نویسنده: ابوالخیر عبدالرحمن «معتصمی»

پدیده‌ی الحاد و راه‌های مبارزه با آن (بخش نهم)

ب: برقراری تعارض و تقابل میان دین و علم  در قرون وسطی (ادامه…)
کلیسا در برخورد با معارف غیرمسیحی دو نوع موضع نامعقول داشت. در ابتدا، در برخورد با معارفی نظیر منطق و فلسفه‌ی یونانی، جنبه‌ی تفریط را در پیش گرفت و تمامی آن را نفی کرد؛ اما بعداً در اثر فشار ناشی از فرهنگ یونانی، به ناچار تسلیم و دچار افراط گردید. تا جایی‌که حمله به هر یک از این علوم (اعم از طب، فلسفه، منطق و هیأت یونانی) حمله به عقاید مسیحی، تلقی می‌شد. در چنین شرایطی، کلیسا، عقاید خرافی و مباحث بی‌ارزش کلامی خود را با علوم یونانی تبیین می‌کرد و به همین خاطر این علوم تهدیدی برای مسیحیت به شمار می‌رفت.
رنسانس که تحول فکری مردم غرب را در پی داشت، باعث شد که عده‌ی زیادی برای فرار از پذیرش عقاید خرافی مسیحیت و نیز معرفی واقعی راه‌های معرفتی دیگر، منطق ارسطویی را بی‌اعتبار شمرده و گاه و بیگاه به آن متعرض شوند.[1]به هر حال، در نتیجه‌ی تلفیق آرای ارسطو و افلاطون به الهیات مسیحی و بخشیدن تقدس به آن‌ها، هر تحقیق، ابتکار و نوآوری در علم که بر خلاف آن‌ها بود، بدعت‌گذاری در دین و کفرگویی محسوب می‌شد که کیفر و جزا و عقوبت را در پی داشت.
لذا، در همین دوره، در سال ۱۲۳۳ میلادی، محاکم تفتیش عقاید به دست «پاپ گراگور نهم» تشکیل یافت. تقرر و عزل پادشاهان کشورهای اروپایی با فرمان پاپ اعظم صورت می‌گرفت و نافرمانانی که در محکمه‌ی انگیزاسیون به اعدام محکوم می‌گردیدند، از طریق نماینده‌ی با اقتدار کلیسا به منسوبین حکومتی جهت اعدام واگذار می‌شدند تا اعدام شوند. در این دوران، هزاران دانشمند و روشنفکر مورد تعقیب کلیسا قرار گرفته و در محاکم عقاید به جرم ارتداد محکوم به اعدام گردیدند و کشته شدند. در سطور آتی، چند نمونه‌ای از آنان ذکر می‌شود.
۱- نیکولای کوپرنیک لهستانی (۱۴۷۳- ۱۵۴۳میلادی)، کوپرنیک پس از هزاران سال، نظریه‌­ی بطلیموس را رد کرد و خورشید را مرکز منظومه‌­ی شمسی  دانست که مورد تعقیب و تعجیز کلیسا قرار گرفت. بطلیموس زمین را مرکز منظومه‌­ی شمسی دانسته بود.
۲- سیروتوس، طبیب و عالم الأحیاء که قربانی دادگاه تفتیش عقاید شد.
۳- برونو (۱۵۴۸- ۱۶۰۰میلادی)، مبارز خستگی ناپذیر فرضیه‌ی مرکزیت خورشید و گردش زمین که مخالف نظریه‌ی کلیسا بود. پس از محاکمه، او را زنده در آتش سوختاندند.
۴- گالیله: کارهای کوپرنیک و برونو را ادامه داد و قانون سقوط اجسام به زمین را کشف کرد. او چند بار در محکمه‌ی انگیزاسیون محاکمه شد و در فرجام به حبس خانگی محکوم گردید و در حبس جان داد.
۵- لامتری (۱۷۰۹-۱۷۵۱میلادی)، طبیب و فیلسوف معروف فرانسوی بود که کلیسا و کشیشان او را کافر گفته و به مرگ محکوم کردند.
۶- پاراسیلز، طبیب و کمیادان معروف سویسی که مخالف سرسخت کلیسا بود و مورد آزار و اذیت کلیسا قرار گرفت.
۷- وزال، دانشمند بلژیکی، طبیب و بنیانگذار تشریح و اناتومی و استاد دانشگاه پادوا، به دلیل  اینکه پس از تشریح جسدهای زن و مرد، ادعا کرد که تعداد اضلاع (قبرغه‌های)‌ زن و مرد مساوی است، کلیسا او را احضار کرده و به مرگ محکوم نمود؛ زیرا در انجیل گفته شده است که خداوند ﷻ حوا را از یک قبرغه‌ی آدم آفریده است، لذا مرد یک قبرغه کمتر دارد.
۸- کریستوفر کلمبوس (کریستوفر کلوم)، ستاره‌شناس و دریانورد کاشف قاره‌ی امریکا، هنگامی‌که گفت از طریق بحر می‌توان به هندوستان رفت، کلیسا او را احضار کرده و به او «ملحد» خطاب کردند. آن‌ها گفتند که در عمق بحر مقناطیسی وجود دارد که کشتی را به عمق بحر می‌کشاند و اگر به خط استوا نزدیک شوید می‌سوزید. کشیشان و کلیسا او را زندانی کردند؛ اما پس از چند وقت رها شد.
به همین شیوه، تعداد زیادی از دانشمندان، فلاسفه، اطبا و علما در دوران قرون وسطی، به خاطر اندیشه‌ها و نظریات علمی و انسانی خود، قربانی جنایات و استبداد کلیسای کاتولیک شدند. این جنایات و استبداد تا اواخر قرن هجدهم میلادی ادامه داشت و سرانجام، مبارزه بر ضد استبداد دینی و قدرت طلبی مطلقه‌ی دولت‌ها، منجر به انقلاب بزرگ فرانسه شد و راه را برای احقاق حقوق بشر باز کرد.[2]
ادامه دارد…
[1] – عوامل و ریشه‌های دین گریزی.
[2][2] – مقاله‌­ی خرافه‌گرایی و استبداد دینی در قرون وسطی، نوشته دکتور انور ترابی.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version