نویسنده: ام عائشه علیزهی

تقوا و تأثیرات شگرف آن (بخش دوم)

مدخل:
تقوا یک فضیلت اخلاقی است که در اسلام به وسیلۀ آن هر انسانی می‌تواند ارتباطش را با پروردگار و سایر انسان‌ها تحکیم بخشد. کلمۀ تقوا در آیات قرآن کریم جهت رشد اخلاقی و اجتماعی بیان گردیده است. تقوا در حقیقت به این معناست که انسان نفس خویش را قرنطینه نموده و در محفظه‌ای قرار دهد تا مستحق عذاب الهی نشود.
در این بخش از تحقیق‌مان می‌خواهیم که تقوا را بیشتر از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی مورد بحث و کنکاش قرار دهیم.
تقوا از دیدگاه قرآن کریم
خداوند متعال بارها در کلام خویش اهمیت و جایگاه والای تقوا را بیان می‌فرماید و پیروان اسلام را به آن ترغیب می‌دهد.
خداوند متعال در قرآن مجید تقوا را  شرط ولایت و دوستی‌ خویش قرار داده است چنانچه می‌فرماید: «إن أولیاؤه إلا المتقون»؛[1] «نیستند دوستان وی، مگر پرهیزگاران». آیۀ مذکور بیان‌گر این نکته است که خداوند شرف ولایت را به شخصی می‌دهد که تقوا را اختیار کند، کسانی‌که ادعای محبت الهی را دارند اما از طرفی نافرمانی وی را می‌کنند، در این ادعای خویش کاذب هستند؛ زیرا محب و دوست‌دار، نافرمانی محبوب خویش را نمی‌کند.
خداوند متعال در جای دیگر تقوا را ملاک برتری قرار داده است و می‌فرماید: «إن أکرمکم عندالله أتقاکم»؛[2] «همانا گرامی‌ترین شما نزد الله پرهیزگارترین شما است.»
بدین ترتیب، همۀ امتیازات جعلی و ظاهری فرو می‌ریزد و همۀ ارزش‌ها و معیارهای ساختگی سقوط می‌کند. و معیار واحدی ارتقا می‌یابد که بر پایۀ آن انسان‌ها در ترازوی عدل الهی مورد ارزیابی قرار می‌گیرند، پرچم یگانۀ تقوا به اهتزار در می‌آید و همگی برای ایستادن در زیر آن فرا خوانده می‌شوند.[3]
خداوند متعال در مورد متقین و پرهیزگاران می‌فرماید: «فإن الله یحب المتقین»؛[4] «بدون شک خداوند متعال متقیان را دوست دارد.»
تقوا توشۀ تن و روان آدمی است و دل و جان از آن نیرو و انرژی می‌گیرد. خردمند کسی است که به تقوا می‌گراید و راه پرهیزگاری را می‌پیماید و تا زنده است بر این مسیر استقامت و پایداری می‌کند و از آن کناره‌گیری نمی‌کند.
خداوند متعال می‌فرماید: «وتزودوا فإن خیر الزاد التقوی واتقون یأولي الألباب»؛[5] «توشه برگیرید که بهترین توشه پرهیزگاری است.»
همان‌گونه که خداوند متعال در آیۀ بالا تقوا را توشه نامیده است، در جای دیگر از آن به عنوان لباس یاد می‌کند: «ولباس التقوی ذلک خیر»؛[6] «لباس تقوا بهترین لباس است.». تقوا لباسی است که به تن آدمی زیب‌وزینت می‌بخشد و روح و روان او را صیقل می‌دهد و دلش را برای همیشه زنده و پاینده نگه می‌دارد.
چه تشبیه گویا و رسایی، همان‌طوری که لباس به بدن انسان در مقابل گرما و سرما و بسیاری از خطرها مصونیت می‌بخشد و عیوب جسمانی را می‌پوشاند و ظاهرش را می‌آراید، تقوا و پرهیزگاری علاوه از پوشاندن بشر از زشتی گناهان و حفاظت از آسیب‌های فردی و اجتماعی، زینت معنوی است. تقوا عورت‌های دل را می‌پوشاند و دل را زینت می‌دهد، چنان‌که لباس، عورت‌های تن را می‌پوشاند و تن را زینت می‌بخشد. نیز خداوند متعال تقوا را موجب پذیرش اعمال قرار داده می‌فرماید: «إنما یتقبل الله من المتقین»؛[7] «خدا (کار را) تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد.»
و در جای دیگر تقوا را از نشانه‌های ایمان بیان می‌کند: «اتقوا الله إن کنتم مؤمنین»؛[8] «اگر مؤمن (به خدا) هستید از خدا بترسید و مطیع اوامر و نواهی او باشید.» (از دستورات پروردگارتان اطاعت کنید و از آن‌ها سرپیچی نکنید؛ زیرا فلاح، رستگاری و کامیابی شما در دنیا و آخرت همین اطاعت و پرهیزگاری است).
و نیز در جای دیگر از قرآن تقوا را مایۀ دانش و پندپذیری از قرآن بیان می‌کند: «هذا بیان للناس وهدی و موعظة للمتقین»؛[9] «این (قرآن) بیانی است برای مردم و مایۀ رهنمود و پندپذیری برای پرهیزگاران است.» در جاهای دیگر نیز قرآن را هدایتی برای متقین می‌داند؛ زیرا متقین کسانی هستند که از قرآن بیشتر بهره‌مند می‌شوند و تلاش می‌کنند تمام احکام قرآن را در زندگی‌شان عملی نمایند، و همین است رمز و راز موفقیت متقین و پرهیزگاران.
