نویسنده: سید مصلح الدین

پایداری برخی از بلاد اسلامی در برابر پیکارجویان (بخش اول)

چکیده:
مطالعه‌ی تاریخ، از آنجا که هویت هر ملت و جامعه‌ای را می‌توان در آن جست، در گذر قرون همواره جایگاه ویژه‌ی خود را حفظ کرده است. از این‌رو، خدای تعالی با یادکرد داستان‌هایی در سیرت انبیای الهی و بیان سرگذشت گذشتگان و ذکر سایر رخدادهای مشابه، بر مطالعه‌ی تاریخ و پندپذیری از آن تأکید می‌کند. به مصداق این قول سراسر حکمت که «از گذشته پند بگیر، در حال زندگی کن و به فکر آینده باش»، جامعه‌ای در ابعاد مختلف زندگی مسیر تعالی و ترقی را طی خواهد کرد که پندپذیری‌اش از تاریخ بیشتر باشد.
هنگامی‌که یک مسلمان اوراق تاریخ را ورق می‌زند، مشاهده می‌کند که اعمال تاکتیک دفاع شهری در برابر تهاجم دشمن، یک نمونه‌ی کارآمد از نوع دفاع و مقاومت در تاریخ اسلامی است. مقاومتی که در آن ثبات بر عقیده، ایمان راسخ و برنامه‌ریزی درست، با چالش‌هایی مانند ترس، تردید، خیانت و فرار، در یک میدان رو در روی یکدیگر قرار می‌گیرند. مقاومتی که با حرکت توأم با میانه‌روی مسلمانان در مقابل دشمنان، به همان شیوه‌ای که خدای تعالی برای آن‌ها و پیامبرش خواسته است، همراه می‌شود، تا مبارزه را به پیش ببرند و دین را بر روی زمین به ثبات برسانند.
بنابراین، شایسته نخواهد بود که شخص مسلمان نسبت به تاریخ بلاد اسلامی بی‌توجه باشد و رفتاری سهل‌انگارانه و از سر لاقیدی با آن در پیش بگیرد؛ چرا که با این نوع از رفتار، خود را از سودمندی بسیاری از تجربه‌ها و آموختن انبوهی از درس‌ها محروم خواهد کرد. لذا تاریخ اسلام دارای محتوایی پربار در جنبه‌های مختلف خویش می‌باشد و از این منظر به زمینی حاصل‌خیز شباهت دارد که می‌تواند مدخلی بسیار ارزنده برای بسیاری از دروس و مباحث آموزنده به حساب آید.
مقدمه:
اعمال تاکتیک دفاع شهری در برابر تهاجم دشمن، یک نمونه‌ی کارآمد از نوع دفاع و مقاومت در تاریخ اسلامی است. مقاومتی که در آن ثبات بر عقیده، ایمان راسخ و برنامه‌ریزی درست، با چالش‌هایی مانند ترس، تردید، خیانت و فرار، در یک میدان رو در روی یکدیگر قرار می‌گیرند. مقاومتی که با حرکت توأم با میانه‌روی مسلمانان در مقابل دشمنان، به همان شیوه‌ای که خدای تعالی برای آن‌ها و پیامبرش خواسته است، همراه می‌شود، تا مبارزه را به پیش ببرند و دین را بر روی زمین به ثبات برسانند.
این تاکتیک، بسیار فشرده، پرارزش و راهبردی است. بنابراین، از نقطه نظر فرهنگی، جنگ میان حق و باطل، روشنایی و تاریکی و پیشرفت در مقابل عقب‌ماندگی، و از نقطه نظر سیاسی و نظامی، یک تغییر تاکتیک و اتخاذ شیوه‌ی نوین مبارزه در مراکز قدرت و تغییر ساختارها و قواعد متداول است که چه بسا منتج به نتایج مطلوب در خصوص حراست از منافع اسلام می‌گردد.
در این نوشته نخست به ایستادگی اهل مدینه در برابر احزاب می‌پردازیم، سپس به شرح مقاومت شهر حلب در مقابل صلیبی‌ها، مقاومت شهر موصل در مقابل لشکریان مغول، و در نهایت، به پایمردی مردم ماردین در جزیره‌ی فراتیه در مقابل لشکر سهمگین تیموریان پرداخته شده است.
این چهار شهر تنها به‌عنوان چند نمونه‌ی موفق از مقاومت در اینجا نام برده شده است، زیرا بسیاری از شهرهای اسلامی دیگر را نیز می‌توان سراغ گرفت که ساکنان آن‌ها با سرسختی وصف‌ناپذیر خود در مقابل تهاجم اقوام بیگانه تاب آورده و شوکت لشکرهای دشمن را در هم شکسته‌اند، یا پیش‌روی و نفوذ قوم مهاجم را کند کرده‌اند. مقاومت شهری در تغییر موازین و نقشه‌های جنگی، نقشی چنان از خود بر جای نهاده است که می‌تواند به‌عنوان مبحثی پرمحتوا برای بسیاری از تحلیل‌ها و مباحث علمی مورد توجه قرار بگیرد.
