نویسنده: سید مصلح الدین

نماز وجایگاه آن در اسلام (بخش سیزدهم)

برخی از حکمت­‌ها، منافع و آداب جماعت:
در جماعت، حکمت‌­های بسیار دقیق و منافع بزرگی برای مسلمانان وجود دارد، از آن جمله: منافع اجتماعی و اخلاقی مانند: اتحاد، یکپارچگی، اجتماع، همکاری و آشنایی با یکدیگر که اندیشمندان مسلمان و نویسندگان دربارۀ آن­ها بحث کرده و توضیح داده­‌اند. برخی دیگر از حکمت‌­ها که دقیق‌­تر بوده و پژوهشگران و نویسندگان معاصر به آن­ها پی نبرده‌­اند[1] که از آن جمله می‌­توان به موارد ذیل اشاره کرد:
گردهمایی مسلمانان، در حالی که به رحمت الله تعالی امیدوارند و همزمان از عذاب او می‌ترسند و خود را در اختیار خدا قرار داده‌اند، دارای خاصیت شگفت‌انگیزی در جلب برکات و رحمت‌های الهی است. این راز در اجتماع برای نماز استسقاء و حج نیز نهفته است. از جمله منافع و حکمت‌های دیگر اجتماع، تشویق به عبادت، مراقبت بر نماز، رقابت در بهتر انجام دادن آن، و اصلاح اشکالاتی است که ممکن است در حالت انفرادی رخ دهد. همچنین، فوائد دیگری نیز شامل آموزش احکام، آداب، اذکار و قرائت نماز، و تأسی و پیروی از علمای فقیه و بندگان مخلص می‌شود.
یکی دیگر از حکمت‌های اجتماع، این است که اخلاص برخی از افراد مخلص و فروتنی و خشوع آن‌ها در کل جماعت تأثیرگذار است، روح‌های بی‌تفاوت را بیدار می‌کند، و اراده‌های سست را تقویت می‌نماید. این ممکن است سبب قبولی عبادت جماعت و بخشودگی ضعف‌ها و کاستی‌هایی شود که از سایر نمازگزاران سرزده است. این مطلب نه با عقل و نه با نقل منافاتی ندارد، زیرا مخلصان و فروتنان کسانی هستند که همنشینی با آن‌ها به بدبختی نمی‌انجامد.
رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) به راست کردن صف‌ها اهمیت زیادی می‌دادند و بی‌نظمی و کوتاهی در این زمینه را بسیار ناپسند می‌شمردند، چرا که فوائد جماعت تنها با مراقبت بر صف‌ها و ایستادن مانند یک بنای محکم، تحقق و تکمیل می‌شوند. نماز جماعت، تربیت و آموزش زندگی است، و کسی که نماز را به خوبی انجام ندهد، دیگر هیچ کار دنیوی و اخروی را نمی‌تواند به خوبی انجام دهد.
حضرت انس بن مالک (رضی الله عنه) از رسول الله (صلی الله علیه وسلم) نقل کرده‌اند که فرمودند: «صف‌ها را راست کنید؛ زیرا راستی صف‌ها جزو نماز است.»[2]
از نعمان بن بشیر (رضی الله عنه) روایت شده است که گفته‌اند: «رسول الله (صلی الله علیه وسلم) صف‌های ما را به دقت راست می‌کردند، گویی تیرها را مرتب می‌کنند. این کار را تا زمانی که فهمیدند ما به اهمیت آن پی برده‌ایم، ادامه دادند. در یکی از روزها، هنگامی که برای نماز آماده شدند و می‌خواستند تکبیر بگویند، مردی را دیدند که سینه‌اش از صف بیرون زده است. فرمودند: ‘بندگان خدا! صف‌های‌تان را راست کنید، وگرنه بین شما اختلاف انداخته خواهد شد.’»[3]
جایگاه نماز جمعه و ویژگی­‌های آن:
نماز جمعه در اسلام به عنوان یک عبادت مهم و مشروع شناخته شده است که دارای آداب، فضایل و ویژگی‌های خاصی است که اهمیت آن را دوچندان می‌کند. این نماز فرصت‌هایی برای عبادت، تقرب به خداوند، وحدت مسلمانان و همکاری در امور نیکو و تقوا فراهم می‌آورد.
