احادیث سیدناحضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم در باب حرمت و مذمت موسیقی
۱. قال البخاری رحمه الله: «وقال هِشامُ بن عَمار حدَّثنا صَدَقةُ بن خالد حدَّثنا عبدُ الرحمنِ بن یزیدَ بن جابرٍ حدَّثنا عطیةُ بن قیس الکالبیَّ حدَّثنا عبدالرحمن بن غَنْم الأشعریُّ قال: حدثنی أبو عامر ـ أو أبو مالکٍ ـ الأشعری والله ما کذَبَنی سمعَ النبیَّ صلی الله علیه و سلم یقول: “لیکوننَّ من أُمَّتی أقوام یَستحلُّونَ الْحِرَ والحَریرَ والخمر والمعازِف، ولینزِلنَّ أقوام إلى جَنبِ عَلم یَروحُ علیهم بسارحةٍ لهم، یأتیهم ـ یعنی الفقیرَ ـ لحاجة فیقولوا: ارجِعْ إلینا غَداً فیُبیَّتُهمُ الله، ویَضَع العَلَم،َ ویَمسَخُ آخرینَ قِرَدةً وخنازیرَ إلى یوم القیامة.”»
ترجمه: امام بخاری از ابو مالک اشعری روایت میکند که از پیامبر صلی الله علیه و سلم شنید که میفرمودند: «از امتم کسانی خواهند بود که زنا، ابریشم، شراب و سازهای موسیقی را حلال خواهند کرد و گروهی در زیر پرچمشان در چراگاهشان به مَیگساری میپردازند که فردی، یعنی مستمندی، نزدشان آمده و از آنان درخواست (کمکی) مینماید، به او میگویند برو و فردا برگرد. خداوند آنان را شبانه هلاک مینماید و آن کوه را فرو میریزاند و کسان دیگری را هم تا روز قیامت به شکل میمون و خوک در میآورد.» (أخرجه البخاری بالإسناد والمتن المذكور أعلاه في الصحيح – كتاب الأشربة – باب ما جاء في من يستحل الخمر ويسميه بغير اسمه، هكذا معلقاً. انظر: فتح الباري ۵۳/۱۰ رقم الحديث ۵۵۹۰)
اکثر ائمه حکم بر صحت این حدیث دادهاند مگر ابن حزم رحمه الله که حکم وضع و ضعف را بر این حدیث داده و موسیقی را مباح میداند. ذکر اقوال ابن حزم و رد بر آن از حوصله این مقالهی مختصر خارج است، فلهذا فقط این را بیان میکنیم که قول ابن حزم بنابر اباحه موسیقی نادرست و اشتباه است.
در این حدیث مذمت کسانی وارد شده که حر، و حریر، و خمر، و معازف را استحلال مینمایند. پس این حدیث دلالت بر تحریم المعازف دارد و معازف همان آلات لهو و موسیقی است و همهٔ انواع آلات موسیقی را شامل میشود.
در فرمودهٔ پیامبر صلی الله علیه و سلم: «يستحلون الحر والحرير والخمر والمعازف» از کلمهٔ يستحلون استفاده میشود که این چیزها در اصل حلال نبوده بلکه این افراد آنها را استحلال مینمایند. و پیامبر صلی الله علیه و سلم الحر (زنا) و خمر را ذکر نمودند و شرعاً معلوم است که زنا و خمر، حرام بودنشان با ادلهٔ قطعی از کتاب الله و سنت ثابت شده است، و سپس پیامبر صلی الله علیه و سلم المعازف را هم بر این دو عطف نمودند تا حرام بودن آن را هم بیان نمایند و گرنه چرا معازف را به همراه زنا و خمر آورده که حرام بودنشان معلوم بالضرورة است؟!
ابن تيمية رحمه الله میفرماید: «لفظ استحلال در اصل برای کسی به کار گرفته میشود که اعتقاد به حلال بودن چیزی دارد که در واقع حلال نیست.»
آنچه که در این حدیث توسط برخی از اهل هوی و هوس مورد تشکیک واقع شده است، کلمهی «معازف» است. این افراد گمان میکنند که معازف به معنای آلات موسیقی نیست! ما در اینجا اقوال علما را میآوریم که معرف واژه معازف است.
علامه ابن حجر رحمه الله در کتاب فتح الباری میآورد: «المعازف جمع معزفة، وهي آلات الملاهي.»
و امام نووی رحمه الله در کتاب المجموع میآورد: «هي الآلة التي يعزف بها» یعنی معازف ابزاری است که توسط آن آواز و سرود میخوانند.
و امام قرطبی رحمه الله از جوهری رحمه الله نقل میکند که: «أن المعازف الغناء» یعنی معازف همان غنا و موسیقی است.
علامه ابن قیم رحمه الله فرمودند: «اهل لغت و ادبیات عرب بر معنی آن (ساز و موسیقی) اتفاق نظر دارند، لذا اگر بعضی از طالبان هوی و هوس معنای دیگری برای آن در نظر بگیرند، سخنشان مردود و پذیرفته نیست.»
و بالفرض که قبول نماییم که معازف چندین معنا داشته باشد که یکی از آن معانی به معنای موسیقی نباشد! باز حداقل چیزی که حکم میشود این است که این کلمه از امورات مشتبه خواهد شد، و ما میدانیم که بایستی از امورات مشتبه پرهیز کرد تا مبادا در حرام بیفتیم. پس مسلمانی که از عاقبت خود بیمناک است و فکر آخرت خود را دارد، باید از شک پرهیز نماید و جانب احتیاط را بگیرد؛ جانب احتیاط این است که از آن کاری که حکم آن را نمیداند پرهیز کند. هرچند که طبق رای علمای اسلام، هیچ شبههای بر معنای کلمهی معازف (موسیقی) وجود ندارد.