پایداری برخی از بلاد اسلامی در برابر پیکارجویان:
روایتی کوتاه از ایستادگی اهل مدینه در برابر احزاب:
رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) توان نظامی مردم را در برابر تهدیدهای احتمالی همواره بر مبنای معادلات دقیق نظامی می‌سنجید. به همین دلیل، هنگامی که از قصد مشرکین مکه برای گرفتن انتقام از مسلمین آگاه شد و دانست که آنان می‌خواهند شکست یک سال قبل خود در جنگ بدر را با حمله به مدینه جبران کنند، تلاش خود را به کار بست تا به مردم بفهماند که مناسب‌ترین واکنش به این اقدام مشرکین “با توجه به موقعیت و توان نظامی” این است که در شهر بمانند و پس از آن که قریش در نزدیک مدینه اردو زد، به آن‌ها شبیخون بزنند، یا این که به آن‌ها اجازه دهند تا به شهر وارد شوند و سپس، ضمن تحمل کم‌ترین هزینه، بیش‌ترین میزان تلفات را در داخل شهر به آن‌ها وارد کنند.
با این وجود، تعدادی از مسلمانان که فضیلت جهاد در جنگ بدر را از دست داده بودند، و نیز جوانانی که نیروی جوانی و غیرت به آن‌ها اجازه نمی‌داد که به درک درستی از این پیشنهاد پیامبر (صلی الله علیه وسلم) برسند، بر خروج از شهر و رویارویی با دشمن پای فشردند و از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) خواستند تا به آن‌ها اجازه‌ی خروج از شهر را بدهد، مبادا که متهم به ضعف و بزدلی بشوند! برخی از بزرگان صحابه نیز با این توجیه که استقرار مسلمین در شهر ممکن است به تقویت روحیه‌ی دشمن کمک کند، با این جوانان همدست شدند و با یادآوری پیروزی در جنگ بدر، علی‌رغم تعداد اندک نفرات، ابراز امیدواری کردند که یک پیروزی دیگر با خروج از شهر و رویارویی با دشمن رقم بخورد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) که از عزم راسخ، روحیه‌ی ایثارگرانه و شوق یارانش برای رویارویی با دشمنان آگاهی داشت، و برای این‌که این اختلاف‌نظر به سرمنشأ یک مناقشه و در نهایت آسیبی برای صفوف یک‌پارچه‌ی مسلمین بدل نشود، در مقابل خواست آنان کوتاه آمد و از آن‌ها خواست با اقتدا به مجاهدان واقعه‌ی بدر برای خروج از شهر آماده شوند؛ خود نیز به سوی خانه شتافت و لباس رزم به تن نمود و سلاح برگرفت.
در همین اثناء، عده‌ای از مسلمانان که تا قبل از این بر خروج از شهر تأکید می‌کردند، وقتی پیامبر (صلی الله علیه وسلم) را در لباس نظامی دیدند، با این پندار که مخالفت با پیشنهاد پیامبر (ص) امر شایسته‌ای نبوده است و مبادا که ایشان بر اثر اصرار آن‌ها ناگزیر و ناراحت به خواهش آن‌ها تن داده باشد، نزد وی رفتند و از ایشان خواستند تا همان شیوه‌ی دفاع شهری که خود پیشنهاد داده بودند را در پیش بگیرند. اما پیامبر (صلی الله علیه وسلم)، در مقابل پاسخی قاطعانه و در خور شأن یک فرمانده بزرگ و پیام‌آور الهی به آن‌ها داده و فرمودند: «برای هیچ پیامبری شایسته نیست که وقتی لباس رزم خودش را می‌پوشد، تا هنگامی که با آن به کارزار نرفته باشد آن را از تن درآورد؛ اینک، تنها آنچه را از شما می‌خواهم به دقت گوش کنید و انجام دهید.»[1]
و بدین ترتیب، شهر را در معیت یارانش ترک نمود تا در منطقه‌ی احد، به تفصیلی که کتب تاریخ و سیرت بدان پرداخته‌اند، با دشمن مقابل شود. اما در جنگ خندق، تاکتیک دفاع شهری به شکل کامل در دستور کار قرار گرفت. بسیاری از نویسندگان این استراتژی را یک نقطه عطف در تاریخ درازمدت مقاومت اسلامی و یک تغییر تاکتیکی مؤثر و موفق در جنگ‌های بین اسلام و جاهلیت قلمداد کرده‌اند. این استراتژی پس از آن دوره نیز به‌عنوان تجربه‌ای قابل توجه در جنگ‌های شهری توسط پیکارجویان مسلمان به کار گرفته شد.
ادامه دارد…
[1] ـ عمادالدین خلیل/ دراسة فی السیرة/ص ۱۸۷ ـ ۲۰۴.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version