در قرآن کریم در این باره خداوند متعال می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ»؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته شد، به سوی یاد خدا شتاب کنید و کسب و کار را رها کنید؛ این برای شما بهتر است اگر بدانید.»[4]
همچنین در احادیث بسیاری بر اهمیت این نماز تأکید شده است. از جمله اینکه گفته شده: «کسی که سه نماز جمعه را به دلیل بی‌اهمیت شمردن آن ترک کند، خداوند بر قلبش مُهر خواهد زد.»[5]
در حدیث دیگری آمده است: «افرادی که نماز جمعه را ترک می‌کنند باید از این کار دست بردارند، وگرنه خداوند دل‌های آنان را مُهر زده و آنها را از غافلان قرار خواهد داد.»[6]
رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) فرموده‌اند: «من تصمیم گرفته‌ام که به شخصی دستور دهم تا با مردم نماز بخواند و خانه‌های کسانی که از نماز جمعه عقب می‌مانند آتش بزنم.»[7]
آداب نماز جمعه شامل غسل کردن، استفاده از مسواک، عطر زدن و حفظ نظافت است. این نماز همچنین با خطبه‌ای همراه است که توسط رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) ایراد می‌شد و مملو از معانی زنده و واقعی بود.
حضرت جابر (رضی الله عنه) نقل می‌کند: «هنگامی که رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) خطبه می‌خواندند، چشمان‌شان قرمز و صدای‌شان بلند می‌شد و بسیار هیجان‌زده می‌شدند؛ گویی هشداردهنده‌ای است که از حمله ناگهانی دشمن در صبح یا شب هشدار می‌دهد.»[8]
علامه ابن قیم (رحمه الله) در کتاب «زاد المعاد» می‌گوید: «رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) در خطبه‌های خود به صحابه اصول و احکام اسلام را آموزش می‌دادند و در صورت نیاز به امرونهی در مورد مسائل مختلف، آنها را به انجام یا ترک فعل دعوت می‌کردند.»[9]
سپس از سخنرانانی که در دوره‌­های بعدی آمدند انتقاد کرده و می‌­گوید: «سپس زمانه گذشت و نور نبوت به خاموشی گرایید و احکام و اوامر شریعت به رسوم و تقاليدی تبدیل شدند که حقیقت و مقاصد آن­‌ها مورد توجه قرار نگرفته و به ظاهر آن­‌ها توجه شد و سخنوران، سخنرانی­‌ها را بسیار آراسته کرده و رسوم و ساختارها را تبدیل به سنت‌­های تغییر ناپذیر نمودند؛ حال­آنکه در مقاصد و مفاهیم خلل وارد کرده بودند، مقاصدی که نباید در آن­‌ها خللی پیش می­‌آمد. و خطبه‌­ها را به سجع‌بندی و آرایه بکار بردن، آراسته کردند و این خود، کمبودی بود که در آن بهره‌­ی قلب و مقصود اصلی از بین می­‌رفت.»[10]
سخنرانی‌های رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) که مملو از حقیقت‌گرایی و سرشار از حیات و تأثیر بودند، هرگز به طولانی و خسته‌کننده بودن متهم نمی‌شدند. این در تضاد است با برخی سخنرانی‌های امروزی که در مساجد جامع انجام می‌شوند و گاهی با طولانی کردن و پرداختن به موضوعات منطقی و موقتی، به جای تأکید بر مسائل اصلی و ابدی، موجب مناقشه و نارضایتی شنوندگان می‌شوند و ممکن است به حرمت و عظمت خطبه‌ها و مساجد خدشه وارد کنند. خطبه‌های رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) متمرکز و جامع بودند و هرگز کم یا زیاد نمی‌شدند.