تقوا در پرتو احادیث نبوی
قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم: «لا یبلغ العبد أن یکون من المتقین حتی یدع ما لا بأس به حذرا لما به بأس»؛[10] (پیامبر اکرم فرمودند: هیچ بنده‌ای به منزلت پرهیزگاران نمی‎رسد تا آن که چیزی را که در آن اشکالی وجود ندارد، از ترس چیزی که در آن اشکالی وجود دارد، ترک کند.)
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌فرماید: «إن الله یحب العبد التقي الغني الخفي»؛[11] (حضرت سعد رضی‌الله‌عنه روایت می‌کند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: خداوند بندۀ متقی، غنی و گوشه‌نشین را دوست دارد.)
عن أبي ذر الغفاري قال، قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم: «انظر؛ فإنک لست بخیر من أحمر ولا أسود، إلا أن تفضله بتقوی»[12] (ای ابوذر، تو از هیچ سیاه و سرخی بهتر نیستی، مگر این که در تقوا و پرهیزگاری از او برتر باشی.)
بر اساس این روایت، مال و ثروت، شکل و صورت، رنگ و نسب، ملیت و زبان هیچ‌کدام ابزار برتری گروهی بر گروهی دیگر نیست، بلکه معیار ارزش در پیشگاه خداوند فقط تقوا است. پس هر کس در تقوا برتری داشته باشد به همان میزان نزد خداوند مقرب‌تر خواهد بود.
عن معاذ عن رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم قال: «اتق الله حیثما کنت»؛[13] (فرمودند: هر کجا بودی از خدا بترس.)
حضرت معاذ بن جبل روایت می‌کند که پیامبر اکرم وقتی ایشان را به یمن فرستادند به ایشان گفتند: «إن أولی الناس بي المتقون من کانوا وحیث کانوا»؛[14] آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم در بخش پایانی این بدرقۀ عاطفی و صمیمانه به معاذ خاطر نشان می‌سازد که مهم، ارتباط روحانی و معنوی است و مدار این پیوند تقواست. پس اگر کسی از نظر جغرافیایی با من فاصله داشته باشد، در یمن یا سرزمین دیگری بسر می‌برد ولی پرهیزگار باشد، با من بسیار نزدیک و گویا همراهم است و بر عکس، چنانچه شخصی از نظر ظاهری با من خیلی نزدیک و همراهم باشد، اما قلب او تهی از تقوا باشد، با وجود این قرب بازهم از من بسیار فاصله دارد.
عن ابي ذر رضی‌الله‌عنه قال، قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم: «أوصیک بتقوی الله فإنها رأس الأمر کلها»؛[15] (تو را وصیت می‌کنم به تقوای خداوندی که اساس کار دین است.)
با توجه به آیات و احادیثی که بیان شد، معلوم می‌شود که تقوا در زندگی انسان مسلمان، نقش بسیار بالایی دارد. انسان مسلمان باید همواره تلاش کند تا جامۀ تقوا را به تن نموده و برتری را نزد الله متعال به دست آورد.
ادامه دارد…
[1] . سورۀ انفال، آیه: ۳۴.
[2] . سورۀ حجرات، آیه: ۱۳.
[3] . رخشانی، محمد رضا، تکامل اخلاقی، ص: ۲۹، نشر: موسسۀ انتشاراتی حسینی اصل، چاپ اول، سال: ۱۳۹۴.
[4] . سورۀ آل عمران، آیه: ۷۶.
[5] . سورۀ بقره، آیه: ۱۹۷.
[6] . سورۀ اعراف، آیه: ۲۶.
[7] . سورۀ مائده، آیه: ۲۷.
[8] . سورۀ مائده، آیه: ۱۱۲.
[9] . سورۀ آل عمران، آیه: ۱۳۸.
[10] . ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، جلد: ۴، ص: ۶۳۴، برقم الحدیث: ۲۴۵۱، بیروت – دار إحیاء التراث العربي.
[11]. نیسابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، باب کتاب الزهد والرقائق، جلد: ۴، ص: ۲۲۷۷. برقم الحدیث: ۱۱، (۲۹۶۵) بیروت – دار إحیاء التراث العربي.
[12]. شیبانی، احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، باب حدیث المشایخ عن أبي بن کعب رضی‌الله‌عنه، جلد: ۵، ص: ۱۵۸، برقم الحدیث: ۲۱۴۴۵، قاهره – مؤسسة قرطبة.
[13]. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، باب ما جاء فی معاشرة الناس، جلد: ۳، ص: ۴۲۳، برقم الحدیث: ۱۹۸۷، بیروت – دار إحیاء التراث العربي.
[14] . شیبانی، احمد بن حنبل، مسند الامام احمد، باب حدیث معاذ بن جبل رضی‌الله‌عنه، جلد: ۵، ص: ۲۳۵، برقم الحدیث: ۲۲۱۰۵، قاهره – مؤسسة قرطبة.
[15] . الطبرانی، معجم الکبیر، باب ۱، جلد: ۲، ص: ۲۱۴، برقم الحدیث: ۱۶۲۸.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version