
نویسنده: رحمت الله رحمانی
آفات وگناهان زبان (بخش نهم)
سرانجام استهزاء:
بیشک، کسانی که به مردم اهانت میکنند و آنها را مسخره و مورد استهزاء قرار میدهند، گناهی بزرگ مرتکب میشوند و باید منتظر عواقب بد و آثار زیانبار آن باشند، زیرا هیچ عملی بیپاسخ نمیماند. خداوند متعال میفرماید: «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»؛ (هر کس به اندازهی ذرهای کار نیک انجام دهد، آن را خواهد دید و هر کس به اندازهی ذرهای کار بد انجام دهد، آن را خواهد دید.)[1]
یکی از آثار منفی سخنان رکیک و مسخره کردن دیگران، غفلت، بیتوجهی و از دست دادن حس مسئولیت است. کسانی که به این رذیلت دچار میشوند، معمولاً از یاد خدا غافل و از عبادت پروردگار لذت نمیبرند. آنها در عبادت حضور قلب ندارند و با بیمیلی به آن میپردازند.
طبق آموزههای قرآن کریم، یکی از دلایل غفلت و فراموشی یاد خدا، استهزاء و تحقیر مؤمنان است. بندگان مؤمن، نمادهای دین و افتخارات شریعت سید المرسلین (صلی الله علیه وسلم) هستند و بیتوجهی به مقام و منزلت آنها موجب محرومیت از توفیق و تیرگی دل میشود و در نهایت انسان را در کنار گمراهان دوزخی قرار میدهد. خداوند متعال در کتاب خود، هنگامی که وضعیت وخیم دوزخیان و نحوهی بازپرسی از آنها را توصیف میکند و به هراس و وحشت آنها برای رهایی از عذاب سوزان دوزخ اشاره میکند، با جملهی «قَالَ أَخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ؛ بروید و در آن (دوزخ) فرو روید و با من سخن مگویید»[2]، پاسخ میدهد.
سپس میفرماید: «إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِى يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِى وَكُنتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ»؛ (در حقیقت، گروهی از بندگان من بودند که میگفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم، پس ما را بیامرز و به ما رحم کن، و تو بهترین رحمکنندگانی هستی؛ ولی شما آنها را به تمسخر گرفتید، تا جایی که یاد من را فراموش کردید و به آنها میخندیدید.)[3]
حال که معلوم شد یکی از موجبات غفلت و فراموشی از ذکر خدا، استهزای مؤمنان و بیاحترامی به آنان است، باید دانست که اگر کسی با همین حال از دنیا برود و توبه نکند، زندگی سخت و طاقتفرسایی در انتظار اوست و در روز قیامت کور و نابینا وارد محشر شده و مشمول رحمت الهی واقع نخواهد شد.
آفت دهم: افشای اسرار دیگران
آشکار کردن اسرار دیگران، حرام و ممنوع است، چرا که این عمل موجب رنجش و تحقیر دیگران میشود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) در این باره فرمودهاند: «أَلْحَدِيْثُ بَيْنَكُمْ أمانة»؛ (گفتگوی بین شما، امانت است.)[4]
حضرت حسن بصری (رحمه الله) میفرمایند: «آشکار کردن راز برادر، خیانت است و حتی اگر این کار (افشای سِر) ضرری به دیگری نرساند، نشاندهندهی پستی و حقارت فاشکننده است.»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) در جایی دیگر میفرمایند: «إِذَا حَدَّثَ الرَّجُلُ بِالْحَدِيثِ ثُمَّ الْتَفَتَ فَهِي أَمَانَةٌ»؛ (هرگاه شخصی سخنی بگوید و سپس به اطراف نگاه کند، آن سخن نزد تو امانت است.)[5]
یکی از جنبههای امانتداری این است که فرد باید حقوق مجلسی را که در آن شرکت میکند حفظ کند و اجازه ندهد که زبانش اسرار آن را فاش سازد یا اخبار آن مجلس را در جای دیگر بازگو کند. بسیاری از عهد و پیمانها به دلیل رعایت نکردن امانت مجلس توسط برخی شرکتکنندگان و فاش کردن وقایع آن، شکسته شده و موجب ایجاد اختلافات شدهاند.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) میفرمایند: «الْمَجَالِسُ بِالْأَمَانَةِ إِلَّا ثَلَاثَةَ مَجَالِسَ: سَفْكُ دَمٍ حَرَامٍ، أَوْ فَرْجُ حَرَامٌ، أَوْ اقْتِطَاعُ مَالٍ بِغَيْرِ حَقٍّ»؛ (مجالس بر اساس امانت هستند و نباید اسرار آنها را فاش کرد، مگر در سه حالت: ۱. مجلسی که برای ریختن خون ناحق تشکیل شده باشد، ۲. مجلسی که در آن قصد تعرض به ناموس کسی وجود داشته باشد، ۳. یا مجلسی که در آن قصد به دست آوردن مال ناحق باشد.)[6] افشای اسرار این سه مجلس جایز است، اما افشای اسرار سایر مجالس حرام میباشد.
حضرت حسن (رحمه الله) میفرمایند: «إِنّ مِنَ الْخِيَانَةِ أَنْ تُحَدِّثَ بِسِرِّ أَخِيْكَ»؛ ترجمه: «یکی از خیانتها این است که راز برادرت را برای دیگران بازگو کنی.»[7]
افشای سر بر پستی طبیعت و زشتی اخلاق و کم بودن صبر فرد دلالت دارد.
ادامه دارد…
[1] ـ سوره زلزال/ آیه: ۷ـ ۸.
[2] ـ سوره مؤمنون/ آیه:۱۰۸.
[3] ـ سوره مؤمنون/ آیه: ۱۰۹ـ ۱۱۰.
[4] ـ روایت ابن ابی الدنیا از حدیث ابن شهاب الصمت حدیث رقم: ۱۲۵.
[5] ـ سنن أبى داود «باب فى نقل الحديث» حديث رقم: ٤٨٦٨.
[6] ـ سنن أبى داود «باب فى نقل الحديث» حديث رقم: ٤٨٦٩.
[7] ـ إحياء علوم الدین اثر امام محمد غزالی (رحمه الله)/ ج ۲ /ص ۱۵۹.