کشور انگلستان در منتهیالیه غربی اروپا واقع شده و از چندین جزیرۀ بزرگ و کوچک تشکیل شده است که همگی در اقیانوس اطلس قرار دارند. این کشور از اتحاد چهار منطقۀ اسکاتلند، انگلند، ویلز و ایرلند شمالی به وجود آمده است که هر یک در امور داخلی خود تا حدودی استقلال دارند. جمعیت انگلستان حدود ۵۷ میلیون نفر است که ۹۳ درصد آن در شهرها زندگی میکنند. بیش از ۸۰ درصد از جمعیت این کشور را انگلیسیتبارها تشکیل میدهند و مابقی شامل اسکاتلندیها، ایرلندیها، ویلزیها و آلسترها هستند. اکثریت مردم انگلستان مسیحی و پیرو مذهب انگلیکان (شاخهای از پروتستان) هستند. بزرگترین اقلیت مذهبی این کشور کاتولیکها هستند و پس از آن مسلمانان و یهودیان قرار دارند.
انگلستان در دوران نفوذ خود در کشورهای اسلامی، برای استعمار و استثمار آنها، به مسلمانان تعدیهای بسیاری وارد کرد. این کشور مسلمانان را دشمن سرسخت خود و مانعی در راه نفوذ به سایر سرزمینها میدانست. «لرد النبرو»، حکمران مطلق هند در سال ۱۸۴۳م، در یکی از سخنرانیهای خود گفت: «این حقیقت آشکار را نمیتوان نادیده گرفت که ملت مسلمان، بهموجب طبیعت آیین خود، دشمن سرسخت ماست؛ بنابراین، برنامۀ واقعی ما باید جلب رضایت هندوها باشد.»[1]
«جواهر لعل نهرو» نیز تصریح کرده است: «پس از سال ۱۸۷۵م، انگلستان فشار بیشتری بر مسلمانان نسبت به هندوها وارد آورد، زیرا انگلیسیها، مسلمانان را از هندوها مبارزتر و جسورتر میدانستند.» [2]
«ویلیام هانتر»، وقایعنگار انگلیسی، در سال ۱۸۷۱م، یعنی ۱۴ سال پس از انقلاب ۱۸۵۷م مسلمانان علیه انگلستان، گزارش داد: «اتباع مسلمان ما در هند، خود را ملزم میدانند که علیه ملکه طغیان کنند.» [3]
این روحیۀ مبارزهجویانه و مقاومت مسلمانان در برابر متجاوزین انگلیسی، در افغانستان نیز قابل مشاهده بود و انگلیسیها آن را چون درسی تلخ و آموزنده همواره به یاد داشتند. با نفوذ انگلستان در عراق، علاوه بر غارت منابع طبیعی و بهرهبرداری از موقعیت استراتژیک این کشور، به ترویج فساد و انحطاط اخلاقی نیز دست زد. برای تحقق این اهداف شوم، بسیاری از مسلمانان سرکوب و قتلعام شدند.
اسلام از اوایل قرن بیستم، با ورود کارگران مسلمان به جامعۀ بریتانیا، به این کشور وارد شد. رشد صنعتی انگلستان در دهههای ۱۹۵۰م و ۱۹۶۰م، موج مهاجرانی از پاکستان، هند، مالزی، نیجریه و آفریقای شرقی را به این کشور روانه کرد. بیشتر مهاجران مسلمان در کارخانههای ریسندگی و بافندگی مشغول به کار شدند و گروهی نیز به مشاغل بازرگانی روی آوردند. تعدادی از آنان پزشک، مهندس، متخصص و دانشجو هستند. جمعیت مسلمانان انگلستان اکنون به ۲٬۵۲۰٬۰۰۰ نفر میرسد.
مسلمانان انگلستان از فرهنگی ریشهدار و غیرتی مستحکم برخوردارند. مقاومت آنان در برابر فساد اخلاقی و انحطاط حاکم بر جامعۀ انگلستان، ارزشهای والایی را به نمایش گذاشته است؛ بهگونهای که حتی مخالفانشان نیز به این مسئله اذعان دارند. بهعنوان نمونه، روزنامۀ دیلی میل که رویکردی راستگرا دارد و با مسلمانان رابطۀ خوبی ندارد، ناچار شد به بررسی واقعگرایانهای دربارۀ آنان بپردازد.
مسلمانان ساکن انگلستان نگراناند که فرزندانشان در دام فساد و ابتذال جامعۀ غرب غوطهور شوند. در فضایی که انحراف اخلاقی بهراحتی میسر است، تربیت اسلامی فرزندان اهمیت بسیاری یافته است. دختران و پسران جوان با شوق و هیجان خاصی در ماه مبارک رمضان روزه میگیرند. در برادفورد، علاقۀ زیادی به قرآن در میان جوانان دیده میشود. درحالیکه کلیساهای انگلیس با کاهش شدید تعداد پیروان روبهرو هستند، تعداد مساجد مسلمانان در حال افزایش است.
در حال حاضر، ۳۸۷ مسجد در انگلستان وجود دارد که به همت مسلمانان ساخته شدهاند. عشق به مسجد، باعث شده است که برخی مغازهها به مکان عبادت تبدیل شوند. قدیمیترین مسجد بریتانیا، مسجد «شاه جهان» است که در وکینگ (نزدیک لندن) قرار دارد. مساجد و نمازخانهها تنها مکان عبادت نیستند؛ بلکه مراکزی برای آموزش اسلامی و یادگیری زبان عربی به شمار میآیند. برخی مساجد نیز فعالیتهای انتشاراتی و تبلیغاتی گستردهای دارند و جزواتی دربارۀ معارف اسلامی منتشر میکنند.
