نویسنده: سید مصلح‌الدین

روزه و جایگاه آن در اسلام

بخش سوم

تأثیر پیروزی هریک از روح و جسم در زندگی انسان و در تاریخ ادیان و اخلاق:
تاریخ دینی و اخلاقی انسان چیزی جز نبرد بین این دو طبیعت (طبیعت ملکوتی و طبیعت حیوانی) نبوده است و نتیجۀ نبرد نیز بین آن دو در نوسان بوده است؛ گاهی طبیعت در ملکوتی چیره شده و دچار افراط و زیاده‌­روی شده و رهبانیت را به‌­وجود آورده است و ریاضت­‌کشیدن در زندگی، ترک چیزهای پاکیزه و مباح و از پای درآوردن طبیعت انسانی و نفس مبالغه کرده است و در پی آن، انسان گرسنگی و بی‌­خوابی را به درازا کشانده است و به جنگل‌­ها و غارها پناه برده و خوشبختی و روح‌پروری را در شکنجه‌­کردن نفس و به درد آوردن جسم انگاشته است و داستان افراط‌­گرایان قرون وسطی در اروپا داستان پنهانی نیست.[1]
«وَرَهْبَانِيَّة ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا»؛ «و رهبانیتی که خود ابداع کردند آن­را، ما ننوشته بودیم آن­را بر آنان؛ مگر آنکه برای طلب خشنودی الله بود ولی رعایت نکردند آن­را آن­گونه که حق رعایت آن بود.»[2]
و در نتیجۀ آن، عقل و جسم انسان­‌ها رو به ضعف نهاد و روابط ازهم ­‌گسست و جامعۀ انسانی در معرض تهدیدی فراگیر قرار گرفت و انسان از منصب خلافت، که الله تعالی به او عنایت کرده بود، شانه خالی کرد و از میدان مبارزه و انجام مسؤولیت عقب‌نشینی کرده و فرشتگان را به­‌عنوان الگوی برتر برگزید و به آنان حسادت ورزیده و چشم دوخت، پس از آنکه خودش محسود و مسجود فرشتگان بود.
و چه­‌بسا طبیعت دوم، طبیعت جسمی و زمینی غلبه یافته و انسان را از تمام مرزهای عقلی و شرعی و سیطرۀ روح و اخلاق گسلانده است و با انگیزه­‌های برگرفته از ماده و معده همگام شده و به حرکت درآمده است و در برآوردن شهوت‌­های بدنی و عملی کردن آرزوها و خواهشات مادی‌اش هیچ حد و مرزی را نشناخته و در پی آن، شعلۀ روح و قلب به خاموشی گراییده و معده، در عوض عقل و وجدان، بزرگ و گشاد شده است؛ به صورتی‌که غذای یک خانواده یا قبیله او را کفایت نکرده و در جسمش معدۀ مصنوعی و تخیلی به وجود آمده و در زندگی‌­اش گرسنگی توهم­‌آمیز و افسانه‌ای شکل گرفته است؛ که بزرگ­ترین مقادیر غذاها، نوشیدنی­‌ها، ذخیره‌­ها، انبارها، واردات و محصولات او را سیر نمی‌­کنند و به دنبال آن، ستم­‌ها و جنایات پدید آمدند و انسان، به حیوانی درنده‌خو و شکاری تبدیل شد که هم‌نوعانش را می­‌درید و افراد خانواده­‌اش را تحقیر می‌­کرد.
داستان جنگ‌­ها، یورش­‌ها، فتوحات و پیروزی‌­ها – جز جهاد مقدس دینی- چیزی به غیر از داستان آز و طمع فردی یا گروهی و داستان شیفتگی نسبت به کام‌جویی، ریاست‌­طلبی و برتری‌­خواهی در زمین نیست.
تأثیر پرخوری و حرص در اخلاق و سلیقه­‌ها:
و اگر این طبیعت حیوانی غلبه یابد و افسار زندگی را به‌دست­ گیرد و بر قوای حسی و عواطف انسان حکم‌فرما شود و معده به قطبی تبدیل شود که زندگی بر محور آن می‌­چرخد، انجام­‌دادن کاری که بین انسان و تمایلات و خواهشاتش حایل شود و او را از برآوردن شهوتش بازدارد و آغاز و سرنوشتش را به او یادآور شود و محاسبه، احتساب، پاداش و مجازات را برای او به تصویر بکشد، بسیار سخت و دشوار خواهد بود و در این سال­‌های دراز عمرش نمی‌­تواند زمانی فارغ، قلبی صاف، عقلی بیدار و وجدان زنده‌­ای بیابد و عبادت، ذکر و متعلقات آن برایش سنگین و دشوار خواهد بود و طبیعتاً لذت آن­‌ها را احساس نخواهد کرد: «وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلا عَلَى الْخَاشِعِينَ * الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُلاقُوا رَبّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»؛ «و همانا آن، البته گران است مگر بر خاشعان؛ کسانی‌که گمان دارند به این‌که آنان ملاقات کننده‌­اند پروردگارشان را و این‌که آنان به‌سوی او بازگشت کننده‌­اند.»[3]
«وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلاَةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللهَ إِلا قَلِيلاً»؛ «و چون برخیزند به‌سوی نماز برخیزند با کسالت می‌­نمایانند خود را به مردم و یاد نمی‌­کنند الله را جز اندکی.»[4]
نبوت با قانون­‌گذاری روزه، بشریت را فریادرسی نمود؛ تا ارزش­‌های والا و اهداف حقیقی زندگی انسان محقق شود:
نبوت در زمان‌­ها و مکان‌­های مختلف، بشریت را فریادرسی کرده است؛ بشریتی که در معرض تهدید مادیت سرکش بوده است. نبوت آمده است تا نقش روح، اخلاق، احساسات مهرورزانه و قلبی را؛ که بنابر سرکشی شهوات و زمختی معده­‌ها خفه و فلج شده است، بازگرداند و معیارهای عدل و داد را در زندگی برپا کرده و انسان را کاملاً برای پیاده کردن هدفی که برای آن آفریده شده است، یعنی عبادت و رسیدن به کمال مطلوب، از سرنو آماده کند؛ کمالی که انسان برای آن تدارک دیده شده است و آن همان «ولایت» و «خلافت» و کامل کردن مسئولیتی است که به خاطر آن به زمین فرو فرستاده شده است.
و این امر، تنها با روحانیت فرشته‌­گونه یا مادیت حیوانی امکان­‌پذیر نیست؛ لذا شریعت به روزه­‌گرفتن فرمان داده است؛ تا تیزی مادیت معده­‌گرا را کُند کرده و به انسان زندگی، نشاط، تازگی و نیرویی را که از دست داده است، بازگرداند و او را از نظر روحی و ایمانی تقویت کند؛ به گونه­‌ای که بتواند در زندگی، اعتدال و توازن را رعایت کرده و با انگیزه­‌های شهوات و پیامدهای منفی پرخوری مبارزه کند و به برخی از اخلاق الهی آراسته شود و از آن بهره ببرد و سعادت­‌مند شده و اوج بگیرد و به فرشتگان و ملأ اعلی بپیوندد و در باغ­‌های روح و قلب و در ملکوت آسمان‌­ها و زمین چریده و تردد کند و لذتی را که در غذاها و نوشیدنی‌های رنگارنگ و در سیری بیش از حد و پرخوری ملال‌­آور سراغ ندارد، احساس کند.
ادامه دارد…
[1]. در رابطه با این موضوع به كتاب «تاريخ الأخلاق في أروبا» (History of European – Moials) تألیف استاد لپکی و کتاب «ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین»، فصل نخست باب چهارم مراجعه شود.
[2]. سورۀ حدید، آیه: ۲۷.
[3]. سورۀ بقره، آیه: ۴۵-۴۶.
[4]. سورۀ نساء، آیه: ۱۴۲.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version