فیلسوف افغانستان؛ سید جمالالدین افغان (بخش سیزدهم)
نتیجهگیری
سید جمالالدین افغان، با لقب «حکیم مشرقزمین» و «شهید آزادی»، بدون تردید، یکی از بزرگترین شخصیتهای تاریخ اسلام و مشرقزمین است. او در نیمۀ دوم قرن نزدهم میلادی در زمانهای که کشورهای اسلامی و مشرقزمین تحت سلطۀ استعمارگران اروپایی و همچنین در معرض فساد داخلی و استبداد سیاسی قرار داشتند، بهعنوان یک مصلح اجتماعی و سیاسی ظهور کرد. در آن دوران، بسیاری از ملتهای شرق با چالشهای جدی مواجه بودند و اسیر سلطۀ خارجی و داخلی شده بودند؛ بنابراین، ظهور شخصیتی همچون سید جمالالدین افغان که در پی رهایی از این وضعیت و احیای عظمت گذشتۀ مسلمانان بود، برای ملتهای مشرقزمین همچون نسیمی از بیداری و آگاهی بود.
سید جمالالدین افغان بهخوبی آگاه بود که رهایی از استعمارگران و قدرتهای استبدادی تنها از طریق آگاهی و علم امکانپذیر است. او بر این باور بود که تنها با اصلاحات درونی، یعنی از طریق آموزش و پرورش مردم و تقویت آگاهی آنان میتوان به رهایی و آزادی دست یافت. درحالیکه بسیاری از رهبران سیاسی آن زمان به دلیل منافع شخصی و ترس از تغییرات عمده، از این اصلاحات غفلت میکردند، سید جمالالدین هیچگاه از این نگرش خود دست نکشید و در مسیر آگاهیبخشی به مردم مشرقزمین مصمم بود. او به علم و آموزش بهعنوان سلاحی قوی در برابر استعمار و استبداد نگاه میکرد و بر این باور بود که این علم است که میتواند مردم را از خواب غفلت بیدار کرده و قدرت مقابله با ظلم داخلی و خارجی را به آنها بدهد. بنابراین، شعار اصلی او “علم و آگاهی، سلاح آزادگی است” بود.
سید جمالالدین افغان در پی آن بود که مردم مشرقزمین نهتنها از استعمارگران رهایی یابند، بلکه از درون خودشان نیز نیروهای اصلاحی و مبارز برآیند. او همواره تأکید میکرد که استعمارگران و قدرتهای غربی بهخوبی آگاهند که پیشرفت علمی و فرهنگی در جوامع اسلامی و مشرقزمین، پایههای سلطۀ آنها را به لرزه میاندازد. او معتقد بود که استعمارگران با ایجاد بیسوادی و ناآگاهی در کشورهای تحت سلطۀ خود، به دنبال تضعیف اراده و ظرفیتهای داخلی این کشورها هستند. بهویژه در مقایسه با کشورهای غربی که در زمینههای علمی، فنی و اقتصادی پیشرفتهای چشمگیری داشته بودند، سید جمالالدین افغان باور داشت که کشورهای مشرقزمین باید با ارتقاء سطح آموزش و علم در بین مردم خود، در برابر این تهدیدات ایستادگی کنند و قدرتهای استعمارگر را شکست دهند. این باور سید جمالالدین افغان در حقیقت یک دعوت به احیای دوبارۀ ارزشهای اسلامی و فرهنگی و نیز توجه به پیشرفتهای علمی بود که به معنای تجدید حیات در جوامع اسلامی و مشرقزمین به شمار میرفت.
اما اندیشههای سید جمالالدین افغان تنها به مسألۀ علم و آگاهی محدود نمیشد. او با شجاعت و بصیرت عمیق خود، به نقد استبداد داخلی و فساد در درون کشورهای اسلامی و مشرقزمین پرداخته و برای اصلاح ساختارهای سیاسی و اجتماعی این جوامع تلاش میکرد. سید جمالالدین افغان بهخوبی درک کرده بود که بدون اصلاحات سیاسی و اجتماعی، هیچگونه تغییر بنیادین در جوامع اسلامی و مشرقزمین محقق نخواهد شد. به همین دلیل، او از سیاست و فعالیتهای سیاسی بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی برای تحقق اصلاحات استفاده میکرد. او تلاش داشت تا زمامداران کشورهای اسلامی را از وضعیت استبدادی و فساد به راه اصلاحات و تغییرات ضروری هدایت کند و در این مسیر بر اتحاد کشورهای اسلامی و همبستگی بین ملتهای مشرقزمین تأکید داشت. سید جمالالدین افغان معتقد بود که اگر این ملتها بتوانند با هم متحد شوند و از نفاق و تفرقه دوری کنند، میتوانند به آزادی و استقلال دست یابند و در برابر استعمار و تهدیدات خارجی ایستادگی کنند.