این فعالیتهای فرهنگی و اخلاقی چنان تأثیرگذار بوده که گراهام ترنر، پژوهشگری که دربارۀ جامعۀ مسلمانان تحقیق کرده است، در پایان گزارش خود مینویسد: «ای کاش سفیدپوستان نیز مسلمان بودند.» [4]
زنان سرخورده از کلیساها که بیشتر ملیت انگلیسی، اسکاتلندی و ویلزی دارند، جذب اسلام شده و با مسلمانان ازدواج میکنند. علاوه بر این، برخی محققان و دانشوران انگلیسی نیز بهدلیل مجذوبیت در آموزههای اسلامی، این آیین را پذیرفتهاند.
دولت انگلستان به مسلمانان اجازه داده است که علاوه بر آموزش رسمی، دین اسلام را نیز آموزش دهند. در پی اصرار والدین دانشآموزان مسلمان، آموزشوپرورش منطقۀ دینشایر اجازه داد که دختران مسلمان از حجاب معمولی استفاده کنند.
در سال ۱۹۸۸م، مجلس لردها تصویب کرد که تمامی دانشآموزان مدارس دولتی، از جمله نیم میلیون دانشآموز مسلمان، باید در برنامههای مذهبی صبحگاهی و کلاسهای تعلیمات دینی مسیحی شرکت کنند؛ اما پس از مقاومت و اعتراض شدید مسلمانان، دولت مجبور به عقبنشینی شد و وزیر آموزشوپرورش اعلام کرد که «فرزندان مسلمان میتوانند در این مراسم شرکت نکنند.»
جامعۀ مسلمانان انگلستان تشکلهای منسجمی دارد که مهمترین آنها اتحادیۀ سازمانهای مسلمانان انگلستان (U.M.O) است. این اتحادیه از ۱۰۲ سازمان و جامعۀ اسلامی تشکیل شده است. همچنین، مؤسسۀ اسلامی لندن در دهۀ ۱۹۷۰م به همت دکتر کلیم صدیقی و جمعی از پژوهشگران مسلمان در مرکز انگلستان تأسیس شد. این مؤسسه با هدف مطالعه در مسائل اسلامی و امور اجتماعی اقلیت مسلمان، به انتشار جزوات تحلیلی میپردازد و نقش مهمی در انسجام جامعۀ مسلمانان ایفا میکند.
مسلمانان انگلستان با مشکلات فراوان و فشارهای گوناگونی روبرو هستند. با وجود داشتن بیش از ۲۵۰ سازمان مذهبی، اسلام به صورت رسمی در این کشور به رسمیت شناخته نشده و حتی ازدواجهای اسلامی نیز مورد تأیید دولت قرار نمیگیرد. این وضعیت تنگناهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برای مسلمانان ایجاد کرده است. با این حال، پدیدۀ قابل توجهی که جلب توجه میکند، افزایش جمعیت مسلمانان است؛ از تنها ۵۰٬۰۰۰ نفر در دوران جنگ جهانی دوم به بیش از پنجاه برابر در حال حاضر.
اولین جامعۀ مسلمانان انگلستان را یمنیهای ساکن عدن تشکیل میدادند که عمدتاً در شهرهای کاردیف و کاونت گل مورگان مستقر شدند. اکثر مسلمانان انگلستان پیرو مذهب حنفی هستند و حدود ۴۰٪ آنها در لندن سکونت دارند. مسلمانان از دولت انگلستان انتظار دارند که همانند حمایت از مدارس مذهبی یهودیان و کاتولیکها، مدارس اسلامی نیز مورد حمایت قرار گیرد، اما سیاستمداران انگلیسی با رویکردی خصمانه از این اقدام خودداری میکنند.
تبلیغات گستردۀ مسیحیان، بهویژه در میان جوانان مسلمان، یکی از مشکلات جدی جامعۀ مسلمانان انگلستان است. سازمانهایی مانند اتحادیۀ کشیشان «گوردنر» و «جمعیت حاملان صلیب» از طریق کارگران و دانشجویان مسیحی به ترویج مسیحیت در میان مسلمانان میپردازند. همچنین، سازمان «دوستی» که در سال ۱۹۲۸م در شهر لیستر تأسیس شده، فعالیتهای گستردهای برای تأثیرگذاری بر جوانان مسلمان دارد.
یکی از بزرگترین هجمههای فرهنگی علیه مسلمانان، انتشار کتاب موهن آیات شیطانی بود. این کتاب به قلم سلمان رشدی، تبعۀ انگلیس و دارای تبار هندی، در سال ۱۹۸۸م توسط مؤسسۀ یهودی «پنگوئن» منتشر شد. این اثر توهینآمیز که مورد حمایت سلطنتی انگلستان و برندۀ جایزۀ ادبی بوکر پرایز شد، خشم مسلمانان جهان را برانگیخت. اعتراضات گستردۀ مسلمانان در کشورهای مختلف، از جمله انگلستان، با راهپیماییهای اعتراضی و به آتش کشیدن نسخههای کتاب همراه بود.