جابر بن سمره (رضی الله عنه) می‌گوید: «نماز و خطبه رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) معتدل و میانه بود و در آن، آیات قرآن را تلاوت می‌کردند و مردم را به سمت خیر پند می‌دادند.»[11]
و در روایت دیگری آمده است که رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) در روز جمعه موعظه و سخنرانی را طولانی نمی‌کردند و به چند سخن کوتاه اکتفا می‌کردند.[12]
رسول الله (صلی الله علیه وسلم) به مردم فرمان می‌دادند که به خطبه با دقت گوش دهند تا از آن در فضایی آرام و سرشار از فروتنی و وقار بهره‌مند شوند. این جایگاه برای سخنوری و جلب توجه نیست، بلکه محلی برای عبادت و نیایش است. بنابراین، رسول الله (صلی الله علیه وسلم) تأکید فراوانی بر گوش فرادادن به خطبه داشتند و حتی از مداخله در حین سخنرانی برای جلوگیری از سروصدا و بی‌نظمی نهی کرده‌اند.
در حدیث آمده است: «کسی که به همنشین خود در روز جمعه بگوید ساکت باش، کار بی‌هوده‌ای انجام داده است.»[13]
طبیعت و منافع نماز جمعه به گونه‌ای است که ترجیح داده می‌شود در یک مسجد در هر شهر یا در کمترین تعداد ممکن از مساجد در شهرهای بزرگتر برگزار شود[14] تا مسلمانان هر هفته در یک مکان گرد هم آیند. این امر به ایجاد الفت و اتحاد بیشتر کمک کرده و از انحراف و فساد جلوگیری می‌کند. اما متأسفانه، بسیاری از مسلمانان در این زمینه سهل‌انگاری کرده‌اند، به گونه‌ای که نماز جمعه ممکن است شکوه، زیبایی و تأثیر خود را از دست بدهد.
ادامه دارد…
[1] ـ درباره حکمت‌­های جماعت و منافع آن و تشریح احادیث و روایاتی که درباره آن آمده است به کتاب «حجة الله البالغة،ج ۲، ص ۱۹-۲۱ مراجعه شود.
[2] ـ صحیحین.
[3] ـ صحیح مسلم.
[4] ـ سوره جمعه، آیه:۹. منظور از ندا اذانی است که پیش از خطبه داده می­‌شود؛ زیرا آن تنها اذانی بوده است که در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) و خلافت ابوبکر و عمر (رضی الله عنهما) داده می‌­شد. در دوره خلافت حضرت عثمان (رضی الله عنه) به خاطر کثرت و گستردگی مردم اذان اول اضافه شد و صحابه و مسلمانان آن را پسندیده و در مناطق مختلف و در طی قرون به آن عمل شده است. در رابطه با تفسیر آیه مذکور به کتاب­‌های تفسیر و همچنین به کتاب «زاد المعاد» مراجعه شود.
[5] ـ سنن ترمذی، ابوداود، ابن ماجه و نسائی.
[6] ـ صحیح مسلم و سنن نسائی.
[7] ـ صحیح مسلم.
[8] ـ صحیح مسلم و سنن نسائی.
[9] ـ زاد المعاد، ج۱، ص ۱۱۵.
[10] ـ زاد المعاد، ج۱، ص ۱۱۵.
[11] ـ صحيح مسلم و کتاب‌­های سنن.
[12] ـ صحيح مسلم و کتاب­‌های سنن.
[13] ـ سنن ابوداود، به روایت حضرت علی (رضی الله عنه).
[14] ـ علامه بحر العلوم، عبد العلی لکنوی در کتاب رسائل «الأركان» می‌­گوید: «به خاطر این‌که جمعه جمع کننده‌ی جماعت‌­ها است امام ابویوسف (رحمه الله) می‌­فرماید: در یک شهر تعدد نماز جمعه جایز نیست و همین نظر از امام ابوحنيفه (رحمه الله) و امام شافعی (رحمه الله) روایت شده است؛ زیرا اگر تعدد نماز جمعه در یک شهر جایز می‌­بود نماز جمعه جمع کننده‌ی جماعت‌­ها نمی­‌شد امام محمد به نقل از امام ابو حنیفه (رحمه الله) می­‌گوید: تعدد نماز جمعه مطلقاً در دو مسجد یا بیشتر جایز است و فتوی نیز بر همین قول است.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version