با وجود این که سید جمالالدین افغان همیشه در پی اصلاحات داخلی و اجتماعی بود، مبارزات او محدود به مرزهای کشورهای اسلامی و مشرقزمین نبود. او از ابتدای زندگی سیاسی خود تا پایان آن بهعنوان یک شخصیت جهانی شناخته میشد که در پی اصلاحات جهانی بود. او از کشورهای مختلف جهان اسلام و شرق بازدید میکرد و در هر مکانی که بود، آگاهیبخشی و ترویج علم و معرفت را در دستور کار خود قرار میداد. این سفرها و تلاشها نشاندهندۀ عمق دیدگاه جهانی سید جمالالدین و دغدغههایش نسبت به وضعیت انسانها در سراسر جهان بود. سید جمالالدین افغان با نقد استعمارگران غربی و نظامهای استعماری، بهویژه استعمار انگلیس، در تلاش بود تا بیداری جهانی در برابر ظلم و استثمار ایجاد کند.
علاوه بر این، سید جمالالدین در برابر مشکلات و محدودیتهایی که بر سر راه اصلاحات قرار داشت، هرگز از پیگیری اهداف خود دست نکشید. او در کشورهایی چون ایران، عثمانی و مصر با تبعید و محدودیتهای سیاسی مواجه شد و از سوی حکام وقت بهشدت تحت فشار قرار گرفت. با این حال، این فشارها و تبعیدها نتواست او را از مسیرش منحرف کند. او در هر شرایطی، چه در تبعید و چه در مواجهه با مخالفتهای شدید، بهطور مداوم بر اصلاحات و رهایی ملتهای مشرقزمین تأکید داشت و از هر فرصتی برای گسترش اندیشههای اصلاحطلبانهاش استفاده میکرد. در حقیقت، او برای تغییرات اساسی در جوامع اسلامی و مشرقزمین، همچون یک آتشافروز بود که هیچگاه از رسیدن به هدفهای بلند خود بازنمیایستاد.
در نهایت، سید جمالالدین افغان نه تنها بهعنوان یک مصلح اجتماعی و فرهنگی، بلکه بهعنوان یک سیاستمدار و مبارز سیاسی شناخته میشود که در مسیر اصلاحات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هیچگونه کوتاهی نکرد. اندیشههای او بهویژه در زمینۀ آموزش و آگاهی، اتحاد و همبستگی اسلامی، و نقد استعمار و استبداد، همچنان معتبر و اثرگذار باقی مانده است. او با شجاعت و صداقت خود توانست تأثیرات عمیقی در تاریخ معاصر اسلام و مشرقزمین بگذارد و بهعنوان یک نماد از مبارزه برای آزادی، استقلال و عدالت شناخته شود. شخصیت سید جمالالدین افغان در تاریخ جهان بهعنوان یک شخصیت جهانی که در پی ایجاد تحولاتی بزرگ در سطح ملی و بینالمللی بود، باقی خواهد ماند.
اندیشهها و اقدامات سید جمالالدین افغان همچنان الهامبخش بسیاری از اصلاحطلبان و مبارزان آزادی در سراسر جهان است و میتواند بهعنوان یک مدل از تلاش برای ایجاد تغییرات اساسی و پیشرفت در جوامع در حال توسعه، بهویژه در دنیای اسلامی، مورد استفاده قرار گیرد. او بهخوبی نشان داد که هیچ چیزی از جهل، تفرقه و انفعال بالاتر نیست و برای رسیدن به اهداف بلندمدت و تغییرات بنیادین، باید با علم و آگاهی در مقابل مشکلات ایستاد. اندیشههای سید جمالالدین افغان همچنان برای ما یک چراغ راه است که میتواند در مواجهه با چالشهای امروزی، همچنان نقش مهمی ایفا کند.