سختی آن را تجربه نکرده‌اند. برای مثال، کسانی که همیشه سیر هستند، به‌ویژه ثروت‌مندان، هیچ‌گاه درک نمی‌کنند که یک تکه نان خشک تا چه اندازه ارزش‌مند است؛ اما فرد روزه‌دار، هنگام افطار، متوجه می‌شود که این غذاها نعمت‌های گران‌بهای الهی هستند و زبان چشایی او این حقیقت را تصدیق می‌کند. از این‌رو، روزه‌داران، از پادشاه گرفته تا فقیرترین فرد جامعه، به شناختی معنوی از ارزش این نعمت‌ها می‌رسند که آن‌ها را به شکرگزاری از خداوند وا‌می‌دارد؛ همچنین، وقتی فرد روزه‌دار در طول روز از خوردن و نوشیدن پرهیز می‌کند، به این حقیقت می‌رسد که این نعمت‌ها در مالکیت او نیستند و او اختیار کامل در استفاده از آن‌ها ندارد؛ بلکه آن‌ها متعلق به کسی دیگرند و از فضل و کرم او به بندگان ارزانی شده‌اند، او با خود می‌گوید: این نعمت‌ها از آنِ من نیستند، من آزاد نیستم که هر زمان بخواهم از آن‌ها استفاده کنم، این نعمت‌ها در حقیقت متعلق به کسی دیگرند و من باید منتظر فرمان او باشم. با این درک، او به نوعی شکر معنوی در برابر این نعمت‌ها دست می‌یابد.»[3]
د: روزه، عامل یک‌سویی دل برای ذکر و تفکر
روزه سبب نرم شدن قلب و آمادگی آن برای ذکر و تفکر می‌شود، چراکه پرداختن به لذت‌های نفسانی، موجب غفلت شده و چه‌بسا قلب را سخت گردانده، آن را از حق دور کند و میان بنده و ذکر و تفکر حائل شود، در مقابل، خالی بودن شکم از غذا و نوشیدنی، قلب را نورانی می‌سازد، قساوت را از میان بر می‌دارد و آن را برای ذکر و تفکر آماده می‌کند.[4]
بزرگان دین و مشایخ تصوف، همواره بر کم‌خوری تأکید داشته‌اند و آن را از ارکان سلوک معنوی برشمرده‌اند، آنان دریافته بودند که خالی بودن شکم، تأثیر خاصی بر قلب و روحانیت انسان دارد و سبب نورانیت دل می‌شود، ازاین‌رو، روزه که به خالی شدن شکم می‌انجامد، زمینه‌ساز صفای قلب و تمرکز بر ذکر و تفکر می‌گردد و شخص روزه‌دار را برای عبادت و اندیشیدن در نعمت‌های الهی آماده‌تر می‌سازد. این نیز از جمله حکمت‌ها و مقاصد مهم روزه است.
خالی بودن شکم، علاوه بر تأثیر بر نورانیت قلب، فواید روحی و جسمی فراوانی نیز دارد که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:
۱. کنترل شهوات و هوای نفس: یکی از مهم‌ترین اثرات خالی بودن شکم، مهار نفس و دوری از گناهان است. چنان‌که پیامبر ﷺ فرموده‌اند: «الصِّيَامُ جُنَّةٌ»؛[5] (روزه سپری است در برابر گناهان.)
۲. کاهش فشار بر قلب: مصرف کمتر غذا، فعالیت دستگاه گوارش را کاهش می‌دهد و در نتیجه، قلب مجبور نیست خون بیشتری به معده پمپاژ کند، این امر فشار قلب را کاهش داده و سلامت آن را بهبود می‌بخشد.
۳. تقویت سیستم ایمنی بدن: مطالعات علمی نشان داده است که روزه‌داری و خالی بودن شکم، بدن را از سلول‌های آسیب‌دیده پاک‌سازی کرده و به سلامت عمومی، از جمله سلامت قلب، کمک می‌کند.
۴. کاهش چربی‌های مضر: روزه گرفتن باعث کاهش کلسترول بد (LDL) و افزایش کلسترول خوب (HDL) می‌شود که برای سلامت قلب و عروق مفید است.
خالی بودن شکم، به‌ویژه از طریق روزه‌داری، تأثیر زیادی بر قلب، جسم و معنویت انسان دارد. این امر باعث نرمی و نورانیت قلب، تقویت سیستم ایمنی بدن و کاهش چربی‌های مضر می‌شود، وقتی قلب نرم و بدن سالم باشد، زمینه برای یاد خدا، ذکر و تفکر فراهم می‌گردد و این امر به بهترین شکل از طریق روزه تحقق می‌یابد.

بخش بعدی | بخش قبلی

[1]. الموسوعة الفقهية الكويتية، ۲۸، ۸.
[2]. سورة البقرة، آیه: ۱۸۵.
[3]. رسالهٔ رمضان، ص ۹.
[4]. لطائف المعارف لابن رجب، ص ۲۹۱.
[5]. سنن النسائی، ش ۲۲۲۹.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version