یکی از سنتهای خداوند که ضامن موفقیت داعیان راه خدا بوده و خواهد بود، پایداری و استقامت در مسیر است. غفلت از این قانون در نظام هستی، اهل دعوت را دچار آفاتی میسازد که از مقصد دور میافتند. بیاعتنایی به این امر کار را به جایی میرساند که داعی در حالیکه دچار خسران شده، تصور میکند که کار او در راستای هدف به خوبی پیش میرود. آسیبشناسی در مسیر راه بهترین روش برای جلوگیری از انحراف میباشد. بدیهی است نسل جوان بیش از سایر طیفها در معرض آفات قرار میگیرد و باید از آزمونهای گوناگون در راستای خلوص عبور کند.
لذا برای بهرهبرداری هرچه بهتر از جوانی و حفظ آن از انحراف و تباهی، نیاز فراوان به آگاهی داریم. اما آیا صرف آگاهی از ویژگیهای نسل پیشتاز میتواند در مسیر تربیت صحیح قدم گذاشت؟ آیا تنها با پرورش خصایص و شناخت زمینههای آن نسل میتوان به کمال رسید؟ آیا شناخت آفات و آسیبهای نسل پیشتاز لازم نیست؟
به طور کلی هر نعمت الهی به نوعی عرصه آزمایش افراد است. برای استفاده صحیح از نعم الهی و موفقیت در آزمایش خداوندی، شناخت آفات هر نعمت و زدودن آن لازم است. مسلماً نسل جوان و پیشتاز که از موهبتهای بزرگ الهی برخوردار است از این قانون مستثنا نیست. نسل پیشتاز و جوان به خاطر گرانقدر بودن و مهمبودن آن، آفات و آسیبهای زیادی را هم در بر دارد. اگر نسل پیشتاز آسیبها را بشناسد و سعی در از بین بردن آنها بکند، غرایز و عواطف مسیر صحیح خود را طی میکند و خود را به کمال میرساند.
مقدمه:
مهمترین رسالت پیشوایان برنامهریزی برای رشد و پرورش انسانهای مومن و عالم به تعالیم است. انجام این رسالت، علاوه بر بالندگی و دوام، استکمال نظام دینی را به دنبال دارد و بستری فراهم میکند تا آحاد و جامعه وظایفی را که خداوند برای آنها معین فرموده انجام دهند و به سوی فلاح و رستگاری گام بردارند. به همان میزان که برنامهریزی برای تعلیم، تربیت و رشد دینی، لازم و ضروری است، آسیبشناسی نیز ضروری میباشد، چرا که شناسایی آفتها و رفع آنها سبب رشد و ترقی در نسل جوان خواهد شد و بهبود نظام تعلیم و تربیت دینی را در نسلهای آینده به دنبال خواهد داشت.
تعلیم و تربیت دینی محصول کارکرد تمام دستگاههای فرهنگی ـ تربیتی مانند مدرسه، خانواده، رسانههای جمعی، و تمامی نهادهای سیاسی، اقتصادی، قضائی و… در کنار محیط اجتماعی است. وفاداری به باورها و آموزههای دینی و تجلی آن در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای عوامل مذکور، زمینهساز و تسهیلکنندهی تحقق اهداف تربیت دینی است. عدم پایبندی یا کارکردهای نامطلوب آنها بهعنوان مانع جدی و آسیبزا در برابر مخاطبان تربیت قرار دارد. شناختن تمایلات طبیعی و تمنیات فطری نسل جوان و پیشتاز و ارضای صحیح و معتدل هر یک از آن تمایلات، اساسیترین پایهی تربیت آن نسل است. مربی لایق کسی است که ابتدا ساختمان طبیعی جوانان را مورد مطالعه دقیق قرار دهد و با بررسی کامل و همهجانبه، تمام آفات نسل جوان را شناسایی و رفع کند. چنین تربیتی هماهنگ با نظام حکیمانه خلقت و بر وفق قانون آفرینش است. چنین تربیتی بهترین و پایدارترین تربیتها است و میتواند جوانان را به شایستگی بسازد و موجبات خوشبختی و سعادت آنان را فراهم سازد.
منظور از نسل پیشتاز چه کسانی هستند؟
نسل پیشتاز، گروه یا دستهای است که قبل از دیگران، فکر جدیدی را میپذیرد و اقدام به انتشار، تثبیت و دفاع از آن میکند. در اینجا، منظور از نسل پیشتاز، آن دسته از جوانان مسلمانی است که به مصداق آیهی: «رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِى لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ»؛ «پروردگارا، ما صدای منادی که خلق را به ایمان فرا میخواند که به پروردگارتان ایمان آورید، شنیدیم و ایمان آوردیم. پروردگارا، از گناهان ما درگذر و زشتی کردار ما بپوشان و هنگام جان سپردن ما را با نیکان و صالحان محشور گردان.»[1]
در منطقه و محل سکونت خویش، پیش از دیگران به ندای الله لبیک گفته، به حقانیت و توانمندی دین اسلام ایمان آورده و در راستای ترویج، تبلیغ و تثبیت آن گام برداشتهاند. تاکنون تألیفات و کتابهای زیادی در خصوص آفات راه و خطرات پیشرو تدوین و عرضه شده که مهمترین آنها کتاب ارزشمند «آفاتُ على الطريق» است.
با این حال، به باور ما، در هر منطقهای آفات ویژهای وجود دارد که مختص همانجا بوده و به طور چشمگیر و همراه با آفات عمومی دیگر، مانعی در مقابل پیشرفت و ترقی نسل جوان خواهد بود. اکنون، به گونهای بسیار مختصر و ساده، یازده آفت از مهمترین آفاتی را که نسل پیشتاز را تهدید میکند، بیخاصیت میسازد و احتمالاً از هدف و مقصد اصلی منحرف خواهد کرد، با هم نقد و بررسی خواهیم کرد. این امید را داریم که ان شاء الله با پرهیز از ابتلا به آنها، همیشه روحیهی دینداری و اصلاح را حفظ کنیم.
ناگفته نماند که قرار نیست همهی این آفتها یکجا در یکی از جوانان جمع شوند و یا ابتلا به آنها حتمی و اجباری باشد. نه، اصلاً چنین تصوری مد نظر نیست. بلکه احتمال ابتلا و یا انتظار عدم ابتلا در نسل جوان بیش از سایرین است.
۱ـ دوری از قرآن:
اولین و مهمترین آفتی که دامنگیر نسل پیشتاز خواهد شد، دوری از قرآن و ضعف در بینش و نگاه قرآنی در تجزیه و تحلیل مسائل و موضوعات اساسی زندگی است. در حالی که همهی ما نیک میدانیم که وجود و مشروعیت اسلام به این کتاب مقدس بستگی دارد. کتابی که حاوی مطالبی دربارهی آغاز و انجام هستی و آفرینندهی آن، علل و عوامل پیشرفت و توسعه و یا سقوط و پستی جامعه و انسان است. این کتاب در برگیرندهی موضوعات و مسائلی است که هیچگاه بشر با تلاش و کوشش ذهنی و عقلی خویش به آنها نخواهد رسید. آیه ۳۰ سورهی فرقان با وضوح و شفافیت هرچه تمام، این آفت کشنده را به تصویر میکشد: «وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا»؛ «در آن روز رسول (به شکوه از امت در پیشگاه رب العزة) عرض میکند: بارالها! (تو آگاهی که) امت من این قرآن را به کلی متروک و رها کردند.»[2]
این آیه نشاندهندهی شکایت رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) از پیروانش در روز قیامت به خاطر دوری از قرآن است. روزی که جامعهی اسلامی در نهایت پیشرفت و توسعه، و مسلمانان در اوج سیادت و سروری بودند، تحلیلگران مسلمان و غیرمسلمان، علت اصلی آن را درک و دریافت و عمل به آیات و مفاهیم قرآن میدانستند. و روزی هم که در سراشیبی سقوط و عقبماندگی قرار گرفتند و نه تنها مقلد و دنبالهروی سایرین، بلکه برده و بنده و جیرهخوار و ریزهخوار آنان شدند، باز هم علت العلل آن را دوری از قرآن دانستند. آفت دوری از قرآن احتمالاً به اشکال زیر در زندگی روزانه و رفتار نسل پیشتاز، خودنمایی خواهد کرد:
ــ عدم تلاوت روزانهی قرآن و گوش ندادن به آن:
یعنی این نگرانی وجود دارد که کم کم، نزدِ مؤمن پیشتاز، مطالعهی کتابهای دیگر، بر تلاوت و تدبر در قرآن، ارجحیت پیدا میکند. حتی اگر این کتابها، تفسیر هم باشند، چون هیچ کتابی، در هیچ زمانی و در هیچ حالتی، جای تلاوت و تدبر در قرآن را نخواهد گرفت. به همین دلیل است که پروردگار مهربان در سورهی بقره، آیهی ۱۲۱، اشاره میکند که شرط ایمان به کتاب، تلاوت آن به صورتی شایسته و بایسته است. در غیر این صورت، شدیداً از زیانکاران خواهند بود. «الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»؛ «کسانی که کتاب بر آنها فرستادیم آن را خوانده و حق خواندن آن را (در مقام عمل نیز) بجا آورند، آنان اهل ایمانند و آنها که به کتاب خدا کافر شوند (و حقشناسی نکنند) آن گروه زیانکاران عالمند.»[3]
اما با وجود این، اندک افرادی هستند که در برنامه زندگی خود، زمانی را به تلاوت و انس با قرآن اختصاص میدهند. به رغم تأکید فراوان قرآن و توصیه پیشوایان دین به تلاوت آن، بسیاری از مردم از نعمت تلاوت و آثار ارزشمند آن بیبهرهاند. قرآن کریم میفرماید: «فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»؛ «یعنی هر آنچه برای شما میسر است، قرآن بخوانید.»[4]
یعنی بهانهها و دلیلتراشیهایی که منجر به دوری از قرآن میشوند، قابل قبول نیست. آیا تلاوت يک صفحه از قرآن، بیش از چند دقیقه طول میکشد که انسان مسلمان وجوان، فرصت آنرا نداشته باشد؟!